به تاریخ بیست و چهارم خرداد 00
در نوشته قبلی در مورد شاخص فروتنی و مشارکت پذیری گفتم و اینکه چگونه باید با چیزهای ساده، فرهنگ را نهادینه کرد. سوال اینجاست که گفتگو، حرکت، درستی و مشارکت پذیری را چه کردیم؟ برای نهادینه کردن این ارزشها چه کردیم؟
پیش از هرچیز بهتر است بگویم که از نوشته ها اینطور تلقی نشود که باسلامِ فعلی، مدینه فاضله شده و همه چیز در بهترین حالت خودش است و یک مجموعه گل و بلبل داریم. مگر در گوگل و مایکروسافت و مدینه فاضلههای فعلی، همه چیز گل و بلبل است؟
پس ما هم به قدر وسع داریم سعی میکنیم که بهترین باشیم.
چیزی که در تصویر میبینید یک خط ساده است. این خط را همه جای باسلام میشود دید. تقریبا در هیچ جلسهای نیست که از واژهی “پایین خط” و “بالای خط” حرفی به میان نیاید.
سختش نکنم و ساده بگویم. اگر ما نسبت به اتفاقهای اطرافمان “گشوده”، ”کنجکاو” و “پذیرای یادگیری” هستیم، در وضعیت “بالای خطی” هستیم.
اگر ما نسبت به اتفاقات اطرافمان “بسته”، “در حالت تدافعی” و همیشه “محق” هستیم، در وضعیت “پایین خطی” هستیم.
بالای خط جای خوبیست. اما موضوع خوبی یا بدی نیست. موضوع “آگاهی نسبت به حال” است. اینکه الان کجای خط هستم؟ اینکه در همه حال خودم را رصد کنم که الان کجا هستم؟ یا به عبارتی: “کجای خط هستی؟”
برای آنکه جان مطلب را خوب بگویم لازم است که مثالی بزنم.
نمیدانم در کدام اپیزود از فایلهای صوتی متمم بود که محمدرضا شعبانعلی میگفت:
البته که محمدرضا شعبانعلی از مفهوم پایین خط یا بالای خط چیزی نگفته بود و من تفسیر خودم را بیان کردم. اما شاید مثالی بود که بدانیم “کجای خط بودن، چه اهمیتی دارد.”
از این مثالها کم نیست اطرافمان و میبینیم که هر روز، هر ساعت و شاید هر لحظه باید رصد کنیم که در چه حالتی هستیم.
خوب است که با هم تمرینی را انجام دهیم و این موضوع را با هم یاد بگیریم:
مدام به خودتان بگویید که “الان کجای خط هستی؟” آیا الان در حالت تدافعی و بسته هستی؟ آیا الان نظرات مخالف با نظر خودت رو حاضری با گشودگی گوش بدی؟ آیا همیشه خودت رو محق میدونی توی همه کارها یا به این هم فکر میکنی که میتونه حق با طرف مقابل هم باشه؟
از موضوع کانشس لیدرشیپ، همین بس که فقط به همین “خط” بسنده کنم و شما را ارجاع به کتاب بدهم. پی دی اف کتاب را اینجا میتوانید پیدا کنید. خود سایت آنقدری جذاب و پر از محتوای به درد بخور هست که ساعتها مشغولش باشید.
کتاب را عماد قائنی و مرتضی خضری پور عزیز ترجمه کردن و از اینجا میتوانید بخرید.
کتاب در مورد 15 تعهد است. 15 تعهدی که نه فقط در محیط کار، همه جا قابل استفاده است.
در مورد تاثیر این کتاب در زندگی شخصی خود همینقدر بگویم که جزء چند کتابی است که تاثیر عجیب غریبی در زندگی شخصی من داشته.