همه ما از حوزه جذاب طراحی تجربه کاربر خبر داریم. فصلی نو از «طراحی» که شاید کمتر از دیگر فصول نیازمند خلاقیت و استعداد هنری باشد. (یا حداقل این طور به نظر میرسد!) همه دوست دارند به این جریان پر زرق و برق طراحی بپیوندند و مخلوقی تحسین برانگیز بیافرینند اما آیا من به همان اندازه که پروفایل اینستاگرامم میگوید، به تجربه کاربر اهمیت میدهم؟
چه در واقعیت و چه به صورت مجازی، ما روزانه با افراد زیادی تعامل داریم. گپ میزنیم، همکاری میکنیم و اطلاعات رد و بدل میکنیم. این اطلاعات محصول اند. حتی خود ما هم میتوانیم محصول باشیم. خیر سرمان طراح ایم اما اکثر اوقات محصولمان کوچکترین اهمیتی به کاربرش نمیدهد. این بیاحترامی به کاربر است. در حالی که میتوانیم با صرف زمانی اندک، تجربهای در خور کاربر ارائه دهیم.
متن مینویسیم و صد بار آن وسطها لحن عوض میکنیم. از محاوره به رسمی و رسمی به محاوره. تکلیفمان با خودمان مشخص نیست. نگارش زبان مادریمان را بلد نیستیم. راستچین نمیکنیم. انتهای سوالات علامت سوال نمیگذاریم. اعراب بیمورد میگذاریم و کسره ربط را ه مینویسیم. با خودتان فکر کنید اگر کسی بخواهد خزئبلات مرا بخواند، آیا اصلا چیزی متوجه میشود؟
اسکرینشات از یک مطلب جالب استوری میکنیم در حالی که نیمی از صفحه اطلاعات باطل و ناکارآمد است. از اعلان پیام دوست دخترمان و تبلیغ خمیردندان. اینستاگرام بیشعور است اما آیا ما به موبایلهایی که هنوز از نمایشگر ۱۶:۹ استفاده میکنند فکر میکنیم؟ آیا به مخاطبانی که نهایتا ۱۵ ثانیه اطلاعات ما را میبیند به قدری احترام میگذاریم که ده دقیقه برایشان استوری دیزاین کنیم و آنها هم در مقابل دستشان را روی صفحه نگه دارند و چند ثانیه بیشتر به آن نگاه کند؟ یا به حدی مزخرف تحویل ملت میدهیم که حتی ارزش ۱۵ ثانیه را هم برایشان نداشته باشیم و میوتمان کنند؟
آیا برای دوستانمان تبریک شخصی سازی شده نوروز میفرستیم یا صرفاً تبریکهای کلیشهای را کپی پیست میکنیم؟ به سلایق دیگران احترام میگذاریم؟ به اعتقاداتشان چطور؟ خوش رفتار هستیم؟ نظرمان را تحمیل میکنیم؟ دروغ میگوییم؟ آیا به اندازه یک محصول موفق، خوب هستیم؟
به عنوان یک طراح، کسی که بیشتر با المان های بصری و گرافیکی سر و کار دارد، باید سعی کنیم در قبال محتوای بصریای که منتشر میکنیم، هر قدر هم تفننی و غیررسمی، مسئول باشیم. اگر هم طراح تجربه ایم، تجربه بهتری بسازیم. طوری نباشیم که به قول معروف بگویند «رمال اگر غیب میدانست، خودش گنج پیدا میکرد». بلکه بگویند «آها! از آواتار توییترش مشخص است که طراح است»! این کار علاوه بر احترام به مخاطب و حرفهای تر نشان دادن شما، باعث میشود به این ساخت محتوا و تجربه خوب هم عادت کنید.
در این شرایط سخت هوای یکدیگر را داشته باشید. حال هم را خوب کنید و تجربه خوب برای دیگران بسازید. قهوه بنوشید. مطالعه کنید و موسیقی خوب گوش دهید. امیدوار باشید و امید دهید. این روزها هم تمام میشوند و میروند و در نهایت یا ما میمانیم، یا یادمان.
سال نو تان مبارک! ?