حضرت على عليه السلام مىفرمايند:
«ما أَضْمَرَ أَحَدٌ شيئاً إِلّا ظَهَرَ فِي فَلَتاتِ لِسانِهِ، وَصَفَحاتِ وَجْهِهِ
نهجالبلاغه، حكمت ۲۶
؛ كسى چيزى را در دل پنهان نمىكند مگر اينكه در سخنانى كه از دهان او مىپرد و در چهره و قيافهاش آشكار مىگردد».
شرح:
روانشناسان معتقدند كه بشر داراى دو نيروى مختلف است يكى ضمير پنهان و ديگرى ضمير آشكار كه دستگاه خودآگاه و ناخودآگاه است. دستگاه خودآگاه همان دستگاه عقل است كه انسان با تفكّر كارى را انجام مىدهد كه آن ضمير آشكار است؛ اما دستگاه ناخودآگاه، همان ضمير باطنى است، در درون انسان يك نوع معرفت وجود دارد كه خود انسان به آن توجّه ندارد و بخش مهم دستگاه شعور انسان همين ضمير پنهان و ناخودآگاه است.
شعور انسان را تشبيه مىكنند به قطعه يخ شناور در آب كه حدود نُه دهم آن زير آب است و يك دهم آن روى آب، ضمير آگاه انسان آن خرد و دانش معمول انسان است، مثل آن مقدار يخى كه از آب بيرون است و ضمير پنهان انسان كه همان نيّت و باطن انسان است، مثل آن مقدار يخى است كه در آب پنهان است و قسمت عمده شخصيت انسان را همان ضمير پنهان انسان تشكيل مىدهد.
راه شناخت ضمير ناآگاه، خطاها و كارهاى حسابنشدهاى است كه انجام مىدهد چون انسان وقتى شعور و آگاهيش كار مىكند يك سلسله موانع و شرايط و قيود جلوى او را مىگيرد و اجازه نمىدهد كه دستگاه ناخودآگاهش را نشان دهد.
در منابع اسلامى به اين دستگاه درون اشاره شده كه اين روايت يك نمونه آن است كه امام فرمود: انسان چيزى را در باطنش پنهان نمىكند مگر اينكه جمله هايى كه از زبان او مىپرد و دگرگونى هايى كه بى اختيار در قيافهاش به وجود مىآيد، آشكار مىشود. اين نكته اوّل روانشناسى بود كه از اين حديث استفاده مىشد.
نكته دوم كه از اين روايت استفاده مىشود، خودشناسى است.
يكى از راههاى اصلاح و تهذيب نفس، خودشناسى است وقتى انسان خود را نشناسد و از كاستىها و عيبهاى خود باخبر نشود، به دنبال اصلاح خود نخواهد رفت.
وقتى انسان خود را شناخت و به كرامت و عظمت خود پى برد، هرگز خود را به بهاى ناچيز نمىفروشد، وقتى انسان خود را شناخت به استعدادهاى گوناگون كه خداوند در او نهفته است پى مىبرد و آن را شكوفا مىكند، و كسى كه خود را شناخت هرگز خود را به رذايل اخلاقى آلوده نمىكند، چرا كه رذايل اخلاقى زندگى انسان را تباه مىكند و در جامعه زندگى را براى افراد تلخ مىگرداند.