ایده پروران
ایده پروران
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

کاش نمیباریدی!

کاش نمیباریدی

کاش نمیباریدی

اینجا کسی به فکر ما نیست

امیدمان به تو بود

که نباری!

باریدی

حال .

آهسته ببار

باران!آهسته ببار

اینجا هیچ چیز سر جای خودش نیست

یا غرق سیلاب می شویم

یا لب هایمان از تشنگی ترک بر میدارد

آهسته ببار باران!

کاش میدانستی ما آنقدر روی لطف و مهربانی ات حساب کرده ایم

که نه سد هامان برای روز های خشم تو محکم بود

نه رودخانه هامان وسیع و نه مدیریت هامان بحرانی

آهسته ببار باران!

میدان نامی اربابمان را سیراب کردی

سیراب شد ارباب تشنه لبمان

کویرمان دریا شد!

آهسته ببار باران

فاضلاب همسایه بالا آمد

جهاز هایش خیس شد

آهسته ببار باران!

همسایه مان را سیل برد

دخترک همسایه مان بی پدر شد

آهسته ببار باران


مثل خنده های شخصی لال بر نمایشنامه آدمی کور

آهسته ببار باران!

نوشته محمد محسن زاده
گروه ایده پروران!


باران
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید