دکتر محمد احمدزاده
دکتر محمد احمدزاده
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

نقش و مسئولیتهای تحلیلگر کسب و کار

نقش و مسئولیتهای تحلیلگر کسب و کار
نقش و مسئولیتهای تحلیلگر کسب و کار


دکتر محمد احمدزاده ( PhD,PMP,ACP,ITIL,COBIT)
آدرس لینکدین: https://www.linkedin.com/in/mohammad-ahmadzadeh


مقدمه

امروزه شرایط کسب و کارها، بسیار سخت شده است. کرونا، رکود، تورم، رقابت شدید، حضور رقبای جوان استارت آپی در کنار کسب و کارهای سنتی، حضور و بروز فناوری اطلاعات و تجارت الکترونیک در کسب و کارها و ده ها عامل دیگر، باعث ورشکستگی و تعطیلی کسب و کارهای سنتی در اقصی نقاط جهان و کشورمان شده است. در این شرایط، استفاده از مهارت های تحلیل گری کسب و کار  حیاتی است. اما تحلیل گر کسب و کار کیست؟ چه مشخصاتی دارد و چگونه تحلیل کسب و کار را در شرایط کنونی انجام می دهد؟ در این مقاله به بررسی نقش و مسئولیت های تحلیلگر کسب و کار می پردازم.

امروزه نقش جدیدی در لایه مدیریت کسب و کارها  ایجاد شده است. این نقش جدید،تحلیل گر کسب و کار نام دارد. این نقش می تواند توسط یک فرد و یا یک تیم اجرا شود و به شدت با  استقبال انواع سازمان ها و کسب و کارها اعم از سازمان های پروژه ای، عملیاتی، تولیدی، خدماتی و حتی استارت آپی مواجه شده است.

تحلیل گر کسب و کار، نقشی است که مسئولیت تعریف، مدیریت، استخراج، تحلیل، تایید و مستندسازی نیازمندی ها و الزامات کسب و کار، سازمان یا یک فرآیند سازمانی و همچنین ارائه راه حل مناسب، در جهت پاسخگویی به نیازمندی ها و دستیابی سازمان به اهداف تعیین شده را بر عهده دارد.این امر از طریق ارائه راه کارهای اجرائی و به جهت رساندن از وضع موجود به وضع مطلوب در آن کسب و کار است. وضع مطلوبی که در آن ارزش بیشتری برای ذی نفعان مختلف کسب و کار، مانند سرمایه گذاران، سهامداران، هیات مدیره، مدیرعامل، مدیران اجرائی، کارمندان، مشتریان و حتی  کاربران حاصل شود. این ارزش بیشتر می تواند در قالب سود بیشتر، هزینه کمتر، رضایتمندی بیشتر، چابکی و یا سایر عوامل بدست آید.

در دنیای امروز، تحلیلگران کسب و کار هستند که با ایجاد تغییر در کسب و کارها و یا استفاده از فرصت های پیدا و پنهان پیش روی کسب و کارها، می کوشند تا تغییر، هوشمندی، بهبود، بهینه سازی و یا توسعه ای جدید را در کسب و کارها رقم بزند.

تحلیل گران کسب و کار از استاندارد مرجعی به نام BABOK که مخفف Business Analysis Body of Knowledge است، بهره میگیرد تا فرایند تجزیه و تحلیل کسب و کار به درستی انجام شود. در واقع این استاندارد ، مرجعی است که متخصصان می توانند به منظور توافق و اطمینان از درستی فعالیت تجزیه و تحلیل کسب و کار از آن استفاده نمایند.

دوره آموزشی مرتبط با این مقاله

این استاندارد، مهارت ها و دانشی که یک تحلیل گر کسب و کار باید دارا باشد را در اختیار وی می گذارد. به عبارتی، استاندارد BABOK، چارچوبی است که تشریح می کند چگونه یک تحلیل گر کسب و کار، وظایف خود را انجام دهد تا برای سازمان، ارزش افزوده جدیدی را خلق نماید.

قدم های ۶ گانه ای نیز وجود دارد که تحلیل گران کسب و کار به منظور تجزیه و تحلیل کسب و کارها از آن استفاده می می نمایند.

در قدم اول، تحلیل گر کسب وکار و تیم وی، برای انجام درست تحلیل کسب و کار برنامه ریزی می کنند. در این برنامه، مراحل انجام تحلیل کسب و کار، نحوه مدیریت داده ها و اطلاعات سازمان، رویکرد مناسب جهت اجرا، نحوه شناخت و تعامل با ذینفعان و دست اندرکاران کسب و کار و درنهایت نحوه ارزیابی و بهبود مراحل تحلیل کسب و کار تعیین می شود.

در قدم دوم، نیازمندی های مختلف کسب و کار، از طریق تعامل مناسب با ذینفعان مختلف، شناسائی می شوند. این الزامات و نیازمندیها شامل انواع مختلفی از نیازمندی ها مانند نیازمندیهای کسب و کار، نیازمندیهای درخواست شده از سوی ذینفعان، نیازمندیهای راه کار پیشنهادی و در نهایت نیازمندیهای انتقال از راه کار قدیم به راهکار پیشنهادی جدید را شامل می شود. در نهایت این نیازمندی ها که تعداد آن کم نیز نخواهد بود، به تائید ذینفعان و دست اندرکاران مربوطه می رسد.

در قدم سوم، نیازمندیهای متعدد شناسائی شده در مرحله قبلی،‌اولویت بندی می شوند و اگر تغییری در هر کدام از این نیازمندی ها رخ داد، این تغییر مستند شده و نتایج آن به روزآوری می شود.

در قدم چهارم ،استراتژی طراحی راهکار یا راهکارهای مناسب بمنظور پاسخگوئی به هر یک از این نیازمندیهای اولویت بندی شده، مشخص می گردد. بدین منظور، ضمن بررسی وضع موجود و وضع مطلوب سازمان،‌ریسک های پیش روی کسب و کار شناسائی شده و در نهایت استراتژی تغییر از وضع موجود به وضع مطلوب جهت پاسخگوئی به نیازمندی های اولویت بندی شده ، تبیین می گردد.

در قدم پنجم، راهکار یا راهکارهای پیشنهادی تحلیل گر کسب و کار جهت پاسخگویی به نیازمندیهای اولویت دار و گذر از وضع موجود به وضع مطلوب، طراحی می گردد. البته معمولا در این قدم، بیش از یک راهکار از سوی تیم تحلیل کسب و کار پیشنهاد می گردد، اما تحلیل گران کسب و کار، ضمن بررسی ارزش های بالقوه هر راهکار، راهکار نهائی خود را از بین راهکارهای پیشنهادی اعلام می نمایند.

قدم آخر به ارزیابی راهکار اختصاص دارد. در این مرحله ضمن بررسی و آنالیز نتایج راهکار پیشنهادی اجرا شده در سازمان، محدودیت های راهکار پیشنهادی و همچنین محدودیت های سازمان در پیاده سازی جامع و کامل راهکار بررسی می شود تا بتوان اقدامات اصلاحی، بمنظور افزایش عملکرد راهکار پیشنهادی و ارزش های جدیدی که سازمان می تواند به آنها دست یابد را پیشنهاد نمود.

رویکردهای متنوعی در پیاده سازی قدم های ۶ گانه بالا توسط تحلیل گران کسب و کار وجود دارد که بستگی به نوع الزاماتی شناسایی شده و راهکار پیشنهادی ارایه شده از سوی تحلیل گر کسب و کار دارد.

گاهی أوقات مشکلات و نیازمندی های سازمان،‌به زیرساخت های فناوری اطلاعات باز می گردد که در این حالت مراحل ۶ گانه بالا با تمرکز بر فناوری اطلاعات انجام می پذیرد. به این حالت، تحلیل گری از منظر فناوری اطلاعات گفته می شود.

دوره آموزشی مرتبط با این مقاله

گاهی أوقات مشکلات و نیازمندی های سیستمی و فرایندی سازمان،مشکل کلیدی سازمان است که در این حالت مراحل ۶ گانه بالا با تمرکز بر سیستم ها و فرایندها صورت می پذیرد. به این حالت، تحلیل گری از منظر مدیریت فرایندهای کسب و کار گفته می شود.

امکان دارد تا مشکل از ساختار و یا معماری سازمان باشد که در این حالت به آن تحلیل گری از منظر معماری کسب و کار گفته می شود.

این احتمال نیز وجود دارد که سازمان چابک نباشد که در این صورت تحلیل گر، از منظر چابکی، کسب و کار را آنالیز می نماید.

و در نهایت این فرصت نیز وجود دارد که با تحلیل دقیق تر داده های کسب وکار، تصمیمات هوشمندتری توسط صاحبان کسب و کار اتخاذ شود.  این حالت تحلیل گری از منظر هوشمندی کسب و کار توسط تحلیل گر کسب و کار انجام می شود.

در مقاله بعدی به بررسی مهارت های ۶ گانه تحلیل گری کسب و کارمی پردازیم.


نظرات و سوالات ارزشمند تان را با من و در پایین همین مطلب به اشتراک بگذارید.

ارادت- محمد احمدزاده


تحلیل کسب و کارتحلیل گر کسب و کارمدیریت موفق
مدرس و مشاور مدیریت کسب و کار (BABOK)-مدیریت چابک (Agile) و مدیریت پروژه (PMBOK 7)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید