آیا برای جلوگیری کاری نمیکنند؟ آیا نشانههای موقعیت خطرناک و آدمی که ممکن است برای آنها خطری ایجاد کند را نمیشناسند؟ فرضها و نظرات مختلفی در این مورد وجود دارد.
?بازآفرینی تجربه
قربانی به دنبال فرصتی است تا بفهمد آیا میتواند در موقعیتی که برای او آسیبزا بوده، نتیجهی متفاوتی بگیرد؟ مطالعهای نشان داده است که این رفتار در ۵۷٪ بزرگسالان آسیب دیده وجود دارد. اما واقعیت این است که اگر دنبال تکرار وضعیتی منفی باشی، احتمال بیشتری وجود دارد که باز هم نتیجهی منفی بگیری.
?نابالغی در تشخیص خطر
تجربهی تجاوز و سوءاستفاده بهخصوص در کودکی میتواند موجب اختلالات رشدی شود. قربانیان تجاوز و سوءاستفاده، در روابط، برای کنار آمدن با مردم دشواریهایی را تجربه میکنند و تنظیم احساسات برای آنها سختتر است. پس ممکن است نشانههایی از خطر وجود داشته باشد، اما آنها به جای کمک خواستن و جلوگیری کردن، منفعل باقی بمانند که احتمال قربانی شدنهای مکرر را برای آنها افزایش میدهد.
?شباهت تجربهی قربانی شدن به مصرف مواد و نشئگی
بیایید درمورد چرخهی سوءاستفاده صحبت کنیم. اولین خشونت معمولا کوچکتر و خفیفتر است، اما دوران سرخوشی بعد از آن به مراتب بزرگتر است؛ یعنی مثلا وقتی که آزاردهنده عذرخواهی میکند، قربانی را به ملاقاتی عاشقانه دعوت میکند یا به جبران برای او هدیهای میخرد. این دوران سرخوشی برای قربانی حس خوبی ایجاد میکند، اما با گذر زمان قسمتهای خشونت بزرگتر و قسمتهای سرخوشی کوچکتر میشود؛ طوری که مثلا خشونت به ضرب و شتم، خونریزی و حتی استفاده از سلاح میرسد، و در جبران فقط میگوید: «متأسفم.»
به گفتهی محققی انگار که این قربانیان به اندازهی معتادان، ناتوان از رهاییاند. آنها به این حالت برانگیختگی زیاد ناشی از ایجاد تنش و احساس آرامش و امنیت بعد از خشونت اعتیاد پیدا کردهاند.
?فوبیا نسبت به چیزهای جدید
کسانی که در اوایل زندگی قربانی شدهاند، نسبت به چیزهای جدید با اجتناب برخورد میکنند. بچههایی که در محیط و خانوادهای سالم بزرگ میشوند، کنجکاوند و تمایل دارند که چیزهای جدید را امتحان کنند، به جاهای جدید بروند و اسباببازیهای جدید بخرند. این موضوع در کودکانی که دچار آسیب شدهاند کاملا برعکس است. آنها وقتی استرس میگیرند، سوءاستفاده را -به دلیل آشنایی قبلی- به لذت تجربیات جدیدتر ترجیح میدهند.
قربانیان بیشتر به متجاوزشان جذب میشوند تا کسانی که نگران حال او هستند و به او احترام میگذارند؛ چون میدانند که در رابطه با متجاوزان چه چیزی نصیبشان خواهد شد و این کمتر موجب وحشت و اضطراب آنها میشود.
?رفتارهای ضد فوبیا
گاهی در پاسخ به ترس، قربانی بهجای اینکه از چیزهای تازه و جدید دوری کند، به سمت چیزهای وحشتناک حرکت میکند. مثلا اگر احتمال میدهم که کسی میخواهد مرا مورد سوءاستفادهی جنسی قرار بدهد، خودم پیشقدم میشوم تا موضوع را راحتتر و شفافتر کنم چون حداقل این قربانی شدن مجدد با شروط خود من است و لازم نیست که علاوه بر آسیبدیدگی، احساس ناتوانی کنم.
کارشناسان رابطه میگویند رفتارهای ضد فوبیا یک نیروی مهم در انتخاب جفت و علت اصلی ناهماهنگی زناشوئی است. ما از ترس ورود بعضی نفرات به زندگیمان، آنها را انتخاب میکنیم.
?پرچم و تقویت
بعضی از متجاوزان با صفات قربانیان سازگارند. قربانیان مانند پرچمهایی هستند که توجه سوءاستفادهگران را جلب میکنند؛ اما قربانیانی هم هستند که هیچ اقدامی انجام نمیدهند و همین باعث میشود که بهراحتی مورد سوءاستفادهی مجدد قرار بگیرند.
بچههایی که توسط والدین و مراقب خود مورد تعرض قرار میگیرند، با این مشکل روبهرو هستند. آنها میگویند: «مادرم باید مراقبم باشد، ولی کتکم میزند.» این بچهها، خود را مقصر میدانند. این به متجاوز اجازه میدهد که با اعتماد به نفس بالا، چندین بار تجاوز کند و مطمئن باشد که کسی کاری به کارش ندارد.
?اما چه باید کرد؟
بعضی از راههای پیشگیری از قربانی شدن مجدد از نظر جنسی عبارتند از:
۱. از تمایلات خود آگاه باشید. تشخیص دهید که کدام کار شما باعث میشود که آسیب به سمت شما بیاید. و با خودتان مهربان باشید. شما ممکن است سهمی در این کار داشته باشید، اما باعث آن نیستید.
۲. گروههای خودمراقبتی، درمانهای فردی و روابط عاشقانهی سالم
اینها برای ایجاد حس جدیدی از وضعیت طبیعی و جلوگیری از آسیبدیدگی مجدد عالی هستند.
۳. از خودتان مراقبت کنید.
من وقتی گرسنه، مضطرب، عصبانی، تنها و یا خسته هستم، سراغ افراد ناسالم میروم. پس باید نیازهای برآورده نشدهام را رفع کنم و بعد ادامه بدهم.
۴. دارو و مراجعه به مشاوران و درمانگران هم میتواند مفید باشد.