Daydaad
Daydaad
خواندن ۲ دقیقه·۷ سال پیش

تکنیک گذر (۲۸۸-۰۰۹)

وسواس نوعی اختلال اضطرابی است. وسواس در شکل رایج تر آن معمولا با نوعی حرکات جبری توامان است که بموجب آن ها فرد وسواسی تلاش می کند که از استرس حاصله از افکار آزاردهنده، خود را بمدد انجام رفتارهایی تکراری برهاند.

وسواس ارتباط تنگاتنگی با مسئله ی کنترل دارد. اکثر آنانی که از وسواس در رنج هستند، ترس از این مسئله شدیدا در آن ها احساس می گردد که احتمالا کنترلی بر رفتار خود نداشته باشند. پیشتر در نوشتار دیگری مکانیسم این مسئله را توضیح داده بودم. اگر وسواس حالت صرفا فکری داشته باشد، افکار مزاحم تکرار شونده، آرامش روانی فرد را به خطر می اندازند.

در این مرحله (متاثر از ضریب هوشی و خلاقیت فرد وسواسی)، محتوی افکار آزاردهنده می تواند که بسیار متنوع باشد. کسی ممکن است از این فکر به وحشت افتد که نکند علیه خود و یا عزیزانش خشونت به خرج دهد. یا اینکه مثلا به این مسئله فکر کند که نکند نتواند جلوی ادرار و مدفوع خود را گرفته و مجبور به خانه نشینی شود و کلی افکار غیرمنطقیِ نامرتبط که فکر او را به خود مشغول می دارند.

از آنجاییکه اختلالات اضطرابی معمولا بیوشیمی مشابهی با مسئله ی افسردگی دارند، افسردگی مشکل دیگر افراد مبتلا به وسواس است و متاسفانه همین افسردگی سبب می شود که این قسم افکار سترگ تر، تاریک تر و رنج آورتر بنظر برسند و بموجب تقویت این افکار با مسئله ی افسردگی، رنج بیمار بیشتر و بیشتر می گردد.

پس از این مقدمه ی طولانی قصد دارم که در اینجا تکنیکی ذهنی – روانی را برای کاهش تبعات این قسم تفکرات خدمت خوانندگان معرفی کنم. این تکنیک تا حد بسیار زیادی مرتبط با کیفیت پاسخدهی فرد یاری خواه به مسئله ی وسواس است. معمولا افکار وسواسی فرد را درگیر کرده و بموجب این درگیری قوی تر و قوی تر می گردند.

در این جا فرد می بایست که با نوعی باور به گذرندگی به نظاره ی این افکار بنشیند. این افکار فقط و فقط زمانی محو می گردند که فرد مبتلا به گذرندگی آن ها باور داشته باشد. مسئله ی گذرندگی حتی در رابطه با دردهای فیزیکی واقعی نیز جواب می دهد چه برسد به افکار بیمارگونه ی وسواسی.

پیش می آید که کسی مثلا به کمردرد مبتلاست و بعلت مشغله ی ناگهانی و پرت شدن حواسش از دردِ موجود، پس از ساعت ها به خود آمده و متوجه می گردد که در این مدت دردی احساس نمی کرده است، پس از این رو باور به ذات گذرنده ی افکار و توامان تلاش ناخودآگاه در راستای پرت شدن حواس (Distraction) از آن ها، یک تکنیک جدی در مسیر تعدیل افکار وسواسی است.

افراد دچار اختلال وسواس فکریِ منتج از افسردگی (و منتهی به آن) از ضریب هوشی بالاتری برخوردار بوده و همین مسئله آن ها را بیشتر مستعد تفکر دایم و تکراری می کند و همانطور که در بالا گفته شد، تکنیک گذر صرفا تلاشی در راستای تعدیل این ناهنجاری است و نه علایج دایمی آن…

۱۲۱۰۷ – ۱۲۱۰۶

متن کامل نوشتار در پیوند زیر:

http://www.daydaad.com/?p=6614

دی دادعلمیروانشناسی
درود فراوان! من «دِی داد» هستم، پژوهشگرِ فلسفه و علوم. هدف من از ارایه ی آنچه که اینجاست، آشنا نمودن شما گرامیان با آثاری از شخصِ خودم در قلمرو پژوهش دانش و تلاش هنری بوده است.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید