پذیرش عدم قطعیت یکی از کلیدهای مهم گشودن قفل اضطراب در بستره ی زندگی انسان است. وسواس یکی از مصادیق اختلالات اضطرابی است. در عمده ی وسواس ها، عدم کنار آمدن با مسئله ی عدم قطعیت یک چالش دردسرساز است. فرد به هنگام به پایان رساندن امور، حاضر نیست بپذیرد که مسئله ی مزبور تمام شده است. جریان هایی در مغز وی انجام دوباره ی فعل را سبب می شوند.
او نمی تواند با عدم قطعیت کنار بیاید. او می خواهد ۱۰۰ درصد مطمئن گردد که وسوسه اش محلی از اعراب ندارد اما این قسم از قطعیت ها جایی در این جهان ندارند. جهان واقعی و تمامی رویدادهای مرتبط با آن عاری از هرگونه قطعیتی اند. جهان قطعیت نداشته و ناکامل است، پس تلاش برای رقم زدن آن در «عین و ذهن» مسئله ای از اساس عبث است.
اگر فرد بتواند با تفکر شفاف و سودمند به این مسئله نایل آید که تضمینی قطعی برای هیچ چیز وجود ندارد، آنگاه از اضطراب وی تا حد زیادی کاسته خواهد شد و این کاهش، در عمل خود را بصورت تخفیف یافتن تمایلات وسواس گونه ی وی نشان خواهد داد. ما ملزم به انجام تلاش «یک باره» و در بغرنج ترین حالت «دوباره»ی خویش هستیم تا مطمئن شویم که فعل مطلوبمان به روش درستی رقم خورده است؛ اما هرگونه تلاشی ماورای این دفعاتِ مجاز، محکوم به درغلتیدن به وادی افکار و اعمال وسواسی است. همانطور که در بالا گفته شد، پذیرش عدم قطعیت کلید قفل اضطراب های مسبب وسواس است.
۱۲۰۶۷
پیوند نوشتار:
http://www.daydaad.com/?p=6502