فرید ذوالقدر
فرید ذوالقدر
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

خطری در کمین برنامه نویس، اما همچنان بی تفاوت نسبت به آن!

خطری در کمین برنامه نویسان، خطری که الان همه شما برنامه نویس ها ازش بی خبرید اما دیر یا زود به سراغتون میادش.ساعت ها نشستن و بی تحرکی دردی هستش که گریبان گیر همه کارمندها میشه اما یه موضوع دیگه که باید برای برنامه نویس کارمند هم اضافه کنیم، فشار به مغز و اعصابشون هست، انرژی هایی منفی که لحظه به لحظه به اعصابشون فشار میاره! برنامه نویسی جز اون تخصص هایی هستش که مدام ذهنشون درگیر تا شاید یه خط کد بنویسن و یه گشایشی توی کارشون حاصل بشه، حالا از این ها بگذریم به استرس های بعدش هم بیاین اشاره کنیم، استرس لانچ،استرس ارائه در موعد مقرر، سر و کله زدن با کاربر، باگ های امنیتی و برو تا آخرش ...

این روزا خیلی ها دنبال برنامه نویسین،خیلی ها که رشته تحصیلیشون هم از این رشته خیلی دور و پرته، بعضی ها شنیدن از در آمد خوبش، از نوع آوریش ، از خلق یه شاهکار بزرگ با کامپیوتر و ... نا خود آگاه به سمتش کشیده میشن.سالها کد نویسی می کنن، آزمون و خطا پشت سر میزارن،کار آموزی و دانش آموختگی پشت سر می ذارن،این کلاس و اون کلاس میرن تا برنامه نویسی خوب یاد بگیرن اما کسی نیست بهشون این هشدار بده که وقتی رفتی توی این شغل حواست به سلامتید باشه.سلامتی فقط به این نیست که توی فصل سرما یه لباس گرم بپوشی،یا یه قرص جوشان صبح بندازی تو لیوانت ، یه مقدار هم ب فکر ورزشت باش آقا یا خانم برنامه نویس!

ببخش قصد ندارو زیاد جو بدم یا به قول معروف از کاه کوه بسازم ، اجازه بدین یه مقدار واقع بینانه به قضیه نگاه کنیم، یه برنامه نویس وقتی میشینه پای کدش دیگه گذر زمان متوجه نمیشه، براش مهم نیست تغذیش چی باشه،اغلب یه بیسکوئیت و کیک می ذاره بغل دست خودش که همین میشه کالری مضر، ناهار و شامش تایمش معلوم نیست، ناهار یه بار 2 بعد از ظهر یه بار 4 یا اصلا یه بار با شامش یکی می کنه و همه فکرش میره سمت کارش،شب زنده داری هاشون برای رسوندن کد به روز ارائه همه همه حرف هایی هستش که همتون تجربه کردین و می فهمید چی میگم، اما سوال من از شما اینجاست: "اونقدر که برای کدت وقت می ذاری به فکر ورزش و فعالیت بدنیت هم هستی!" حالا الان پیش خودت بر می گردی و میگی من هر روز یه مسیری از خونه تا محل کارم پیاده روی میکنم، بعدش پیش خودت میگی اینه ورزش من!

اینکه توی مسیر کارت داری میری ورزش حساب نمیشه چون تمام هوش و حواست به محل کارت و باز کارت تا برسی و بپری پشت مانیتورت برنامت بنویسی. من دارم صحبت از رفتن به یه باشگاه درست و حسابی می کنم، بری سر تمرین یکی دو ساعت یه اهنگ خوب و یه تعداد آدم و دستگاه های ورزشی تا بتونی قدری به بدنت فکر کنی و از جو بد روزت خلاص شی.

اطراف ما پر شده از انرژی منفی،استرس،اخبار نگران کننده و ... حالا ببین همه اینا مثل یه پشته می مونن که داره دونه دونه انرژی های منفی بهش اضافه میشه، حالا با این تفاسیر چه راهکاری برای خالی شدن این پشته بهتر از ورزش هست.ورزش ،حالا فرقی نمی کنه کجا یا تو باشگاه یا تو بیرون و فضای باز مهم اینه بری و با ورزش کردنت خودت خالی کنی و فردا یه روز تازه واسه خودت بسازی.

توجه به سلامت روان و جسم چیزی هستش که باید هممون اینروزها داشته باشیم چون کسانی هستن که ما براشون مهم هستیم. یه فعالیت بدنی چند دقیقه ای یا یکی دو ساعته باعث میشه هم انرژی های منفی روزت بزاری کنار هم فردا شاداب تر بری سر کار و تاثیرش توی کارت هم خواهی دید.

بی تحرکیکالری اضافهورزشبرنامه نویسی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید