الهه شکری
الهه شکری
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

"یه روز خوب میاد"توهم یا حقیقت؟


همیشه در شرایط سخت امید به آینده تحمل وضعیت را برایم راحت تر میکرد و اعتقاد محکمی به این موضوع داشتم.اما بالاخره جایی میرسد که از خودت میپرسی آیا واقعا روزهای بهتری قرار است بیاید یا من در خیال خوش باطلی غرق شده ام؟

مخصوصا در این ایام که به اصطلاح ما فیزیک خوان ها آنتروپی و بی نظمی به شدت افزایش پیدا کرده و وضعیت آشوبناک شده است این باور هرروز متزلزل تر میشد

اما هنوز صبر من به قامت بلند آرزو بود...

صبر برای روزهای بهتر و گذر از این روزهای سیاه...

ناگهان چند هفته پیش یک خبر و یک اتفاق همه معادلاتم را به هم زد.

اتفاقی که همیشه در دور و نزدیک شاهد آن هستیم اما هیچ وقت اینگونه من را درگیر خودش نکرده بود:

"مرگ"

نمیدانم کتاب" بخت پریشان ما "را خوانده اید یا فیلم "the fault in our stars" را دیده اید یا نه .دخترک داستان به نویسنده کتاب مورد علاقه اش انتقادی دارد که چرا به ناگهان در یک جمله شخصیت اول میمیرد و سرنوشت نزدیکان او مشخص نمیشود و نویسنده با بی رحمی به او میگوید که چون در واقعیت نیز چنین است و اجتنابی از آن نیست.

من هم همیشه به این موضوع فکر میکردم که هر کدام از ما ناگهان وسط یکی از جمله های ناتمام داستان زندگیمان خواهیم مرد اما فکر کردن کجا و از نزدیک تجربه کردن کجا...

چیزی که معادلات من را بعد از مرگ آن عزیز بهم ریخت سوالی بود که تمام فکر و ذهنم را درگیر خود کرده بود:آیا او هم به روزهای بهتری امید داشت ودر انتظار اتفاق های خوب به سر میبرد؟اگر جواب این سوال مثبت باشد پس با این اتفاق تکلیف آن همه امید و روزهای زیبایی که از این دنیا طلب داشت چه میشود؟

بعد از کلنجارهای بسیار با خودم با این نتیجه رسیدم خیال خوش من باطل نیست اما کافی هم نیست. چیزی که در کنار امید نیاز واجب است زندگی کردن درلحظه و لذت بردن از آن است.چه بسا امروز همان روز خوبی است که طلبش را داشتیم.

به نظر من این سخن از گاندی نسخه کاملی و بی نقصی برای همه ماست که ترکیب معجزه آسای زندگی در لحظه و امید به آینده را در بر دارد:

"طوری زندگی کن که انگار قرار است فردا بمیری. طوری یاد بگیر که انگار قرار است برای همیشه زندگی کنی."


امیدلحظهگاندییه روز خوبمرگ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید