ویرگول
ورودثبت نام
elahe hamzavi
elahe hamzavi
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

نجواهای عاشقانه" نامه ی دوم"

از امشب بخوام بگم، حقیقتا ازت کمی دلخورم

شمایی که دل مارو بردی و به ما محل نمیزاری؛ یکوچولو هم به ما فکر کن لطفا!=)

مثلا یکی اینجا چشماش خشک شد تا شمارو ببینه.

مثلا یکی دلش برای شیطنتات که سعی میکنی مخفی شون کنی، تنگ شده.

یا مثلا یکی هرجا میخواد بره اول آرزو میکنه تورو اونجا ببینه.

ولی خب مثلا دیگه.. :)

امروز داشتم فکر میکردم اگه الان مال هم بودیم، میتونستم دستتو بگیرم و بگم: ببین دلبر! درسته دوست داری با بقیه بری اینور اونور، ولی خب من اصلا دلم نمیخواد ازم دور شی:(

دلم نمیخواد بری و اصلا حواست نباشه که یکی اینجا به خاطر تو گوشه گیر شده.

اینم بگم لجبازی هم نداریماا!

شما عزیزدلی، ماه آسمونی، قبول. ولی اگه دور شی میشم مثل گنجشک بغض کرده=)

داشتم فکر میکردم ما حتی دعواهامونم میتونه جذاب باشه??

مثلا دعوا کنیم که شما مانتوی ست لباس منو بپوشی یا اونی که تازه خریدی.

بعد بهم بگیم مشترک موردنظر به زودی تلافی را برسرتان در خواهم آورد ??

آخ! من یک تلافی هایی برات در نظر گرفتمم.

مثلا میخوام ساعدتو محکم گاز بگیرم و جیغ بزنی: امیر دیوونه دستمو قرمز کردی ???

ولی خب..

شما بیا و یکمی به فکر دل ما باش!

بیا و لطف کن بشو نزدیک ترین قمر آسمون دلم؛

روی چشم ماهم جا داری!♥?

-نجوای صامت

-الهه حمزوی

الهه حمزوینجوای صامتنجواهای عاشقانهدستنویس
پـناه میبـرم به رویـا از شـر تمـام حقـایـق تـلـخ...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید