نشریۀ دانشجویی «دردانشکده»
نشریۀ دانشجویی «دردانشکده»
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

یاغی یا قهرمان؟!

نیم‌نگاهی به کتاب «کلیدر» | پشت درهای شریف | فاطمه حسینی

عکس از فاطمه حسینی
عکس از فاطمه حسینی


“ این خستگی، آمده که آمده باشد.
همچنین این کار، این گرفتاری های بی‌امان.
بگذار بیایند، بگذار ببارند…
مگر به باران توان گفت مبار؟!
مرد است و کار، گُرده‌ی مرد است و بار.
خوش‌یمن باد این زحمت. دل قویآدرس صفحه وبی که میخواهید نمایش دهید را Paste کنی“ این خستگی، آمده که آمده باشد.
همچنین این کار، این گرفتاری های بی‌امان.
بگذار بیایند، بگذار ببارند…
مگر به باران توان گفت مبار؟!
مرد است و کار، گُرده‌ی مرد است و بار.
خوش‌یمن باد این زحمت. دل قوی باید داشت."

«کلیدر» رمانی که نگارشش در حدود ۱۵ سال به طول انجامید، روایتگر داستان گل‌محمد است. مردی از یک خانواده عشایر کُرد که به تازگی به سبزوار نقل مکان کرده‌اند. گل‌محمد که به خاطر قتل یک مامور مالیات، به زندان افتاده است، با کمک ستار، یکی از اعضای حزب توده، از زندان فرار کرده و زندگی مخفیانه‌ای را آغاز می‌کند. او با کمک افرادش که اغلب از خانواده‌اش هستند، قیامی بر پا می‌کند. قیامی بر علیه ظلم اربابان و زمین‌داران زورگو. قیامی که گرچه او را در ذهن برخی به یک یاغی، اما در میان مردم رنج کشیده، به یک قهرمان بدل می‌کند.
قهرمانی که دلاورانه جنگید و گرچه در نهایت اعدام شد، اما نامش طوری جاودانه گردید که همچنان مادران عشایر، لالایی‌اش را در گوش فرزندانشان زمزمه می‌کنند.


«کلیدر» نام یک کوه و روستا مابین شهرهای سبزوار، نیشابور و قوچان در خراسان است. محل رخداد داستان هم همان‌جاست؛ یک منطقه نسبتاً وسیع با دشت‌ها و روستاها و شهرهای کوچک اطرافش. این منطقه محل تولد خود محمود دولت‌آبادی -نویسنده داستان- است و در بسیاری از آثارش به‌عنوان صحنه داستان از آن استفاده می‌شود. او همچنین کتاب را با استفاده از زبان محلی و واژگانی نوشته است، تا هر چه بیشتر، داستانش را بومی کند. گرچه این واژگان ممکن است برای گوش‌های ما نا‌آشنا باشند، اما به جذابیت و شیرینی داستان افزوده‌اند.

دولت آبادی، به زیبایی تمام این روایت را که ریشه در حقیقت دارد، در این رمان به تصویر کشیده است.
روایتی که تا حد خوبی وضعیت اجتماعی-سیاسی و اقتصادی ایران را در دهه ۱۳۲۰ و در برهه جنگ جهانی دوم به تصویر می‌کشد.


محمود دولت آبادی برای نوشتن کلیدر که با ۱۰ جلد و ۲۸۳۶ صفحه، پس از رمان «در جستجوی زمان از دست رفته» به عنوان بلندترین رمان جهان شناخته می‌شود، نامزد دریافت جایزۀ نوبل ادبیات نیز می‌شود.
در نهایت مجموعه کلیدر، این اثر باارزش، ترکیب بسیار زیبایی از ژانرهای تاریخی، جنایی و عاشقانه است و مطالعه‌اش به علاقه‌مندان آن‌ها بسیار توصیه می‌شود.

«یک بار است زندگانی، یک بار.
همان یک بار که نسیم صبح را به سینه فرو می‌دهیم، همان یک بار که عطش خود را با قدحی آب خنک فرو می‌نشانیم، همان یک بار که سوار بر اسب در دشت تاخت می کنیم، یک بار... یک بار و نه بیشتر.
بعد از آن دیگر تمام عمر را دنبال همان چیزها می‌دویم، بعد از آن دیگر تمام مدت را به دنبال همان طعم اولینِ زندگانی هستیم؛ در پی لذت اول. سیب را به دندان می کشیم تا طعم بار اول را در آن بیابیم، آب را سر می‌کشیم تا لذت رفع عطش بار اول را پیدا کنیم. در آب غوطه می‌زنیم تا به شوق بار اول برسیم و نسیم را می‌بلعیم تا نشانی از آن اولین نسیم بیابیم. زندگانی یک بار است، در هر فصل...
تو چه می‌پنداری، ستار، تو دربارۀ زندگانی چه فکر می‌کنی؟ شیرینی زندگانی بیش از یک بار به کام آدم نمی‌نشیند، اما تلخی هایش هر بار تازه‌ه‌اند، هربار تازه‌تر.»
جنگ جهانیسیاسی اقتصادیکلیدرمحمود دولت آبادیعاشقانه
نشریۀ دانشجویی «دردانشکده»، نشریۀ انجمن علمی-دانشجویی دانشکدۀ مهندسی شیمی و نفت دانشگاه صنعتی شریف / کانال تلگرام ما: https://t.me/dardaneshkadeh
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید