ALI NN4
ALI NN4
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

حکایت

روزی روزگاری مردی تاجر به پیش رسول اکرم (ص) میره و به حضرت محمد میگه: اگر من به فلان شهر برم آیا سود میکنم ؟ پیامبر گفت: خیر ضرر میکنی اما آن مرد به شهر رفت و بعد تجارت های بسیار درآمد زیادی کسب کرد و ثروتمند شد به پیش پیامبر رفت و گفت: شما گفته بودید من سود نمیکنم اما سود بسیاری نصیب من شد پیامبر گفت : موقعی که داشتی میرفتی نماز صبح رو نخوندی درسته؟ مرد تاجر گفت: بله نتوانستم نماز صبح را بخوانم و پیامبر به او گفت: پس تو بسیار ضرر کردی

(ممکنه داستان اصلی با این داستان کمی متفاوت باشه چون من بصورت حفظی این داستانو نوشتم)

از پدربزرگم که مرد مومنی است شنیده بودم (دقیق یادم نیست حدیث بود یا آیه) میگفت: اگر یک ترازو داشته باشیم در یک کفه ترازو نماز صبح را قرار دهیم در کفه دیگر زمین و آسمان و هرچه میان آنهاست نماز صبح در کفه ترازو سنگینی میکند


این حکایت را تعریف کردم تا به شما یاد آوری کنم که نماز چقدر مهم و حیاتی است و مبادا به عنوان یک مسلمان این موضوع را فراموش کنید

ALI NN/

22 آذر 1401

13 DECEMBER 2022

نمازپیامبرحکایتحدیثنماز صبح
ALI NN فعال 2 ساله در رسانه ویرگول!/کانال شخصی من در بله:https://ble.ir/alinn2 حرفی سخنی داشتید اینجا:https://harfeto.timefriend.net/16708399833012 (تو ویرگول به پیاما جواب میدم?)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید