poorya
poorya
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

فردریش نیچه



فیلسوف زندگی

فردریش نیچه اکثر فلاسفه را احمق و بی خاصیت می دانست و خود را اینگونه متمایز می شمرد؛« سرنوشت من این است که نخستین انسان شریف باشم.»

در سال های جوانی به شدت شیفته فلسفه شوپنهاور شده بود.

به نظر شوپنهاور، جوهره حکمت فلسفی، گفتار ارسطو در اخلاق نیکوماخوس بود:

“انسان عاقل طالب رهایی از درد است نه لذت.”

نیچه تحت تأثیر شوپنهاور فلسفه جدیدش درباره رویگردانی و تسلیم و رضا را بیان کرد:

“می دانیم که زندگی سرشار از رنج و درد است هرچه بیش تر بکوشیم از آن لذت ببریم،

بیش تر اسیر و برده اش می شویم،و ،بنابراین،[باید] از خوشی های زندگی چشم پوشی کنیم و راه پرهیز در پیش گیریم.”

دلبستگی نیچه به شوپنهاور یک دهه ادامه داشت و پس از آن نیچه دچار تغییر فکری شدیدی شد.

«مخالفت با تعالیم شوپنهاور؟ تقریبا درباره تمام قضایای کلی با او مخالفم.»

یکی از آن قضایا این بود که،چون رضایت خاطر توهم است،خردمندان باید خود را وقف پرهیز از درد کنند نه طلب لذت.

نصیحتی که اکنون به نظر نیچه هم بزدلانه بود و هم غیرواقعی.

به باور او،نه با پرهیز از درد بلکه با تشخیص نقش آن به عنوان مرحله ای اجتناب ناپذیر و طبیعی برای دستیابی به هرچیز خوبی،رضایت خاطر حاصل می شود.

او دریافته بود کسانی که خواهان احساس رضایت خاطر هستند باید از هرگونه سختی استقبال کنند:

“شما می خواهید رنج را از میان بردارید،اگر بشود– و کدام «اگر بشود» ی دیوانه تر از این! گویی ما خوش می داریم که رنج را فزونی بخشیم و آن را از آنچه تاکنون بوده است بدتر کنیم.”

آنچه به تغییر دیدگاه نیچه کمک کرد،تأمل او در باب معدود افرادی در سرتاسر تاریخ بود که به نظر می رسید زندگی رضایت بخش را واقعا شناخته بودند؛افرادی که منصفانه میشد آن ها را ابرمرد–یکی از مناقشه-انگیزترین اصطلاحات نیچه– شمرد.

“واقعا هیچ فرد زنده ای وجود ندارد که خیلی به او اهمیت بدهم.افراد مورد علاقه ام مدت های زیادی است از دنیا رفته اند– برای مثال آبه_گالیانی، آنری_بل یا مونتنی.”

او می توانست یک قهرمان دیگر،

یوهان_ولفگانگ_گوته را هم اضافه کند.شاید این چهار نفر بهترین سرنخ ها برای درک منظور نیچه از زندگی رضایت بخش باشند.

آن ها وجوه مشترک زیادی داشتند؛کنجکاو،از نظر هنری بااستعداد و از لحاظ جنسی پرشور بودند. به رغم رویدادهای غم انگیز،می خندیدند و می رقصیدند.

بعضی از آن ها طنز سیاهی شبیه خود نیچه داشتند– لبخند شرورانه ای شادی آفرین،

برخاسته از پس زمینه های بدبینانه.

مالک چیزی بودند که نیچه «زندگی» می خواند و به معنی شجاعت،جاه طلبی،متانت،

استحکام شخصیت،شوخ طبعی و استقلال بود(و در نتیجه فقدان زهدفروشی،دنباله روی،رنجش و عصا قورت دادگی)

قهرمانان نیچه بارها عاشق شده بودند.

مونتنی فهمیده بود که «کل جنب و جوش دنیا معطوف و منتهی به آمیزش دو جنس است»

و سرانجام اینکه همه آن ها هنرمند بودند.به قول نیچه؛«هنر،بزرگ ترین محرک زندگی است»

از دید نیچه برای دست یابی به رضایت خاطر حتما باید گاهی به شدت احساس بدبختی کرده باشیم؛

“لذت و رنج چنان به هم وابسته اند که اگر کسی قصد حداکثر بهره مندی از لذت را داشته باشد ناگزیر است بیش ترین مقدار ممکن از رنج را بچشد...”

او فردی مبادی آداب بود ولی برای دوستانش اینگونه می خواست:

«در حق انسان هایی که دوستشان دارم،آرزوی رنجوری،پریشانی،بیماری،

بدرفتاری و آزردگی می کنم.آرزو می کنم که آن ها با خودخوارشماری ژرف،با عذاب بی اعتمادی به خود و با بدبختی شکست خوردگان ناآشنا نمانند.»

نیچه عقیده داشت که؛”فلسفه ترکیب شگفت انگیزی است از ایمان شدید به توان بشری و پایداری شدید”.چنانچه از نظر او حتا اگر استعداد کافی در زمینه خاص همچون نویسندگی نداریم،با داستان نویسی هرروزه سرانجام یاد می گیریم که چگونه داستان را به بارورترین و مؤثرترین شکل ارائه دهیم.

او وابستگی عناصر مثبت زندگی بشری را با وابستگی رضایت خاطر به سختی ها مقایسه کرد:

“وحشی ترین نیروها راه را صاف می کنند و عمدتا ویرانگرند ولی با وجود این،کار آن ها ضروری است تا بعدها تمدن بهتری در آن جا بنا شود. نیروهای هولناک– که شر خوانده می شوند– معماران و جاده صاف کن های غول پیکر بشریت هستند.

همه زندگی ها سخت هستند؛ آنچه برخی از آن ها را رضایت بخش هم می کند،شیوه برخورد با دردها و رنج هاست.”

متفکر محبوب نیچه، مونتنی در فصل آخر مقالات گفته است؛«هنر_زندگی یعنی یافتن راه هایی برای استفاده از مصیبت های خودمان:باید یاد بگیریم از امور اجتناب ناپذیر رنج نکشیم.»

زندگی ما مثل هارمونی جهان مرکب از الحان متفاوت،زیر و بم،آرام و گوشخراش است و ما همچون موسیقیدانانی ماهر باید بدانیم که چگونه از همه آن ها استفاده و آن ها را با هم ترکیب کنیم.


نیچهفلسفهزندگیفیلسوف زندگی
نویسنده محتوا؛ علاقه‌مند به یادگیری موضوعات جدید و مختلف و همیشه در حال سفر با کلمات. اینجا بخشی از موضوعات کاری، پیشرفت‌ها و اشتباهات در زندگی کاری و شخصی‌م رو به اشتراک میزارم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید