اختلال وسواس در كودكان به صورت تفكرات مزاحم و تكرار كلیشه وار رفتارهای خاصی بروز می كند كه موجب برانگیختگی و نگرانی آنان می شود . وسواس در کودکان به اشکال متفاوت و پیچیده ای بروز می کند که شناخت این نشانه ها توسط والدین می تواند به آنها کمک زیادی کند .
در وسواس برخی افکار ، اعمال و گاهی تصاویری مزاحم در ذهن فرد ایجاد می شود که قادر به کنترل آنها نیست . فکر وسواسی فکری است که مدام در ذهن فرد تکرار و سبب اضطراب شخص می شود. اعمال وسواسی به مجموعه رفتارهایی گفته می شود که فرد برای کم کردن فکر وسواسی و اضطراب ناشی از آن انجام می دهد .
نوعی اختلال اضطرابی است که بسیاری از کودکان به آن دچار میشوند ، نشانههای وسواس کودکان شامل افکار و تصاویر تکراری است که به آنها وسواس گفته میشود و نشانهی دیگر، رفتارهای اجباری است که بارهاوبارها کودک آن را تکرار میکند . این اختلال میتواند بسیار ناتوانکننده باشد و در زندگی معمولی کودک اختلالات جدی بهوجود بیاورد . بااینحال درمانهای موجود برای وسواس کودکان میتواند تغییرات چشمگیری بهوجود آورد و علائم وسواس را کنترل کند. همراه ما باشید، میخواهیم دربارهی علائم وسواس کودکان و راههای درمان آن اطلاعات بیشتری در اختیارتان بگذاریم .
وسواس کودکان معمولا با بروز نشانههای موقعیتی آغاز میشود . والدین در این زمان گمان میکنند که فرزندشان بزرگ میشود و رفتار مشاهده شده در او از بین میرود . در مرحلهی بعد با گذشت ماهها و سالها والدین شاهد وخامت نشانهها خواهند بود . کودکی که به وسواس دچار است ، علائم وسواس را روزانه حداقل بهمدت یک ساعت و اغلب بیشتر از این تجربه میکند .
وسواس ها افکار ناخواستهای هستند که به ذهن کودک وارد میشوند و پریشانی و اضطراب فراوانی ایجاد میکنند . برای مثال کودک ممکن است باور داشته باشد که یک مهاجم از پنجرهی بسته به خانه وارد میشود و به او یا نزدیکان وی آسیب میرساند یا ممکن است گمان کند که میکروبها او را مریض خواهند کرد .
اجبارها کارهایی هستند که کودک آن را برای رهاشدن از افکار وسواسیاش انجام میدهد. مثل این است که پشه نیشتان زده است و جای گزش آن (نیش پشه) میخارد . بنابراین شروع به خاراندن پوستتان میکنید ، ابتدا احساس بهتری پیدا میکنید ، اما وقتی دیگر خود را نمیخارانید ، احساس سوزش بیشتر میشود . آنوقت دوباره شروع به خاراندن میکنید . کودکی که فکر میکند مهاجمان به اعضای خانوادهاش آسیب خواهند رساند ، ممکن است مکررا پنجره را کنترل کند که بسته باشد . کودکی که فکر میکند میکروبها او را مریض خواهد کرد به صورت دائم دستهایش را میشوید .
البته همیشه اینطور نیست که رابطهی میان وسواس و اجبار مشاهده شده ، واضح باشد : ممکن است کودکی فکر کند ، اگر همیشه با پای راست راهرفتن را آغاز نکند ، کسی را که دوست دارد، میمیرد . یک اجبار شایع دیگر (که به نام رفتارهای آئینی شناخته میشوند) شامل ضربهزدن به یک شی یا بخشی از بدن است . تصور کنید کودکی اینگونه فکر کند : «من باید ۴ بار به پایم ضربه بزنم و اگر وقفهای بیفتد باید از اول شروع کنم» . کودکی ممکن است احساس اجبار مکرر به حمامکردن یا مسواکزدن داشته باشد . ممکن است هنگام غذاخوردن ۴ بار با سمت راست و ۴ بار با سمت چپ غذا را حرکت کند . الگوهای متفاوتی وجود دارد که کودک نسبت به انجام آن احساس اجبار میکند تا احساس بد خود را از بین ببرد .
کودکان اغلب دربارهی وسواس خود دچار شرم و خجالت زدگی هستند و سعی میکنند رفتارهای اجباریشان را از سایرین مخفی کنند . اگر والدین متوجهی این رفتارهای کودک شوند (که اغلب والدین سرانجام متوجه خواهند شد) و از او بپرسند که چه کار میکند ، به احتمال زیاد کودک پاسخ میدهد : «نمیدانم» ؛ که واقعا هم همینطور است . والدین میخواهند سر در بیاورند که کودکشان چه میکند و چرا . اما کودک ممکن است از چرایی انجام اجبارها اطلاعی نداشته باشد . او تنها میداند اگر این کار را نکند ، احساس خوبی نخواهد داشت . برای کودک دچار وسواس بسیار دشوار است که رفتارهای اجباری اش را به ناگاه کنار بگذارد.
برای درمان موارد خفیف تا متوسط بیماری اختلال وسواس جبری میتوان به پزشکان متخصص مغز و اعصاب مراجعه کرد و همچنین از رفتار درمانی شناختی (CBT) بهره برد. در موارد شدیدتر وسواس ممکن است، نیاز به درمانهای دارویی (مانند داروهای جلوگیریکننده از بازجذب سروتونین یا SSRIها) در کنار درمان شناختی-رفتاری وجود داشته باشد. اگر دلیل بروز وسواس عفونت استرپتوکوکی باشد، با مصرف آنتی بیوتیک درمان خواهد شد.
در جریان درمان شناختی-رفتاری تمام اعضای خانواده مشارکت داده میشوند. کودک، پدر و مادر و خواهر و برادرها میآموزند که اختلال وسواس جبری چیست و چگونه میتوان آن را مدیریت کرد. در این درمان به کودک یاد داده میشود که با ترسهایش روبهرو شود و با اضطرابی که همراه با آن تجربه میکند، فائق آید. در این درمانها به کودک مهارتهای کاربردیای آموزش داده میشود که بتواند از آنها در تمام زندگی بهره ببرد.
یکی از مؤلفههای حیاتی درمان «مواجههسازی به همراه پیشگیری از پاسخ است». اگر درون آب سرد بپرید و در آن بمانید بدن شما به سردی آب عادت میکند، اضطراب هم همینگونه است. درمان وسواس طبق سلسله مراتب و با ساختار مشخصی مسیری را با سرعت متناسب با کودک پیش میرود. کودک با عامل ترسهایش روبهرو شده و به او اجازهی انجام اجبارها داده نمیشود. بعد از مدتی، کودک دیگر نیاز به انجام روالهای تکراری را در خود احساس نخواهد کرد.