ویرگول
ورودثبت نام
الهه هستم.
الهه هستم.
خواندن ۲ دقیقه·۵ سال پیش

پیش به سوی 18 سالگی (2)

پارت اول

خب ، به آخرین قولم عمل کردم و گذشته ( کودکی) رو رها کردم ، البته گهگاهی میاد و یه نیشگون میگیره و زودی در میره . به هر حال .

مقدار خوبی سرخوش شدم و انگار داره حال و هوای تولد میگیرتم . این ساعات رو دارم به تنهایی میگذرونم و باز هم میگم عجیبه . نباید خیلی قشنگ باشه شب تولدت رو تنها تو اتاق برای خودت جشن بگیری و واسه خودت موزیک شاد پلی کنی و پاشی برقصی . اما دوست دارم این تولد فردی رو .حتی یه جورایی حالم رو خوب کرده =))

قشنگه امشب . تک تک لحظات 17 سالگی ، روز های خوب ، روزهای بد ، بالا و پایین ها رو مرور میکنم . گذشتن همگی . از خودم راضی بودم و باشد که دیگران هم راضی بوده باشند (که البته به شاخ و بالم که نیستند ) . این چند روز بعنوان آخرین تجربه ها ، تجربه های قشنگی گذروندم و خاطره شدن همگی . به استقلال رسیدم(به پرسپولیس نه :/) و اوایل میترسیدم از این وضعیت فعلی . روزها درگیر بودم و غصه میخوردم زود بزرگ شدم اما الان در کنار اون غم حس خوبی هم دارم مقداری هم نگرانم به دلایل نه چندان مهمی . از همون نگرانی هاست که فردا صبح بیدار شدم و میگم خب که چی ؟ اصلا ارزشش رو داشت نگرانش باشی؟ . بابت همین پیشبینی سعی میکنم کمتر به نگرانی توجه کنم و نهایت لذت فردیم رو از امشب ببرم.


دارم به یه چیزی فکر میکنم . راستش تجربه کرده باشید یا نه ، از نظرم بزرگ شدن عجیبه . از بدو تولد منتظر بزرگ شدنیم و یهو از یه جایی به بعد همه چی تموم میشه . بدون اینکه تغییری در درون خودت پیدا کنی ، یهو اول مسیر پیاد(درواقع پرت)ت میکنن و میگن بزرگ شدی ، خودت برو ! تو هم هاج و واج رفتنشون رو تماشا میکنی . بلند میشی خاک لباس و شلوارت رو میتکونی و انتهای مسیر رو نگاه میکنه ، مشخص نیست . اینجا دو راه داری : یا میشینی و رفتن بقیه رو تماشا میکنی ، یا آروم قدم قدم جلو میری و به مسیر های جالب تر میرسی و بالاخره از یکیشون عبور میکنی!

یحتمل از ویدیو گرفتن هام براتون حرفی نزدم . این شخصی که درواقع نمیبینید و دارید متنش رو میخونید ، بشدت معتاد ثبت خاطره هست و تقریبا از هیچکدوم از رویداد های زندگیش (حتی بدترین ها) بدون عکس یا فیلم نگذشته . یکی از دلایل نوشتنش هم ثبت افکارش هست . افکاری که ممکنه جلوی دوربین به زبون نیاره و حیف شه (هرچقدر هم چرند باشه) . در هر صورت

نمیدونم ممکنه پارت سومی هم داشته باشه این نوشته یا نه . اما من به عنوان شماره دوم ثبتش خواهم کرد .

فعلا . 98.6.13



تولدسرخوشیجاده18سالگیفرد
در باب چرند نویسی های روزمره (چرندیس اسبق)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید