ویرگول
ورودثبت نام
ela
ela
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

هزار راه نرفته،هزار کار نکرده...

روستای یاجلو
روستای یاجلو

من ازون دسته ادم هاییم که فامیلیشون پسوند داره...معمولا پسوند نشون دهنده تعلق داشتن به یک شهر یا فرهنگ یا هر چیز دیگه ایه....

پسوند فامیلی من«یاجلو» هست،بارها و‌بارها تو‌اینترنت و‌فرهنگ ‌نامه ها سرچ کردم،ولی چیزی جز روستایی در اردبیل ،شهرستان نمین پیدا نکردم....

مگه میشه یه پسوند این همه بی معنی باشه؟این همه بی محتوا؟

مگه میشه یه سرزمین این همه بی خاطره باشه؟،یا بی نشونه!!!...

اهالی یاجلو اکثرا زمیندار بودن و به علت خشکسالی مهاجر شدن،

یعنی ادم هایی همیشه دور از وطن ولی با استعداد وفق بالا...

هفت نسل قبل و‌هفت نسل بعدشون،تاجر و فروشنده های قهارین،استاد معامله،عاشق پول و رقابت،از نظر مالی تامین،سلطان بی عاطفگی و تمسخرفقرا

همشون یه پا ایلان ماسک فراری از دانشگاهن،بزرگترین افتخار این خاندان،داشتن یک مدرک دکترا است،که اونم خواهر خودم گرفته...

وقتی به تاریخ این سرزمین نگاه میکنم، زمین های پدری رها شده ای میبینم که سالی یکبار عدس و‌جو‌میدن، این منطقه خالی از سکنه شده کمتر از بیست خانوار توش زندگی میکنن...

فرهنگ غالبش کار شدید و پول پرستیه ، تجارت و‌زمینداری و....

بعد به خودم نگاه میکنم،به خواسته هام ،به اینکه چرا من یه عالمه کار دلم میخواد انجام بدم و یک عالمه کار انجام دادم که کسی ازین اهالی حتی به ذهنشم خطور نکرده،

وقتی که اولین بار دره نوردیو تجربه کردم یا پرش از ارتفاع یا کمپ تو شب تاریک ،یا دست نوشته های رومن گاری رو خوندم ،یا هوش مصنوعی ...

یه عالمه تصویر از جلو چشمم رد شد...

تصویر عمه ام ایپک ناز،یا گلار یا تصویر مادر بزرگم توران...تصویر عموم مالک که یه بیابونگرد بوده یا امید علی چوپان...

حس کردم همشون از من میخوان جاشون زندگی کنم....

همیشه برام سوال بود؟چرا موج سواری دوست دارم ولی خط چشم کشیدن نه؟چرا دوست دارم فضا نورد شم ولی یه مادر نه؟چرا دلم میخواد جهانگرد شم ولی خانه نشین نه؟؟؟

بعد به خودم میام،میبینم صفحه گوشیم رو لوکیشن یاجلوعه، به روستای یاجلو یکبار دیگه نگاه میکنم،و به خودم میگم من نماد زندگی نکرده چندین نسل این روستام،نماد ارزوهای دفن شده زن هاش،نماد هیج جا رو ندیدن و فقط کار کردن مرد هاش،

من این سبک زندگی رو مدیون این جماعتم...

جماعتی که شاید حتی خواستن رو یاد نگرفته بودن...یا هزار دلیل دیگه...

به خودم میگم الهه این ها فقط خواسته تو نیست،تو این زندگی رو انتخاب نکردی،این سبک زندگی تو رو انتخاب کرده....

الان دیگه معنی یاجلو رو کاملا میدونم...یاجلو یعنی هزار راه نرفته...هزار کار نکرده....

پی نوشت:

اگرچه ادم هایی میشناسم که پسوند سرزمین هایی رو دارن که خطه دانشمند زاده ها و‌حکیم ها و طبیب ها بوده،،، ولی باز هم هیچ خواسته ای‌ندارن،

خواسته های ما «انتخاب ها ی خودمون»هستن،و ژن و‌گذشته و هر‌چیز‌دیگه انچنان تاثیری روشون ندارن...

این فقط یک‌جواب از هزار جواب به سوال همیشیگیم بود«اینکه چرا من این سبک زندگی رو دوست دارم ،؟بود»

تیوری انتخابقدرت انتخابمسیر زندگیخواسته هازندگی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید