علی رفیعی وردنجانی·۸ روز پیشنقدی بر تئاتر «حکایت پنجه به خون آلودن مضحکالدوله»حکایت پنجه به خون آلودن مضحکالدوله با نوشته و کارگردانی علی حسنزاده که تا 13 آذر در تماشاخانه جم شاهین شهر به روی صحنه میرود، همزمانیِ…
رمیصآ :)·۱۲ روز پیشحکایتِ پریشانی و میانِ در و دیوار ماندن :)چادرم روی زمین می کشد و با صدای :« خاله جان چادرت خاکی شده بگیرش بالاتر » تازه متوجه می شوم دوباره وظیفه خطیر تمیز کردن چادر بر گردنم افتاد…
Salomeh·۲۴ روز پیشطلوع نزدیک استحکایت من و زندگی، حکایتِ بوم است و شتاب. شنیدهای که میگویند: «از ترس پرتنشدن، آنقدر عقب رفت تا از سمت دیگر به زمین پرتاب شد.» این یعنی…
روحاله یعسوبی·۲ ماه پیشرها کردن، جرات میخواهد...عمری بود که ناراحتیِ دیگران، اعصابم رو به هم میریخت.مشتریانِ پرتوقع، دوستانِ همیشه ناراضی، فامیلی با زبانی گزنده، خاطرهای تلخ که مزه ذهنم…
حسین زارعی·۲ ماه پیش«خندهی جمجمه»روستای کوزره دروران کودکیم پر بود از نشانه هایی که حکایت از باورهای قدیمی مردمان آن دیار کهن داشت.هنوز هم تصویرشان در ذهنم زنده است.آن روزه…
بهداد احرار یزدیدرBEHDAD AHRAR YAZDI·۲ ماه پیشپول در گردش و رکود، حکایت ۱۰۰ دلاری هتل و شیشه شکسته۱۰۰ دلاریپول در اقتصاد نقش مهمی دارد، اما برخلاف تصور عمومی، خود پول ثروت واقعی ایجاد نمیکند؛ بلکه وسیلهای برای مبادله و پایه اعتماد است.…
جواد محمودی·۴ ماه پیشأ تعرفُ مَن أنا؟!روزی یکی از سفاکترین خلفای اموی بنام عبدالملک مروان در لباس مبدل از روستایی گذشت...
علی بنیادی·۴ ماه پیشقورباغۀ آبپز!!!قورباغۀ آبپزتاحالا حکایت قورباغۀ آبپزشده را شنیدی؟! من در کودکی قورباغهها و وزغهای زیادی دیدهم، مخصوصاً غروب آفتاب و سرِشب که کنار…