باسمه تعالی
یک سوالی که همواره ذهنم را به چالش میکشید این بود که آیا شخصی مانند آقای خمینی (ره) میتواند موفقیتی حتی در ظاهر ، بیشتر از امام علی (علیهالسلام) به دست آورد. حتی با وجود فاصلهی زیاد تواناییها و مقام ایشان! و این مسئله وجود داشت که اگر جواب منفی باشد یعنی پاسخ این باشد که بههیچوجه ممکن نیست، موفقیتهای امامخمینی (ره) بزرگتر باشد؛ به این دلیل که امام علی (علیهالسلام) با آن مقام رفیع خود ، با مشکل روبرو شد و پیاده کردن اهدافش بهطور کامل محقق نشد پس به وسیله ی کسانی دیگر هم امکانپذیر نیست. این پاسخ ، بسیار سردکننده حرکتها و آرمانهاست و بار سنگینی از نشدن را بر جادهها برای روندگانش خواهد گذاشت و درنهایتش ناامیدی و یأس است!
ولی پاسخ چیز دیگریست. اهمیت رهبران بسیار زیاد است و این بزرگی رهبران هر مجموعه است که ارتفاع آسمان آن مجموعه را مشخص میکند و مشخص کننده ی نحوه حرکت و فراز و فرودش است اما این رهروان و یاران هستند که تعیین میکنند ،یک رهبر و یک حرکت چقدر موفق خواهد بود. همان اهمیت مؤمن بودن یاران نسبت به رهبرشان بود که تقابل امام علی (علیهالسلام) با معاویه را به سمت معاویه چرخاند. سخنان امام در کتاب نهج البلاغه ، به روشنی تفاوت یاران این دو جبهه حق و باطل را نشان می دهد. با این قاعده ، در هر زمان و هر مکانی ، متعهد بودن و پای کار بودن یاران و نیروها هست که تعیین خواهد کرد آن گروه و آن ایده ، به چه موفقیتهایی دست پیدا خواهد کرد و تا کجا پیش خواهد رفت.
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه میپنداشتیم
اردیبهشت ۱۴۰۱