چای یه نوشیدنی معطر هستش که با ریختن اب داغ یا در حال جوش بر روی برگهای گیاه سینِنسیس کاملیا Camellia sinensis تهیه میشه. بوتههای گیاه چای همیشه سبز هستن و در تمام فصول برداشت میشن. چای بعد از آب پرطرفدارترین نوشیدنی جهانه، یکی از دوست داشتنیترین اجزای اصلی میلیونها آشپزخانه در سراسر دنیا که میلیاردها فنجان از اون با لذت نوشیده میشه.
تاریخ چایی برمیگرده به چین قدیم، در حدود ۵۰۰۰ سال قبل. بر اساس افسانهها، در سال ۲۷۳۲ قبل از میلاد میسح، امپراتور شن نونگ زمانی که چند برگ از یک درخت وحشی درون ظرف آبجوشش افتاد چایی را کشف کرد. او خیلی سریع به عطر خوشایندی که حین دم کشیدن اون برخاست علاقهمند شد و اون رو نوشید. افسانهها میگن که امپراتور حس گرمی رو بعد نوشیدن اون دم کرده حس کرد رو اینجوری بیان کرده: انگار که این مایع شروع به تحقیق در مورد تمام اعضای بدنم کرده بود.
شن نونگ این دمنوش را چا "ch'a" نامید، کاراکتر چینی که معنای آن تحقیق یا بررسی میشود. در ۲۰۰ سال قبل از میلاد یک امپراتور هان داینستی فرمان داد که وقتی به چای اشاره میکنن، باید یه کاراکتر مشخصی برای ان در نظر گرفته بشه. طرحی از شاخههای درخت، علفها و انسانی که میان آنها ایستاده، درست مانند چایی که بالانس را به بدن انسان برمیگردونه.
چای پیش از این که در ایران کشت بشه، به واسطه بازرگانان و تجار، به ایران اومد و به خوبی رواج یافته بود. با اومدن چای، قهوه هم در جمع ایرانیان، به فراموشی سپرده شد. دوران ناصرالدین شاه قاجار که رسید، شاه به چند نفر از درس خواندهها و سیاستمداران اجازه داد که چای را برای کشت به ایران بیارن.
اولین تجربهها به شکست انجامید تا سال ۱۲۷۶ شمسی که محمد میرزای کاشف السلطنه، هزار نهال چای را به ایران آورد و علیرغم مشکلات فراوان و حمایت نکردن اهالی در لاهیجان کاشت. محمد میرزا، بعدها که در کاشت چای موفق شد، لقب کاشف السلطنه را گرفت و معروف شد به محمدمیرزا کاشف السلطنه چایکار. در میان مردم این افسانه هست که کاشف السلطنه چندتا تخم چای رو تو عصای خودش مخفی کرده و به ایران آورده، البته کسی از صحت آن باخبر نیست. کاشف السلطنه متولد تربت حیدریه بود و در دارالفنون درس خوند و برای ادامه تحصیل به دانشگاه سوربن فرانسه رفت. به ایران که برگشت، ژنرال کنسول ایران در هند شد و در همانجا فکر کاشت چای در ایران، در ذهنش جوانه زد. کاشف السلطنه، اکنون پدر چای ایران نام گرفته و مقبره اش در شهر لاهیجان بر بالای یکی از تپههای مزارع چای این شهر هستش، در کنار مقبره موزه زیبای چای وجود داره. در یکی از یادداشتهاش نوشته:
«میروم دنبال چای… انشاءالله کسان دیگری هم در فکر رفع احتیاج سایر کالاها باشند»، و اضافه میکند: «علیالتحقیق مبلغ ده کرور تومان برای خرید چای هر ساله از ایران خارج میشود. اگر همین مبلغ در مملکت بماند، شاید جلوگیری از پریشانی و فقر و فاقه مملکت بکند.»
احتمالاً قبلا شنیدید که لغت سماور یه کلمه روسی هستش به معنای خودجوش، و لغت استکان از یه کلمه اینگلیسی به معنی ظرف شرقی East Can گرفته شده. سماور رو اولین بار شاهرخ نوه نادرشاه به ایران آورد اما اطلاع دقیق در مورد استفاده اون وجود نداره، شاید برای دم کردن قهوه از اون استفاده میشده. در اواخر دوره ناصرالدین شاه چای بین مردم محبوب شد و از سماور برای دم کردنش استفاده کردن.
تاریخ در مورد اینکه چه کسی اولین بار چای را به اروپا آورد هنوز فکر می کنه، اما اواخر قرن هجدهم دولت انگلستان مالیاتی که برای واردات چایی گذاشته بود رو کاهش داد و لُرد لیپتون چایی رو به صورت برند خودش وارد کرد. در اوایل قرن بیستم یکی از تاجران شرکت لیپتون به نام توماس سالیوان که نیویورک کار میکرد، برای تبلیغ چایی، بستههای کوچکی از جنس ابریشمی تهیه کرد و چای رو توش میریخت. خریداراش که نمیدونستن چطوری باید این چای را دم کنن، با کیسه ابریشمی انداختن تو قوری. این کار باعث شد تا آقای سالیوان ایده چای کیسه ای رو به شرکت معرفی کنه که تا به امروز طرفدارهای بسیاری داشته.
مهمانی چای یا معنی لغت به لغتش «مسیرِ چای» رسم قدیمی در ژاپنه که به سبک خاصی انجام میشده و نوعی احترام به مهمان محسوب میشده. در حدود قرن هشتم چای رو یه راهب بودایی وارد ژاپن کرد و فقط نوشیدنی افراد طبقه بالای جامعه بود، اما به مرور زمان محبوب همه طبقههای اجتماع شد. آموزش مهمانی چای یکی از سختترین درسهایی بود که به دخترا آموزش داده میشد و تاثیرزیادی تو ازدواجشون داشت، امروزه موسسات مختلفی رسوم قدیم مهمانی چای را آموزش میدهند. یکی از جاذبههای توریستی ژاپن مهمانی صرف چایی است که به توریستها کیمونو اجاره داده میشود تا در این مراسم شرکت کنند. ٰاین مراسم تو اتاقهای که به سبک قدیمی ژاپن ساخته شده برگزار میشه و حتی ورود مهمانها به اتاق ترتیب خاصی داره. تزئینات اتاق به سادهترین شکل ممکن هست تا حواس مهمون از چایی پرت نشه.
اواسط قرن هجدهم که ساعت شام در انگلستان تغییر کرد، دوشس بِدفورد، آنا ماریا تصمیم گرفت تا نوشیدنی مورد علاقه اش رو با میانوعده سبک در طول عصر میل کنه. این مراسم در ابتدا بین اشرافزادهها رسم بود که بعد از یه قرن بین طبقه متوسط هم به چای عصرانه رو آوردن. در کنار چای بهطور معمول کیک و شیرینی سرو میشد. اما ساندویچ تخم مرغ یا نون پنیر و خیار هم از میانوعدههای محبوب اینگلیسی هستش که عصر با چاییشون میخورن.
برای من بشخصه چای دم کشیده کنار آتیش بهترین و دلچسبترین مزه رو داره، بوی دود و صدا ترق ترق چوب حین سوختن ترکیب دل انگیزیه، اما تو خونههای کوچیک امروزی حتی جا برای سماور هم دیگه پیدا نمیشه. نوشیدن یک لیوان بزرگ چایی یا به قول این آمریکاییها ماگ Mug کار یه آرامبخش قوی رو برام انجام میده، اما وقتی که طعم چایی تکراری میشه یا آب تصفیه ام تموم میشه و مجبورم از آب معمولی شهری برای دم کردن چایی استفاده کنم، از ادویههای مختلف برای تغییر طعم چایی استفاده میکنم، هل دارچین محبوبترین ترکیب منه. شما چه طعمهایی رو دوست دارید؟