احسان محمدیه
احسان محمدیه
خواندن ۶ دقیقه·۶ ماه پیش

تئوری آشوب چیست و چگونه می‌تواند به ما در فهم دنیا کمک کند.

تئوری آشوب چیست؟

تئوری آشوب شاخه‌ای از علوم ریاضی و فیزیک است که در مورد سیستم‌هایی پیچیده بحث می‌کند که حساسیت بالایی به شرایط آغازین خود دارند. به بیان بهتر، با ایجاد حتی کوچکترین تغییر در مختصات و شرایط آغازین، این گونه سیستم‌ها تغییراتی بزرگ و حتی غیر قابل محاسبه را در بازه‌های زمانی طولانی‌تر، تجربه خواهند کرد. در نگاه اول به نظر می‌رسد که این سیستم‌ها معمولا به شکلی غیرقابل پیش‌بینی و حتی شانسی به پیش می‌روند، اما با بررسی بیشتر می‌توان قوانینی نه آنچنان آشکار را کشف کرد که تا حدودی به ما در شناخت شیوه کارکرد سیستم‌های آشوب‎زده و کنترل آنها کمک می‌کند. علم شناخت این قوانین همان تئوری آشوب (Chaos Theory) است.

حتی سیستم‌های کوچک نیز از این قاعده مستثنی نیستند. آنها می‌توانند رفتاری پیچیده را از خود در طول زمان نشان داده و بسیار به شرایط آغازین خود حساس باشند. دانشمندان به این اتفاق اثر پروانه‌ای می‌گویند. علت این نام‌گذاری آن بوده چون نشان می‌دهد اتفاقی بسیار کوچک مانند بال زدن پروانه‌ای در یک گوشه از دنیا می‌تواند باعث ایجاد پدیده‌هایی پیچیده با تاثیراتی غیرقابل پیش‌بینی (مثل یک گردباد) در بخشی دیگر از دنیا شود. البته واضح است که این تاثیر بر اساس زنجیره‌ای از واکنش‌ها (Chain reactions) صورت گرفته و به یکباره و بی‌واسطه صورت نخواهد گرفت.

متداول‌ترین مثال مرتبط با تئوری آشوب مثال پاندول دوبل است. در این مدل پاندول عبارت از یک میله است که از یک طرف به جای ثابتی بسته شده اما امکان حرکت را نیز دارد. این میله در سمت دیگر خود نیز یک حجم وزن‌دار دارد که باعث حرکت میله می‌شود. پاندول دوم به انتهای پاندول اول بسته شده به شکلی که حرکات پاندول اول تاثیر مستقیم بر نحوه حرکت آن دارد. زمانی که حرکت اولیه (همان شرایط آغاز سیستم) به این دو پاندول وارد می‌شود، این دو پاندول شروع به حرکت می‌کنند اما مسیر حرکت این دو پاندول تقریبا غیر قابل پیش‌بینی (دچار پیجیدگی) خواهد بود.

تقریبا غیر قابل پیش‌بینی عبارتی است که ما در توصیف این سیستم به کار بردیم، اما چرا تقریبا و نه کاملا؟ به این دلیل که چیزهایی از یک سیستم پیچیده قابل مشاهده، اندازه‌گیری و پیش‌بینی هستند. چیزهایی مانند حرکات دوره‌ای (Periodic motions)، حرکات آشوب‌گرایانه (Chaotic motions)، دوره ثبات (reign of stability) و دوره عدم ثبات (Reign of instability). همچنین مقادیری فیزیکی از دو پاندول نیز قابل دریافت است که می‌تواند به دقیق شدن برآورد ما از این سیستم پیچیده کمک کند. در این زمینه می‌توان به مواردی مانند طول بازوی دو پاندول، وزن دو سر پاندول و نحوه پخش وزن در دو سر پاندول اشاره کرد. از شرایط آغازین سیستم نیز می‌توان مواردی مانند زاویه دو پاندول و سرعت رها کردن آنها را در این معادله لحاظ کرد تا به دقیق‌ترین محاسبه ممکن رسید.

کاملا درست، اما چرا این موضوع باید برای من مهم باشد؟

فهم هرچه بیشتر تئوری آشوب منافع بسیاری دارد که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره می‌کنیم:

1. شناخت سیستم‌های پیچیده:

بسیاری از پدیده‌ها در زندگی متاثر از سیستم‌های پیجیده هستند. این سیستم‌ها می‌توانند منشا طبیعی داشته باشند مانند آب و هوا، جریان‌های متلاطم مایعات یا حتی بیماری‌ها و شیوه شیوع آنها، یا توسط انسان ساخته شده باشند مانند بازارهای مالی یا تغییرات جمعیتی. با شناخت بهتر تئوری آشوب شما در واقع درک بهتری از تمامی این سیستم‌های پیچیده به دست خواهید آورد که منجر به شناخت بهتری از خود زندگی می‌شود. به بیان بهتر، در این شیوه شما به درکی عمیق‌تر و پیچیده‌تر از وجود و نحوه برخورد با پدیده‌ها خواهید رسید.

2. پیش‌بینی و کنترل:

سیستم‌های آشوب‌مند در بازه‌های زمانی طولانی، عملا غیرقابل پیش‌بینی هستند. تئوری توطئه این اجازه را به ما می‌دهد که با مطالعه این سیستم‌ها در دوره‌های کوتاهتر، به درک بهتری از آنها رسیده و کنترل و پیش‌بینی بهتری روی رفتار آشوب‌گرایانه آنها داشته باشیم. بر اساس این پیش‌بینی‌ها، ما امکان طراحی استراتژی‌هایی هستیم که به ما امکان تطابق بیشتر با آشوب را می‌دهد.

3. فناوری و مهندسی:

تئوری آشوب کاربردهای عملی زیادی در رشته‌های علمی مختلف مانند رباتیک، سیستم‌های کنترلی، ارتباطات و پردازش سیگنال دارد. با شناخت و مطالعه بیشتر در مورد آشوب در واقع ما به دستاوردهای بیشتری در این مباحث نیز خواهیم رسید.

در نگاه کلی و در ابتدا شاید آشوب غیرقابل پیش‌بینی به نظر برسد اما انسان قابلیت شناخت هرچه بیشتر آن را دارد.

اما چگونه تئوری آشوب می‌تواند به من کمک کند تا با دنیای بی‌قاعده و آشوب‌زده‌ای که در آن زندگی می‌کنم، کنار بیایم؟

تئوری آشوب می‌تواند درس‌های زیادی برای همه ما داشته باشد. مهمترین این درس‌ها آن است که حتی در آشوب‌زده‌ترین و بی‌قاعده‌ترین سیر اتفاقات نیز می‌توان قواعد و الگوهایی پنهان را کشف نمود. کشف این قواعد به ما کمک می‌کند تا آشبوب را بهتر بشناسیم، از سردرگمی بی‌قاعدگی خارج شویم و آشوب را به همان شکلی که است، بپذیریم، حتی اگر شناخت ما از آن کامل نباشد. اما مهمترین نکته در این میان برای انسان آن است که با پذیرش آشوب و بی‌فاعدگی در واقع او می‌پذیرد که نمی‌تواند برای همه چیز در زندگی قاعده و توضیح پیدا کند و کنترل کاملی بر همه چیز ندارد. این پذیرش، درمان آن درماندگی است که انسان به دلیل مواجه با آشوب و عدم ثبات در گذشته به آن دچار شده است.

اما این پذیرش پایان کار نیست و به تنهایی نمی‌تواند ما را در برخورد با آشوب و سیستم‌های پیچیده کمک کند. سرسختی (Resilience) و انعطاف (Flexibility) مهمترین فاکتور‌های حامی ما در برای عدم قطعیت و پیچیدگی هستند. هر آنچه پیچیدگی و بی‌قاعدگی بیشتر، نیاز به سرسختی و انعطاف نیز بیشتر خواهد بود. جمله‌ای از بزرگی روایت شده که می‌گوید: در واقع فقط یک امر با ثبات و همیشگی در دنیا وجود دارد و آن خود تغییر است.

بله آمادگی برای این تغییر است که بزرگترین راه‌حل ما برای کنار آمدن با عدم‌قطعیت، پیجیدگی و بی‌قاعدگی است. اتفاقی که شاید نیاز به تعریف هدف و مقصودی جدید در زندگی داشته باشد، هدفی با قابلیت سازگاری بالا با تغییرات. اینگونه است که ما می‌توانیم تبدیل به انسانی جدید شویم، انسانی منعطف‌تر و سر‌سخت‌تر، که اگر این اتفاق نیفتد ما محکوم به تجربه سختی‌های بسیار هستیم. تغییرات خواهند آمد و این ما هستیم که تصمیم میگیریم با آنها همراه شویم و یا مقابله کنیم و آسیب ببینیم.

اما هدف اصلی این مقاله و نتیجه غائی تمامی این مباحث بدون شک باید منتهی به عملی شود، عملی که حتی در آشوب‌زده‌ترین شرایط نیز به ما در بهتر شدن کمک کند. این اعمال است که می‌تواند نقش مهمی در زندگی و سرنوشت ما داشته باشند و حتی تاثیرات مثبتی، خواه بزرگ یا کوچک، بر جهان اطراف ما داشته باشند.

سخن آخر اینکه، تئوری آشوب شاید نتواند جواب‌هایی قاطع به پیچیدگی‌ها و بی‌قاعدگی‌های زندگی بدهد اما می‌تواند یک چارچوب کلی ارائه کند که به ما در فهم و سازگاری با پیچیدگی موروثی این جهان کمک کند.

تئوری آشوبخودشناسیرشد فردیمعنای زندگیپیچیدگی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید