Amir Ali Ebrahim Zadeh
Amir Ali Ebrahim Zadeh
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

عقل‌گرایی و تجربه‌گرایی

? از کجا می‌دونم سیبی که جلوی منه قرمزه؟ مشخصه، می‌بینمش که قرمزه، از حواس ۵گانه‌ام، در اینجا بینایی استفاده می‌کنم و حس می‌کنم که قرمزه. در زبان فلسفی گزاره‌هایی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم با حس‌هامون و تجربه به صدق‌شون پی می‌بریم، تجربی نامیده می‌شن.

? بلافاصله سوال ایجاد می‌شه، آیا همه دانشِ ما تجربیه؟ آیا هر چه می‌دونیم، از طریق حس کردن و تجربه کردن و آزمایش کردن جهان به دست می‌آد؟ در نگاه اول پاسخ مثبته، چجوری می‌شه چیزی رو، به صورت غیرتجربی دونست؟ بدون این که حس کنیم و تجربه کنیم چجوری می‌تونیم به چیزی درباره دنیا پی ببریم؟ بذارید این تز که "همه دانش بشر تجربیه" رو تجربه‌گرایی بنامیم.

? بلافاصله تجربه‌گراها با مشکل مواجه می‌شن، یه سری مثال نقض گُنده پیش می‌آد. باشه من رنگ سیب و خواص الکترون رو به صورت تجربی و با آزمایش می‌فهمم، اما ریاضیات و منطق رو چی؟ علوم کامپیوتر، اخلاق، حتی فلسفه، اینا چی؟ این‌ها هم تجربی‌ان؟ به نظر می‌آد یه دفعه ورق برمی‌گرده و دیدگاهِ رقیب دست بالا رو می‌گیره، اسمشو می‌ذاریم عقل‌گرایی، دیدگاهی که می‌گه همه دانشِ ما تجربی نیست، یه سری چیزها رو عقلِ ما بدونِ تجربه جهان خارج می‌فهمه. مثلا این که "یا بارون می‌باره یا نمی‌باره" رو عقل ما می‌فهمه که همیشه درسته، لازم نیست تو جهان سرک بکشه، اصلا حالت دیگه‌ای نیست، نمی‌شه چیزی غیر از این باشه، نمی‌شه نه بارون بباره و نه نباره.

? گویا عقل بدون رجوع به جهان فیزیکی و آزمایشش یه چیزایی می‌فهمه. تو دپارتمان‌های ریاضی که آزمایشگاهی نیست، ملت می‌شینن تو دفترشون و یه ماژیک برمی‌دارن و به یه سری نتایجِ خیعلی محکم می‌رسن، بدونِ تجربه جهان. و به نظر می‌آد کار تجربه‌گرا سخت باشه، استراتژی‌هایی که پیش می‌گیرن تا دانشِ به ظاهر غیرتجربی رو توضیح بِدَن متفاوته. بعضیا می‌گن نه، ریاضیات هم تجربیه. بعضیا می‌گن قبول، ریاضیات و منطق تجربی نیست، اما خب چیزی درباره جهان نمی‌گه و محتوایی نداره. در هر صورت به نظرم این چالش برای تجربه‌گراها بسیار پررنگه.

? اما عقل‌گراها هم چالش‌هایی دارن، بزرگترین چالش‌شون، عجیب بودن تئوری‌شونه. عقلِ محض، بدون تجربه جهان، چجوری به حقایقی درباره‌اش پی می‌بره؟ شهود، بصیرت عقلی، دلیلِ پیشین، این چیزایی که عقل‌گراها ازش حرف می‌زنن، چی هستن و عقل چجوری این‌ها رو کسب می‌کنه؟ به نظرم این مشکل عقل‌گرایی به تنهایی خیعلی پررنگ نیست، جهان پر از چیزای عجیبه. و در کل کفه ترازو به سمت عقل‌گراها سنگینی می‌کنه چون چالش تجربه‌گرایی بزرگ‌تره. در نهایت استدلالی از لورنس بنجور هست که گویا انواعِ تجربه‌گرایی رو زمین می‌زنه و عقل‌گرایی رو قوت می‌بخشه، اگر عمری بود درباره‌اش می‌نویسم.

پی‌نوشت: صحبت از عقل‌گرایی منو می‌ترسونه، پررنگ کردن روحیه افرادِ تنبلی که تو اتاق می‌شینن و فقط فکر می‌کنن، کمی بد به نظر می‌رسه. با این حال عقل‌گرایی درسته و نمی‌شه بخاطر این ازش دفاع نکرد.

فلسفهتجربه‌گراییعقل‌گراییمعرفت‌شناسیریاضیات
دانشجوی کارشناسی کامپیوتر و ماینور فلسفه علم دانشگاه شریف :)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید