کودک یک سری رفتارهای دلبستگی از خود نشان می دهد.این رفتارها عبارتند از:
گریه کردن،لبخند زدن،جهت یابی چشمی،گریه کردن به هنگام ترک مادر،تقلید کردن،پنهان کردن صورت در آغوش،چسبیدن،به هم زدن دست ها هنگام حرکت به سمت مادر و ....
نکته مهم و اساسی این است که اگر مادر و یا مراقب اصلی به این رفتارها پاسخ مناسب دهد کم کم احساس دلبستگی را در کودک ایجاد می کند،اما اگر در پاسخگویی به این رفتارها ضعیف باشد در کودک احساس ناامنی به وجود می آید.
رفتارهای آرام و پاسخگویی درست به نیازهای عاطفی و جسمانی کودک باعث می شود اولین تجربیات او در این دنیا خوشایند و آرام بخش باشد و در این صورت او احساس می کند این دنیای جدید مکانی قابل اعتماد است.اما دزر صورتی که مراقبین کودک نتوانند این احساس امنیت را در او ایجاد کنند،کودک به این نتیجه می رسد که این دنیا و انسان هایش غیر قابل اعتمادند.
بیان این نکته خالی از لطف نیست که این الگوها و تجربیات اولیه کودک تا پایان زندگی او ادامه پیدا می کند و به این دلیل سبک های دلبستگی اهمیت ویژه ای پیدا می کنند.
جان بالبی بیان کرد که اگر این پیوند عاطفی میان فرزند و مادرش به شکل ناایمن برقرار گردد فرد دچار مشکلات روانی و جسمانی زیادی می شود.
عزت نفس پایین،وابستگی شدید یا استقلال شدید،اتکاء به نفس کاذب،عدم توانایی مدیریت بحران های زندگی،افسردگی و ... از عمده ترین مشکلاتی هستند که انسان ها به خاطر داشتن سبک دلبستگی ناایمن با آن رو به رو می شوند.
در گروه روانشناسی الگوریتم اول به خوبی به تشریح انواع سبک دلبستگی و را ههای ایجاد دلبستگی ایمن توسط متخصصین پرداخته شده است.