سحر خیز باش تا کامروا شوی(؟)
نقل قولی که سالهاست می شنویم. و همه تلاشمان را می کنیم تا چنین باشیم. ولی آیا کامروایی در گروی سحرخیزیست. مدت ها یکی از سوالات عمیق من بوده و هست. ولی تجربیاتم همیشه منطبق براین گزاره نبوده.
مقداری که جمله را واکاوی کنیم. باید اول از همه کامروایی را تعریف کنیم. منظور از کامروایی، موفقیت، ثروت، یا رضایت، و ...
اگر مراد موفقیت و استقلال مالی هست که باید نسخه طولانی تری پیچید.
اگر هم ثروت هست که نمونه اش پدرم، تمام عمرش را سحرخیز بود و برای این و اون مشغول کار بود. صبح های زود بیرون می زد و تا غروب مشغول کار بود. آخر هم چیزی که امروزه پول و ثروتش مینامیم حاصل نشد. و چیزی که ما جوان های امروز دنبالش هستیم را نتوانست بدست آورد. پس پیچیدن این نسخه برای همه مفید نیست.
اگر صادقانه تر به موضوع نگاه کنیم. خواسته اکثر جوان های امروز چیست؟ با کمی اغماض از استثناها هدف از فعالیت، هنر، بیزنس، استارتاپ و ... می توان گفت ثروت و شهرت است که وجه مشترک همه است. قبول دارم که این جمله رو دوست نداشته باشی و بگی، همه اینجوری نیستن و ... !منم عرض کردم "اکثراً "، شما همان یک درصد استثنا هستید و بهتون تبریک میگم. البته درنظر داشته باشید که صداقت مهمتر از نداشتن عطش ثروت است!!
خب اگر نگاه غالب به کامروایی را همین دغدغه امروز مردم در نظر بگیریم. آیا هنوز هم کامروایی در سحرخیزیست؟
بیایید جور دیگری به مساله نگاه کنیم. مردم رو میشه سه دسته تقسیم کرد. 1- کسایی که همیشه سحرخیزند(حالا به دلایل مختلف) 2- کسایی که هیچوقت سحرخیز نیستند 3-کسایی که گاهی بلند میشن و گاهی هم تا لنگ ظهر خوابن.
به دسته اول کاری نداریم! بزارید اون عزیزان به کارشون ادامه بدن.روی صحبت من با دو دسته دیگست.
که شاید کارمندند یا کار اداری دارن که باید بتونن زودتر بیدارشن و به کارشون برسن. خب زیاد دیده شده که این عزیزان هم اگر جمعه و تعطیلاتی گیرشون بیاد، امان نمیدن و تا لنگ ظهر اتاق خواب تشریف دارن. پس صرفا سحرخیزی زود بیدار شدن نیست و با " مجبور به زود بیدار شدن" تفاوت داره.
اما در این بین کسایی هم هستن که اصلا هیچ اجبار و وظیفه خاصی ندارند. مثلا دانشجوها، فریلنسرها، دورکارها، نویسنده ها، بعضی صاحبان کسب و کار و ... . مساله بیشتر سر این گروه هست. که اکثر اوقات به دلیل عشق به کارشون این افراد تا پاسی از شب بیدارن و صبح خواب میمونن.
اگر برگردیم به جمله اولمون، اگر خواهی شوی کامروا سحرخیز باش! اولا کجا تضمین شده که یادگیری صبح زود بهتر است از آخر شب. اگر منظور تحقیقات و گزارش هایی است که از دانشمندان نقل قول شده، که اونطرفشم همیشه بوده. کم نداریم فکت هایی که از بازدهی بالای مغز در نمیه دوم شب.پس از لحاظ علمی الزام صددرصدی برای صبح بیدار شدن نیست.
مهمتر اینه که ما بیشتر از این که از دیربیدار شدن ضربه می خوریم از سرزنش خودمون که چرا سحرخیز نیستیم صدمه میبینیم. درصورتیکه اگر از کارهای بانکی، اداری و ... که در صبح ها خلوت تر هستند و زمان کمتری از ما میگیرند، فاکتور بگیریم؛ چه چیزی خاصی در سحر توزیع می شود که از دست داده ایم؟
قبول دارم سحرخیزی کار خوب و پسندیده ایست. و اگر سحرخیز باشیم از زندگی لذت های زیادی می بریم. و من اصلا با اون مخالف نیستم. صحبتم این است که اگر هم سحرخیز نیستیم فکر نکنیم که چه موهبت هایی را از دست داده ایم ! خیر عزیز من! شاید با سحرخیزی ده درصد زندگی ما تغییر کند ولی نه 200 درصد که ما انتظار داریم!
دومین مطلب اینکه بعضی ها دلیل سحرخیز نبودنشون چیز دیگه ایه. آنها با وجودی که زود میخوابن ولی مدت زمان خوابشون زیاده و صبح ها دیر بیدار می شوند. در همین افراد هم نکات خوبی نهفته است و من خیلی بش اعتقاد دارم. این که به نظرم این افراد لذت بیشتری از زندگی شون میبرن (به شرط اینکه این رو به عنوان یک ویژگی که نمی خواهند یا نمی شود تغییر دهند پذیرفته اند). و بپذیرن که خواب که بهترین استراحت فکری و مغزی است بهتر از خیلی از فعالیت های روزمره و تکراری و بی حاصل ماست.
آیا خوابیدن بهتر از دیدن سریال های آبگوشتی، رانتی و بی کیفیتِ صداوسیما نیست؟
آیا خوابیدن بهتر از بحث های بی نتیجه و بی سروته ما با اقوام و اشنایان در مهمانی های آخرشبی نیست؟
آیا خوابیدن بهتر از لایک و کامنت پست های مزخرف شاخ های اینستاگرامی نیست؟
آیا خوابیدن بهتر از گوش دادن به اخبار دروغ و مشمئز کننده تلویزیون های خبری و تلگرام ها نیست؟
و ده ها آیا یِ دیگر که پاسخ همه آن ها آری ست.
جمع بندی
خوب است که سحرخیز باشیم. ولی اگر نیستیم یعنی تلاشمان را کرده ایم و چنین نشده، فکر نکنیم که چیزهای زیادی را از دست داده ایم. به این فکر کنید که شما با خواب بیشتر ذهن آماده تر و سرحالتری برای انجام امور روزانه خود دارید. پس از خوابتان هم لذت ببرید حتی اگر تا لنگ ظهر باشد. زیرا که عمر یکبار است و لحظات غیر قابل تکرار.
ممنون.