ویرگول
ورودثبت نام
Zahra Husseini
Zahra Husseini
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

نابرابری جنسیتی در کار و صنعت

#تبعیض_جنسیتی از علل اصلی تهدید کننده سلامت جامعه، خانواده و زن است. در حالی که زن ها تنها حق خود را از انسانیت فراموش شده شان می خواهند، به جای شنیده شدن، مردستیز لقب می گیرند و تهدید می شوند.

در این گفتار بر نوع دیگری از تبعیض جنسیتی نور می تابانم تا بهتر دیده شود.

تبعیض جنسیتی در بازار کار، حیطه صنعت و طراحی صنعتی مقوله ناآشنایی نیست، گرچه زاویه ای که برای نگریستن در آن در این گفتار انتخاب شده است، تا حدودی تازگی دارد. در هم تنیدگی این صنعت و بازار کار پهنه نابرابری جنسیتی را عمیق تر کرده است.

خودروها، ابزارآلات اشتغال، میزها و صندلی ها، فراتر از آن میز و صندلی های مدیریتی، و باز هم فراتر، رنگ آنها نیز مطابق نیاز و سلیقه مردانه طراحی می شود.

نادیده گرفتن نیمی از جامعه و محدود کردن جامعه متقاضی به جنسیتی خاص، این ذهنیت را تقویت می کند که عده ای به آنها نیاز ندارند.

در عوض وسایل خانه داری، آشپزی و نگهداری از فرزند مشترک (همان که حضانتش در اختیار مرد است) زنانه طراحی می شوند و این پیش زمینه را ایجاد می کنند که این کارها مردانه نیستند.

نهاد و ارگانی وجود ندارد -یا دست من من ندیده ام- که به نقش صنایع و قوانین اداری در ایجاد و تثبیت نابرابری جنسیتی توجه کند. خودروها و وسایل اداری زنانه با چاشنی جوک و خنده و با تقلیل آن به رنگ صورتی، عروسک، رژ لب و مواردی این چنینی دست به دست می شوند. وسایل خانه داری و کودکیاری مردانه هم اصلا ساخته نمی شوند و اگر ساخته شوند، بسیار نادر هستند.

قوانین داخلی و اساسنامه ها هم مردانه طراحی شده اند و زنان موفق زنهایی هستند که از نظر جثه، شخصیت، سلیقه و روش تفکر، مردانه عمل کنند.

ساختار سیاست و اجتماع، زنان را وادار می دارد برای به دست آوردن استقلال، مردانه رفتار کنند و دوباره "سورنا از سر گشادش نواخته می شود"؛ به جای اصلاح قواعد حاکم بر بازار کار و ایجاد تعادل جنسیتی در آن، استدلال می شود که زنانی که وارد بازار کار می شوند، لطافت زنانه خود را از دست می دهند و برای همین بازار کار مناسب زنان نیست!!

با همین استدلال، زنانی را که به سختی برای خود جایی در بازار کار باز کرده اند، از فضای کار و جامعه به آشپزخانه ها هدایت می کنند.

این برداشت حاصل نگاه سطحی علت (اشتغال و حضور زنان در جامعه) و معلول (از دست رفتن "لطافت" و نقش سنتی زن) دم دست است. بی آن که توجه شود این دو می توانند معلول یک یا چند علت دیگر باشند.

فقط شنیده اند که دادخواهی زنان با مردستیزی برابر است.

با شنیدن صدای زن یا دیدن موی زن، شمشیرها آخته، از نیام برکشیده، واویلاکنان بر زن می تازند که مبادا صدایش بلند شود؛ اما در برابر هزاران فساد کوچک و بزرگ دیگر سکوت می کنند. تو گویی شیرازه جامعه در برابر مفاسد کلان، واکسینه شده است اما در برابر برابری خواهی زنان آسیب پذیر است.

توییتر، تلگرام و اینستاگرام

@drzahrahusseini

نابرابری جنسیتیزنانروانشناسیجامعه شناسی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید