حامد ابقا
حامد ابقا
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

برندهای بی‌شخصیت

نوشتاری در باب اهمیت شخصیت کهن‌الگوی برند

یکی از فحش‌هایی که مردمِ با نزاکتِ آبادیِ ما می‌دهند، این است:«بی شخصیت». در بقیه جاهای دنیا هم مردم وقتی می‌خواهند در مقابل رفتاری که فردی ناشناس انجام می‌دهد، واکنشی نشان دهند از این واژه استفاده می‌کنند. داشتن شخصیت نشان از تربیت و نزاکت فرد است. پس جایگاه فرد را در ذهن مخاطب تعریف می‌کند.

حدود بیست و پنج سال قبل پژوهشگران به این نکته رسیدند که مردم دوست دارند برندها مثل انسان پندارند. انسان‌هایی که در ذهن هر فرد و مردم شخصیت و هویتی دارند. بنابراین کاربلدان برندسازی مانند جنیفر آکر و لین کلر مدل‌هایی را ساختند که با آن مدل‌ها طراحی و تحلیل این شخصیت برای برند محقق شود.

مدل‌های باز و مدل‌های بسته. مدل‌هایی که انتخاب شما را به عنوان یک طراح باز می‌گذاشتند که ویژگی‌ها را انتخاب کنید مدل‌های باز بودند و مدل‌هایی که شما را به سمت انتخاب از بین گزینه‌هایی محدود سوق می‌دادند مدل‌های بسته نامیدند. از بین مدل‌های بسته یکی از مدل‌هایی که بسیار محبوب شد مدلی بود که خانم‌ها مارگارت مارک و کارول پیرسون سال ۲۰۰۱ در کتاب قهرمان و عاصی پیشنهاد کردند. این مدل که از تئوری «ناخودآگاه جمعی» یونگ برگرفته شد کهن‌الگوهای برند نامیده و شناخته می‌شود.

کهن‌الگوها مفهومی ساده و سخت هستند.

«کهن‌الگوهای برند» ساده‌ هستند. چون برای استفاده و فهم کسانی که می‌خواهند برای برند کار کنند. مانند طراح، نویسنده، دیزانر، تیم تبلیغ، تیم چینش کالا، مدیر منابع انسانی و ... کارمان را تسهیل می‌کنند. چرا که با دادن عنوان کهن‌الگو فضای کاری و لحن کار دستشان می‌آید و آنچه طراحی می‌کنند به سلیقه و ایده طراح و صاحب برند نزدیک‌تر خواهد بود.

«کهن‌الگوهای برند» سخت هستند. در بازار امروز برند هر کسی از ظن خود یار شخصیت کهن‌الگویی برند شده است. یکی از روانشناسی یکی از ادبیات و اساطیر. آنچه به نظر درست می‌رسد این است که کهن‌الگوهایی که به عنوان شاخصی از شخصیت به برند نسبت می‌دهیم تفاوت‌های معناداری با انسان دارند. و مهم تر این که این شخصیت که بخش مهمی از هویت برند است ریشه در خواسته‌ها و نیازهای مشتری دارد که البته چون انتخاب صاحب برند هم است، بسته به توانایی‌ها و شایستگی‌هایش می‌تواند یکی از کهن‌الگوی مطلوب مردم را برای محصول و سازمان خود انتخاب کند.

کدام روش بهتر است؟

ابزارهای طراحی و انتخاب شخصیت مزیت‌ها و معایبی نسبت به هم دارند. آنچه بدیهی است این است که داشتن شخصیت از نداشتنش بهتر است. برای همین است که بهتر است برای طراحی آن پا پیش بگذاریم تا دیر نشده. یعنی تا شخصیت را بازار و مردم خود به خود به ما تحمیل نکرده‌اند و تا کسی به برندمان ناسزای «برند بی‌شخصیت» را نسبت نداده است!


منابع انسانیهویت برندکهن الگوشخصیت برندشخصیت
کارم برندسازی‌ و کسبم محتوانویسی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید