در شادترین حالت ممکن، یک فریم و فقط یک فریم، باعث چند ثانیه نگاه کردن شما به یک سو و چند ثانیه فکر کردن است. چند ثانیه ای که قطره ای از دریای اشک ها و خنده هاست. سایه هایی که در نقش و نگار آن چیزی که ما میبینیم حکاکی شده است و فقط برای ما و شخص دیگری حکاکی شده است.
هر قطعه ویدیو متشکل از تعدادی فریم است. چشم های ما هزاران فریم را در طول روز به صندوقچه حافظه امان منتقل میکند. اما فرقی اینجا بین ما انسان ها و بی جان ها هست. هر فریم ما حاوی هزاران احساس و احوالات خاص آن موقعیت است. در این جرقه ای که برای روشن کردن ذهنتان نوشته ام میخواهم کوتاهی به این احساسات بپردازم.
فرقی نمیکند در چه شرایطی باشید، ثروتمند ترین و یا موفق ترین، باز هم بدون اینکه دست شما باشد فریم هایی در نگاه شما، ذهنتان را از بعد مکان و زمان جدا میکند و به گذشته ای مبیبرد که در آن روزگار به آینده ای جز، آن چیزی که الان درونش هستید فکر میکردید !
واقعیت مسئله این است که خاطرات فراموش نمیشوند و فقط از شفافیت آنها کاسته میشود و در حرکت ثانیه ها فقط شبه ای از آن خواهد ماند. اما دقیقا چه چیز جزئیات بی حد و حصر یک فریم را از ذهن ما محو میکند و مزه تلخ یا شیرین آن را تبدیل به مزه آب میکند ؟
دلایل زیادی در ذهن من و شما است اما به نظر نویسنده مهم ترین آن قدرت تمرکز رو اتفاقات جدید و تغییر دید نسبت به جریان است. اتفاقات جدید نوید روزنه های جدیدی از روشنایی را به ما میدهد و کمک میکند بی واهمه شیرجه در عمق تجربیات جدید بزنیم و آنقدر سبک شویم که هر روز برای طلوع آفتاب و شروع دوباره منتظر بمانیم.
این مطلب خیلی کوتاه نوشته شده و بی هدف طولانی کردن آن مغز کلام را فرسوده میکند. پس بیندیشید که فریم های زندگی شما آیا زمام امور را از شما گرفته یا خیر ؟!