حال هدف ما انجام دادن بیشتر و یا بهتر کاری خوب باشد، یا انجام دادن کمتر کاری بد، اهدافی که در قالبی مثبت و سازنده بیان میشوند برای پیشبرد ما بهسوی مثمرثمر بودن قویتر از «اهداف مبتنی بر اجتناب» هستند.
وقتی زمان گذاشته و فکر میکنیم چرا انجام کاری برای ما ازنظر شخصی اهمیت دارد بیشتر به انجام آن تمایل پیدا میکنیم.
اهداف ذاتی بواسطه ارزشهایی که برای ما معنادار هستند، مانند رشد و روابط برانگیخته میشوند. این اهداف بیش از اهداف بیرونی مانند تلاشهایی که بواسطه پول، موقعیت، یا دیگر عوامل خارجی انگیخته میشوند، مشوق ما هستند.
برای به سرانجام رساندن کاری، بهتر است بهطور مشخص بدانیم چه کاری را در چه زمانی میخواهیم انجام دهیم.
تعریف اهداف کوچک برای انجام دادن در قالب یک طرح « چه کاری – چه زمانی » باعث میشود افراد سه برابر بیشتر به اهداف خود دست بیابند.
وقتی اهداف بزرگ روزانۀ خود را به بخش های کوچک تر تقسیم کنید، کار بیشتری میتوانید انجام دهید.
درعمل، شما کارهای بزرگ خود را در فهرست کارهای انجامدادنی تبدیل به کارهایی در اندازههای بسیار کوچک میکنید. این کار موجب میشود فکر کنید اهدافتان دستیافتنیتر هستند.
منبع: alifeofproductivity.com