Mahmoud Shirvash
Mahmoud Shirvash
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

کوروش ابراهیمی

?کورشابراهیمی،پسرخاله،رفیق،همبازیبچگی،همکلاسی،برادر،وخلاصههمهوجودمرا،کهحکمتششدبگیردچنانروح،زِتنْمنرا...
?

*باز باران بارید، با همه نیک و بدش، یادم آرد کوروشم را،،،

13 روز بزرگتر بود و، خود همین نحسی اش بگرفت دامنم را...

*او که با رفتنش نه که نیمی، بُرد همه روانم را،،،

بارالهْی این چنینی رفتنش را، نباشد هنوز، باورم را...

*از همان لحظه که رفتی، انگار که خودت گذاری دستم، حَنایَت را...

و همانا انگار آن دمِ رفتنت همه ی خلقْ دَرکَنْد، عذابت را...

تو که خود نیز به دنیایت چنان نیک سرشتی بدادی، تحفه ات را...

کاش آن روز کنارت بودم، که خود از چَشمت بخوانم، حُقّه ات را...

...«بزودی»...

شعر حدود بیست بیتی بنام کوروش «باران» که خدا خواست و گذاشت زبونم.

وبلاگ 1

محمود شیروش
وبلاگی جهت انتشار خلاصه ای از مجموعه اشعار شیروش...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید