هرجا که عقاب پر بریزد
هرجا که عقاب پر بریزد
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

ایده کتاب پیر پرنیان اندیش از کجا شروع شد ؟

استاد میلاد عظیمی نویسنده کتاب و استادیار دانشگاه تهران میگوید :
در سال 1385 روزی قرار شد من و همسرم عاطفه به خانه هوشنگ ابتهاج برویم و با او دیدار کنیم. قرار بود نیم ساعت خدمت ایشان باشیم؛ساعت 5 بعدازظهر رفتیم و 2 بامداد آمدیم! خیلی زود با ایشان دوست شدیم؛ سایه دید که ما خیلی دوستش داریم و تقریباً همه اشعارش را حفظ هستیم و «حافظ به سعی سایه» را خوب خوانده‌ایم. ما هم از همان لحظه اول فهمیدیم که حرف‌ها و نکته‌ها و خاطراتی که سایه می‌گوید جالب و مهم است. همان لحظه به ذهن‌مان رسید که این خاطرات باید ثبت و ضبط شود. استاد شفیعی کدکنی هم توصیه کردند و سایه هم بالاخره قبول کرد که گفت‌و‌گوهایمان را ضبط کنیم. ایامی که در ایران بود، گاهی هر روز هفته و هر روز چندین ساعت؛ مثلاً 10-12ساعت! با او بودیم. از وقتی هم وارد می‌شدیم ضبط و دوربین را روشن می‌کردیم تا موقع خروج و همه چیز ثبت می‌شد.خرید کتاب پیر پرنیان اندیش

پرواز همای و سایه
پرواز همای و سایه


هوشنگ ابتهاجسایهکتاب پیر پرنیان اندیشمیلادعظیمی
کمک برای بالابردن فهم مخاطب
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید