ماه‌نامه‌ی دانشجویی «داد»
ماه‌نامه‌ی دانشجویی «داد»
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

پرداختن به دموکراسی

عباس پشتوان/ دانشجوی‌ دوره‌ی کارشناسی ارشد رشته‌ی فیزیک دانشگاه صنعتی شریف

با توجه به وجود سرخوردگی عمومی در جامعه و برآورده‌نشدن مطالباتی که مردم برای تحقق آن‌ها در بزنگاه‌های انتخاباتی گذشته پای صندوق آمده بودند، پیش‌بینی می‌شد که فضای حاکم بر این انتخابات با انتخابات‌های حد فاصل نودودو تا نودوشش متفاوت باشد. اتفاقات آبان‌ماه و هواپیما هم مزید بر علت شد تا خشم عمومی نسبت به وضع موجود افزایش یابد و برخی جریاناتی که قصد حضور در انتخابات را داشتند، با این تحلیل که احتمال پیروزی‌شان صفر است از آن کنار بکشند. در این وضعیت، اعلام حضور احزاب اصلاح‌طلبی چون کارگزاران سازندگی، لیست‌دادن جریان عدالت‌خواهان و اصول‌گرایان صرفا به یک کمدی مضحک می‌ماند.

علی رغم کنارکشیدن بسیاری از منتقدین از فعالیت و اظهار نظر معطوف به انتخابات، مجالی فراهم شده است تا تاملی در باب نسبت دموکراسی و صندوق رای انجام دهیم. حالا می‌توانیم با تجربه‌ای بیشتر نسبت به سال‌های گذشته از خود بپرسیم: آیا آن‌طور که سالها از زبان جناح‌های مختلف حاکمیت شنیدیم، شرکت در انتخابات وظیفه‌ای ملی و در راستای بهبود خواهی برای کشور است؟ آیا آن‌طور که اصلاح طلبان می‌گفتند، انتخابات تنها مجال برای بیان مطالبات و جلوگیری از یکدست شدن قدرت است؟

برای پاسخ به این پرسش‌ها، باید به سوالی پایه‌ای‌تر برگردیم: هدف ماهوی صندوق‌های رای چیست؟ در حکومت‌های دموکراتیک، چرا مردم در انتخابات شرکت ‌می‌کنند؟ در عین متکثربودن نگاه‌هایی که نسبت به هدف صندوق رای وجود دارد، شاید بتوان قابل اجماع‌ترین پاسخ به پرسش‌های بالا را «گردش مسالمت‌آمیز قدرت و نظارت‌پذیر و پاسخگوکردن نهادهای حکومت» دانست. در جمهوری اسلامی، به دلیل محدودبودن عقاید موجود در انتخابات و عدم وجود و امکان فعالیت نهادهای دیده‌بانی برای ایجاد شفافیت، این اهداف عالیه برآورده‌شدنی نیستند. با این وجود، صورت دیگری از استدلال‌ها که ناظر مطالبات حداقلی و وسیله قراردادن انتخابات بود، در چند سال اخیر موجب مشارکت طیف‌هایی از منتقدین در انتخابات شد. یکی از این هدف‌ها، آن طور که اصلاح طلبان تئوریزه می‌کردند، ایجاد حاکمیت دوگانه بود. استدلال این بود که با عدم شرکت در انتخابات و پیروزی کاندیدای جریان اصولگرا، نهادهای انتخابی و انتصابی کاملا همسو می‌شوند و در مواقع حساس، مانند سال هشتادوهشت همه‌ی موضع گیری‌ها مشابه خواهند بود. راه‌حل پیشنهادی، فرستادن افرادی از جناح مخالف به درون نهادهای انتخابی بود تا در مواقع سرنوشت‌ساز علاوه‌بر داشتن مواضع متفاوت در تریبون‌های عمومی، امکان مذاکره و چانه‌زنی با هسته‌ی سخت قدرت را فراهم کنند و راهی برای تنفس جامعه‌ی مدنی و معترضان باز کنند. برای شخص نگارنده، کشتار آبان‌ماه نودوهشت موعد ابطال این استدلال بود. در آبان‌ماه، از زبان شخص اول دولت سخنانی علیه معترضین شنیدیم که از زبان بسیاری از صاحبان قدرت در نهادهای انتصابی، همان‌ها که تندرو می‌نامیم، شنیده نشد. تلاش برای ایجاد حاکمیت دوگانه، در زمانی که هر دو طیف حاضر در قدرت در وضع موجود منفعت دارند و از فردایی متفاوت در هراسند، امری نشدنی است.

معطوف‌کردن توجه مردم به انتخابات و کنش انتخاباتی با هدف بهبودخواهی حکومتی، سال‌ها امکان و انرژِی پرداختن به انواع دیگر سیاست‌ورزی را از بسیاری از منتقدان گرفت.

حال تکلیف منتقدانی که زمانی سربازان جمعه بودند، در هفته‌ی منتهی به انتخابات در خیابان‌ها برای رای‌آوردن کاندیدایی که مطلوبشان نبود می‌جنگیدند و به تصور خود برای بهبود وضعیت پای صندوق‌های رای حاضر می‌شدند چیست؟ باید گوشه‌ای نشست و این صحنه‌آرایی به اصطلاح انتخاباتی را نظاره کرد؟

معطوف‌کردن توجه مردم به انتخابات و کنش انتخاباتی با هدف بهبودخواهی حکومتی، سال‌ها امکان و انرژِی پرداختن به انواع دیگر سیاست‌ورزی را از بسیاری از منتقدان گرفت. تا از فضای یک انتخابات خارج شدیم، وارد فضای دوقطبی کاذب انتخابات بعدی شدیم. جمله‌ای ناقص از تحلیل‌گران موافق شرکت در انتخابات می‌شنیدیم: « گذار به دموکراسی فرآیندی تدریجی است و با شرکت در یک انتخابات نباید توقع داشت در عرض یک شبانه روز مشکلات حل شود.»

امروز به یمن ردصلاحیت‌های شورای نگهبان و فضای سرخوردگی موجود در کشور نسبت به انتخابات، فرصتی فراهم شده است تا مجددا به مفهوم گذار به دموکراسی، عمیق‌تر از پیش بیندیشیم.

امروز به یمن ردصلاحیت‌های شورای نگهبان و فضای سرخوردگی موجود در کشور نسبت به انتخابات، فرصتی فراهم شده است تا مجددا به مفهوم گذار به دموکراسی، عمیق‌تر از پیش بیندیشیم. روش‌های گذار به دموکراسی به طور کلی به دو دسته‌ی مسالمت‌آمیز و خشونت‌آمیز تقسیم می‌شوند که هر کدام می‌توانند از پایین (توسط جنبش اجتماعی) یا از بالا (توسط نخبگان سیاسی و صاحبان قدرت) صورت گیرند. معیارهای مختلفی برای بررسی گذارها وجود دارند که سه تا از مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از: نیروی محرک و نوع حرکت (گذار از بالا یا پایین)، شیوه‌ی آغاز گذار (اصلاحی و توافقی یا غیرمسالمت آمیز)، درجه‌ی گذار(حداقلی یا حداکثری). در ادبیات جدید گذار به دموکراسی، بر نقش گروه‌های فعال در حوزه‌ی جامعه‌ی مدنی تاکید شده است. جنبش‌های اجتماعی خشونت‌پرهیز که جایگزین مفهوم انقلاب در ادبیات سیاسی معاصر هستند، از گزینه‌های جدی جهت گذار به دموکراسی ارزیابی می‌شوند. تمرکز بر صندوق آرا و امید واهی به ایجاد تغییر از طریق آن، چشم بسیاری از منتقدین را به روی تنوع موجود در شیوه‌های گذار و امکان‌های مختلف برای فعالیت بسته بود. برای پیدا کردن چشم اندازی ملموس‌تر، باید به بررسی موارد موفق گذار به دموکراسی رو بیاوریم. باید از خود بپرسیم در آفریقای جنوبی چه گذشت؟ گذار به دموکراسی از پایین چگونه در لهستان به نتیجه رسید؟ پرداختن به این مسائل شاید بسیار مفیدتر از فعالیت‌های ستادی و حزبی در شرایط فعلی ایران باشد. شاید این نشریه‌ای که پیش روی شماست، شروعی برای این دست تاملات در فضای دانشگاه باشد.

برای ورود به کانال پیام‌رسان تلگرام دوهفته‌نامه‌ی دانشجویی «داد» کلیک کنید.

انتخاباترأی مردمدموکراسی
نخستین گام، آگاهیست.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید