سعید آوری:
زوج درمانی چیست و چه زمانی به زوج درمانی نیاز هست؟
زوجدرمانی، نوعی روان درمانی است که در آن، درمانگر که روانشناس یا مشاور خانواده و ازدواج است و تجربهی بالینی دارد با زوجها کار میکند. زوجدرمانگر کمک میکند تا دو نفر که در یک رابطهی عاشقانه هستند، بینش درستی نسبت به رابطهی خود پیدا کنند، اختلاف خود را حل کنند و میزان رضایت خود از رابطه را با استفاده از انواع مداخلات درمانی بهبود ببخشند.
روند زوجدرمانی ممکن است بسته به نظر درمانگر متفاوت باشد، اما همهی زوجدرمانیها معمولا شامل مراحل زیر میشوند:
مراحل زوج درمانی:
۱. تمرکز روی یک مشکل خاص (مثلا مشکلات جنسی، اعتیاد به اینترنت و یا حسادت)
۲. مشارکت فعال درمانگر در روند درمان رابطهی دو نفره به جای درمان جداگانهی هر فرد
۳. مداخلات درمانی مبتی بر راه حل و برمحور تغییر از همان ابتدای درمان
۴. تعیین اهداف واضح و مشخص برای درمان
زوج درمانی و کاربرد آن:
زوج درمانی، راه چاره ای ست برای زوج هایی که نمی توانند تعارض ها و کشمکش های خود را به شیوه ای مصالحت آمیز حل کنند؛ همچنین برای افرادی که می خواهند کیفیت رابطه زناشویی خود را بهبود بخشند کاربرد دارد. مشارکت زوج ها برای روشن شدن منشا اختلافات و شفاف شدن موضوع در موفقیت درمانی حائز اهمیت است. در واقع بايد نگاهی واقع بينانه برای درك مشكل داشته باشید نه به قصد پيروز شدن بر طرف مقابل.
اين شاخه از روان درمانی رابطه، به زوج هايی پيشنهاد می شود كه به دلیل عدم شناخت پیش از ازدواج و نداشتن انگیزه های ازدواج صحیح دچار سردی و عدم اعتماد در رابطه شده اند.
چه موقع به زوج درمانی نیاز داریم؟
بی اعتمادی:
یکی از بیشترین مشکلاتی که زوجها بابت حل آن به مشاوره رجوع میکنند، مشکل از بین رفتن اعتماد متقابل در رابطهی آنهاست. شاید خیانت و برقراری رابطه جنسی با فردی خارج از رابطه بوده، شاید یک رابطهی احساسی با فرد سوم، یا شاید دروغهایی که بر سر مسائل مالی گفته شده و این بی اعتمادی حاصل شده است. در هر یک از این موقعیتها، بازسازی این اعتماد از بین رفته در شرایطی که هر دو طرف بتوانند آسیبپذیریهای خود را به راحتی بیان کنند راحتتر خواهد بود.
مشاجرات تکرار شونده:
آیا حس میکنید که ریتم زندگی روزمره شما به سمتی میرود که بیشتر حول محور مشاجرات شما و پارتنرتان میچرخد؟ شاید بیشتر این مشاجرات کوچک و جزئی باشند، یا شاید خیلی بزرگ هستند و احساسات بسیار بدی برجای میگذارند. در هر دو صورت، این الگوی افزایشی است که مهم قلمداد میشود. شاید حتی به گونهای باشند که فقط یک نفر از شما را درگیر کند، اما میتواند نتایج ویرانگری در طولانی مدت داشته باشد. از همه مهم تر، ممکن است این دعواها بیانگر مشکلات عمیقتری باشد که درواقع به آنها توجهی نمیشود و شما اصلا از آنها آگاه نیستید.
ارتباط ضعیف:
شاید اصلا این بحثها و مشکلات دردسر اصلی نباشند، اما یکی از شما یا هردوی شما احساس میکنید که درک نمیشوید و نادیده گرفته شدهاید. یا اینکه حس میکنید شما نمیتوانید پارتنرتان را بفهمید و احساسات وی را درک کنید. معمولا مهمترین نتیجهی زوج درمانی، افزایش کیفیت برقراری ارتباط و فهم متقابل است. یک مشاور حرفهای به شما ابزارها و روشهایی را یاد میدهد که از طریق آنها قادر خواهید بود بهتر به پارتنرتان گوش دهید، یکدیگر را بیشتر درک کنید و در نهایت کیفیت رابطه شما بهتر و مطلوبتر شود.
یک جای کار میلنگد:
درست مثل درمان فردی، زوج درمانی هم گاهی نه تنها برای ارائهی راه حل بلکه برای فهمیدن و شناختن مشکل کمک کننده است. درواقع قضیه از این قرار است که یک چیزی در زندگی مشترک شما تغییر کرده است، اما شما نمیتوانید این تغییر را توصیف کنید و هیچ توضیحی برای آن ندارید. یا همانند قبل با همسر یا پارتنرتان احساس راحتی نمیکنید اینها نشانههایی هستند در واکنش به یک رابطهی ناسالم یا ناکارآمد. وجود این نشانهها به این معنا نیست که یک نفر در این رابطه هست که سزاوار سرزنش شدن است، بلکه یعنی کل رابطه نیاز به رسیدگی دارد و دفتر مشاورهی زوج درمانی بهترین مکان برای شروع این رسیدگی است.
میخواهید همسرتان بداند، اما نمیتوانید بیانش کنید:
زیبایی روان درمانی از همان اتاق مشاوره شروع میشود؛ اتاق مشاوره جایی است که به شما آنقدر احساس امنیت و آرامش میدهد که میتوانید «هرچه میخواهد دل تنگتان، بگویید». یک مشاور دلسوز و البته حرفهای به شما کمک میکند تا بر ترسهایتان غلبه کنید و هرچیزی را با همسرتان درمیان بگذارید.
یکی یا هردوی شما در حل تعارضات ناکارآمد است:
براساس تحقیقاتی که توسط «جان گاتمن» انجام شده است، اینکه یک زوج چگونه تعارضات را مدیریت میکنند، معیار خوبی برای پیش بینی مسیر پیش روی این زوج است. ممکن است یکی از شما مسائل را درون خود خاموش کند، پرخاش کند یا خود را به بیخیالی بزند. متاسفانه هیچ حدی برای مثالهای ناکارآمدی در یک بحث یا مشاجره نیست؛ بنابراین هرکجا حس کردید که مذاکرات و مباحثات شما رابطه را به سمت و سوی خوبی نمیبرند به فکر یک مشاور باشید.
طی یک اتفاق دیگر نمیتوانید با یکدیگر ارتباط برقرار کنید:
گاهی در زندگی مشترک، این به عقب رفتن نیست که دردناک است، بلکه تاثیری که روی رابطه یا ازدواج شما میگذارد آزار دهنده است. بسیاری از زوجین بعد از یک اتفاق ناگوار در رابطهشان تصمیم میگیرند راه خود را بروند. این اتفاق میتواند از دست دادن فرزند، بیکاری طولانی مدت، بیماریهای سخت یا مشکلات خانوادگی در زندگی یکی از طرفین باشد. ممکن است هیچ یک از شما در بدو این اتفاق ناگوار و دلخراش، به فکر زوج درمانی نیفتد، اما لازم است که همیشه به این موضوع توجه داشته تا در زمان وقوع آن آماده باشید.
در یک الگوی مخرب گیر افتادهاید:
عادتها و الگوهای بد و مخرب زیادی هستند که ممکن است در زندگی روزمره به آنها گرفتار شوید، از عادات غذایی و خواب نامناسب گرفته تا عادت به جدایی، برخورد نامناسب با خانوادهها و هزاران مورد دیگر.... یک الگوی مخرب میتواند به این سادگی باشد که یک نفر از شما همیشه از دیگری به عنوان سنگ صبور استفاده میکند، اما خودش در مقابل حاضر به شنیدن و همدلی با دیگری نیست. یا شاید عمیقتر، تقسیم نامتعادل کارهای خانه میان زوجین. هرچه این الگوهای مخرب، ریشه در زمانهای طولانیتری داشته باشند، انرژی و زمان بیشتری برای حل شدن نیاز دارند. پس بهتر است هرچه زودتر شروع کنید.
شیوه های مورد استفاده در زوج درمانی:
۱) نظریه سیستم خانواده: این نظریه بر الگوهای ارتباط، کنش و واکنش در محیط خانواده به عنوان یک سیستم تاکید دارد و هدف اش آشنایی زوجین با قواعد و الگوهایی است که ناآگاهانه در این سیستم عمل میکنند.
۲) زوج درمانی رفتاری: در این نوع روان درمانی، از شیوه های رفتار درمانی مانند تبادل رفتاری، تعلیم دادن نحوه برقراری ارتباط و آموزش مشکل گشایی استفاده میشود.
۳) زوج درمانی متمرکز بر عواطف: این شیوه بر عواطف زوجین که باعث ایجاد تمارض میان آنها میشود تاکید دارد و از طریق شناساندن این عواطف،سعی بر تغییر رفتارها دارد.
۴) زوج درمانی روان پویشی: در این شیوه فرض بر این است که رفتارهای زوجین در بزرگسالی ناشی از الگوهای رفتاری دوران کودکی آنهاست و سعی بر این است که زوجین با شناخت این موضوع احساسات فعلی شان را از احساسات و تجربیات گذشته شان نسبت به والدین شان جدا کنند.