Elham Hossieni
Elham Hossieni
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

دلتنگم...

دلتنگم...

دلم میخواد یه روز بشه خسته از سرکار بیام

حوصله ی هیچ کاری جز دوش گرفتن و لم دادن رو مبل نداشته باشم...

دلم برای روزهایی که بدون فکر کردن که اول دستم از دستکش در بیارم گوشیم از کاورش بیرون بیارمو جواب بدم، تنگ...

دلم برای روزهایی که وقتی خسته میرسیدم خونه، میخواستم زود غذا درست بشه که زودتر بتونم به کارهای شخصی و جانبی زندگیم برسم و اغلب موقع ها با وجود اینکه کلی تو مسیر رسیدن خونه و موقع اشپزی اولویت بندی و زمانبدی میکردم، براشون و خیلی موقع ها زمان کم میاوردم... تنگ...

انگار تو این روزهای رخوت انگیز و تو این بیکاری برای انجام دادن خیلی از بدیهیات اولیه زندگیم بیشتر زمان کم میارم...

صبح ها که بیدار میشم، انگار ساعت از کار افتاده، برای هیچ کاری، هیچ جایی، هیچ برنامه ای زمان معنایی نداره...

انگار تو بی زمانی بیشتر زمان کم میارم برای کارهام...

کاش زودتر تموم شه این روزهای ملال آور...

رونشناسیامیدواریحال خوبروانشناسی
دانش آموز نویسندگی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید