این روزها کارشناس ها و روانشناس ها بسیاری توصیه می کنند که زوج های جوان قبل از آغاز زندگی مشترک حتماً مشاوره قبل از ازدواج معتمد مشورت کنند. این توصیه از آنجا جدی شده که رسانه ها در سال های گذشته آمار نگران کننده ای را در خصوص طلاق زوجین به خصوص در 5 سال اول زندگی مشترک منتشر کرده اند. به همین دلیل است که بحث نیاز جدی به مشاوره قبل از ازدواج برای زوج های جوان مطرح می شود.
متاسفانه در کشور ما زوج ها خیلی وقت ها اطلاع کافی از مشاوره هایی که مشاوران در اختیار آنها می گذارند ندارند، یا گاهی احساس می کنند چون به حد مطلوبی از استقلال مالی و خانوادگی رسیده اند، می توانند بدون مشورت با افراد دیگر بهترین انتخاب را داشته باشند.
عده ای هم در انتخاب مشاور اشتباه می کنند و با مشورت دوستانشان برخی ملاک های کلیشه ای را برای همسرشان در نظر می گیرند و زمانی که دختر یا پسری با این شرایط را پیدا می کنند احساس می کنند به آن زوج رویایی رسیده اند و به صورت هیجانی دست به انتخاب می زنند.
این ملاک ها اگرچه ملاک های عرفی جامعه ما هستند ولی در عرف این ملاک ها نه به صورت جزئی بلکه به صورت کلی مورد توجه قرار گرفته است. در حالی که روانشناس یا مشاور ازدواج، همه این موارد را با فاکتورهای جزئی مورد ارزیابی قرار می دهد تا بتواند بررسی درست شخصیتی از زوجین ارائه دهد. یعنی در واقع مشاور تلاش می کند دیدگاه ها و اهداف زوجین را در زندگی مورد بررسی قرار بدهد و طرف مقابل را با این دیدگاه ها و اهداف آشنا کند.
شناخت روی این موضوعات در همان ابتدای تشکیل زندگی مشترک مهم است چون فقط با شناسایی این جزئیات است که زوج ها می توانند به نتیجه برسند که می توانند با هم ادامه مسیر بدهند یا نه. مثلا اگر زوجی می خواهند به یک هدف مشترک برسند مشاور این موضوع را طوری بررسی می کند که ببیند آیا این زوج سرعت حرکتشان برای رسیدن به آن هدف یکی هست یا خیر؛ اگر یکی نباشد توصیه می کند تا در مورد آن هدف بیشتر صحبت بکنند تا در آینده مشکلی برایشان پیش نیاید.
زن و مرد در مرحله اول به لحاظ رفتاری، خانوادگی، سبک زندگی و تحصیلات باید مورد بررسی قرار بگیرند، که اگر این مرحله مثبت بود در مراحل دیگر باید به لحاظ ذهنی، و تفکراتی که دارند بررسی شوند تا نکات مشترک و غیر مشترک ذهنی شان مشخص گردد بعد از این هم نوع نگاه به زندگی و سرگرمی و تفریحاتی که می خواهند داشته باشند و لحظات مشترکشان مورد ارزیابی قرار می گیرد. به نظرم همه اینها مرحله به مرحله است و باید به صورت اجمالی بررسی شوند.
مشاور ازدواج هیچ وقت به شما نمی گوید که این کار را بکنید یا نکنید. وظیفه مشاور آگاه کردن است. او می گوید که نتیجه چنین ازدواجی چه خواهد بود تا شما خودتان دست به انتخاب بزنید. اما به هیچ وجه دو طرف را مجبور به انجام کاری نمی کند
استقلال مالی چقدر مهم است؟
استقلال مالی شرط اول ازدواج است. یعنی وقتی زوجی پیش مشاور می روند پیش فرض مشاور این است که این زوج با توجه به استقلال مالی شان تصمیم به ازدواج گرفته اند مگر اینکه خلاف این امر ثابت شود. فرهنگ عمومی خانواده های ما به گونه است که اگر زوج استقلال مالی نداشته باشد حتما دخالت های نادرست و گاه و بیگاه خانواده ها در زندگی مشترک یک زوج به وجود خواهد آمد که این موضوع می تواند به زندگی آنها لطمه بزند بنابراین ما توصیه می کنیم که زوج ها حتما قبل از ازدواج به استقلال مالی برسند و در طول زندگی مشترک این مستقل بودن را حفظ کنند.
با این اوصاف جای عشق و وابستگی های عاطفی کجاست؟ بعضی ها می گویند چون محبتی میانشان شکل گرفته و عاشق هم هستند، می توانند با مشکلات مالی بعد از ازدواج کنار بیایند. واقعیت این است که کسی منکر عشق نیست. اما مشاوران به افراد توصیه می کنند زمانی که به شدت درگیر یک رفتار عاطفی هستند تصمیم نگیرند. چون در این درگیری عاطفی نمی توانند نکات منفی را ببینند و سعی می کنند همه موضوعات منفی را توجیه کنند.
البته مشاوره ازدواج هیچ وقت به شما نمی گوید که این کار را بکنید یا نکنید. وظیفه مشاور آگاه کردن است. او می گوید که نتیجه چنین ازدواجی چه خواهد بود تا شما خودتان دست به انتخاب بزنید. اما به هیچ وجه دو طرف را مجبور به انجام کاری نمی کند.
موضوعات مهمی مثل ازدواج و طلاق نگاه عاقلانه ای می خواهد. مشاوران وظیفه دارند درباره آینده ازدواج با زوج ها صحبت کنند ولی حرف را تحمیل نمی کنند. بنابراین کسانی که تصمیم به مشاوره می گیرند بهتر است که بی طرفانه به مطب مشاوره بروند و اجازه دهند تا روند مشاوره به خوبی و در مسیر خودش طی شود وگرنه دیگر نیازی به انجام مشاوره نیست.
ازدواج جداً ممنوع!
گفتیم که مشاوران هیچ وقت توصیه به عدم ازدواج نمی کنند اما این حکم، یک استثنا دارد. یعنی موارد خاص. مثلاً وقتی تست های شخصیت شناسی و... که در تمام دنیا مرسوم است را انجام می دهند و نتیجه این تست ها مناسب نیست، پیشنهاد می کنند با یک فرد مشکل دار ازدواج نکنید. کار آنها شناختن رفتارهای پنهان دو طرف است. در اکثر موارد با مشاوره می شود رفتارهای منفی را پوشش داد و یا از بین برد. اما در برخی موارد نتیجه ازدواج کاملا مشخص است.
مثلا جوانی که سوءظن دارد اصلا توصیه نمی شود ازدواج کند. مشاور با کسی در این رابطه تعارف ندارد. سوءظن با معیارهای یک ازدواج پایدار تداخل دارد. این بیماری چیزی نیست که خود طرف به آن معترف باشد. مثلا فکر می کند که دارد همسرش را در جامعه محافظت می کند در حالیکه این بیماری است و خانواده را متلاشی می کند. بنابراین اگر مشاور در بررسی های سلامت روانی و شخصیتی به چنین موارد برخورد کرد حتما درباره آینده این ازدواج شفاف سازی می کند. به همین دلیل است که توصیه می شود 6 تا 9 ماه دختر و پسر با هم در مراوده باشند و بعد از آن دوباره به مشاور مراجعه کنند.