در بخشی از کتاب هنرمندانه بقاپید آستین کلئون خواندم که :
تمام چیزی که نیاز دارید کمی فضا و زمان است . فضایی برای کار و زمانی برای انجام دادن آن ، کمی تنهایی خودساخته و اسارتی مقطعی.
به نظر میاد راز خلاقیت و بهره وری چیزی جز تنهایی نیست.
تنهایی در دنیای خودمان . جایی که بتوانیم خلق کنیم بدون هیچ مزاحمتی.
و بدون هیچ قضاوتی ، فقط کار کنیم و لذت ببریم.
ولی شاید تو هم مثل من این شرایط را نداشته باشی و زندگی ات پر شده باشد از آدم ها و فعالیت هایی که دوستشان نداری.
علاقه ای نداری به تولد فلان دوست و آشنا بروی ولی چاره ای هم نداری و در یک چرخه ی عجیبی گیر کرده ای .
به مطالعه برای کنکور علاقه ای نداری ولی برای راضی نگه داشتن پدر و مادرت،مطالعه می کنی.
به دانشگاه رفتن علاقه ای نداری ولی مجبوری برای نرفتن به سربازی ، تن به دانشگاه بدهی.
این چیزی نیست که میخواستیم . این دنیای ما نیست.
این دنیایی ست که دیگران از ما میخواهند در آن زندگی کنیم.
در دنیای خودشان ، در رویای خودشان !
به نظرم بهتر است ما دنیای خودمان را بسازیم.
خودمان را غرق در کارها و چیزهایی کنیم که دوست داریم. کتاب هایی که علاقه داریم را مطالعه کنیم.
روابط مان را محدود به آدم هایی کنیم که دوستشان داریم.
تصویر اسطوره های زندگی مان را روی دیوار آویزان کنیم .
من قبلا از تنهایی می ترسیدم . البته ترس از لولوخورخوره نداشتم .
از این که مجبور بودم بیشتر با خودم فکر کنم ، می ترسیدم ، از سکوت و خلوتی که اتفاق می افتاد می ترسیدم.
ولی الان مشتاقانه دنبال زمانی می گردم تا با خودم خلوت کنم و فکر کنم ، مطالعه کنم و کارهایی را انجام دهم که دوست دارم.
دیگر در دنیا و رویای دیگران زندگی نمی کنم.