داستان لمس تن تو
- دستت رو بکش روش!
- زبره.
- آروم لمسش کن، باید حسش کنی!
- چرا؟
- وقتی حسش کنی، درکش میکنی.
- آخه چرا باید درکش کنم؟ این یه درخته، مثِ همه ی درختا.
- تا درکش نکنی بخشی از اون نمیشی.
- برو بابا! واسه چی باید بخشی از اون بشم؟ حالیت نیستا.
- اگر بخای رها بشی؛ اگر بخای لذت ببری اول باید به جهان وصل بشی. باید یکپارچه بشی تا چیزی آزارت نده.
- تو بیشتر دوست داری منو لمس کنی یا درختو؟
نوشته: مهندس فرشید خیرآبادی