شاید باورتان نشود ولی این نوشته قرار است در رسای خوشمزهترین و تاثیربرانگیزترین ابزار نگهداشت کارمندان، یعنی ناهار سازمانی باشد.هیچوقت فکرش را هم نمیکردم یک روز قرار باشد به زرشک پلو با مرغ، میرزاقاسمی و سبزی، یا حتی دیزی با نون سنگک داغ از زاویه اچآری نگاه کنم. احتمالا اگر بادمجانهای دودی، سیبزمینیهای نگینی شده و حتی دنبههای معلق در آبگوشت از این موضوع با خبر شوند بیشتر به خودشان افتخار میکنند.
برای اکثریتمان در یک تصویر اندکی محو، آخرین باری که غذا برایمان حکم ابزار را داشته وقتی بود که توی خانه با مادرمان بر سر غذایی که دوستش نداشتیم قهر میکردیم و در همان لحظه مادر یا پدر، با عبارت "اگه این غذا رو نخوری تا فردا از هیچ خوراکی و بازیای خبری نیست" به اجبار و با اشک و اندوه ما را با سفره صلح میدادند.
ولی راستش را بخواهید ناهار هم مثل همه ما بزرگ شده و دست از این کودک آزاریهایش برداشته. این موجود ِ رنگی، دلچسب، خوشرنگ و خوشبو که در تمامی اعصار خواهان زیاد داشته، قرار است در این نوشته حسابی خودی نشان بدهد و از افتخارات و تاثیراتش در سازمانها بگوید، ولی اینبار در یک سنگر و جبهه با ما!
هر برنامهی مشخص و تدوین شدهای که از قبل برای کارمندانتان در نظر میگیرد تا بر اساس آن در روزها و ساعتهای تعیین شدهای وعدهی غذایی ظهرشان را دریافت کنند "ناهار سازمانی" تعریف میشود. حالا ممکن در این مسیر تصمیم بگیرید از چندین نوع غذا برای یک وعده استفاده کنید یا تک انتخابی جلو بروید، ممکن است کترینگهای مطمئنی کار پخت وعده ناهار همکارانتان را بر عهده بگیرند و یا اینکه یک آشپزخانه در شرکت داشته باشید و صفر تا صد پخت غذا را سمت خودتان پیش ببرید، اما راستش را بخواهید تفاوت آنچنانی میان انتخاب این دو راه برای رسیدن به ناهار سازمانی ندارد. نهایتا در حالتی که خودتان در سازمان آشپزخانه دارید و در یکی از جلسات مهم سازمانی میخواهید امتیاز بیشتری را از میزبان بگیرید میتوانید از عبارت "توروخدا بمونید، بچه ها واسه ناهار برنج خیس کردن" استفاده کنید و میزبان را بیشتر از قبل نمکگیر کنید. اما در مجموع با ناهار سازمانی این شما هستید که میتوانید یکی از سازمانهای بَرنده در نگهداشت و ایجاد رضایت بیشتر کارمندانتان باشید.
بیایید اندکی به گزارشها مراجعه کنیم و با عدد و ارقام صحبت کنیم. جابویژن در سال 1401 گزارشی را از مزایای مورد نظر کارجویان و مزایایی که سازمانها ارائه میدهند، تدوین کرد. براساس این گزارش و مقایسهی نظرات کارجویان در رابطه با مزایا در سال 1399 و 1400، مشخص شد که وعده غذای سازمانی (صبحانه، ناهار و میان وعده) جای خود را به دورکاری داده و از رتبه 7 به رتبه 5 صعود داشته. این یعنی اهمیت بارز ناهار سازمانی برای کارجویان بعد از مزایایی مثل پاداش، بیمه درمان تکمیلی، وام و ساعت کاری منعطف.بر اساس این نظرسنجی که از 47290 کارجو انجام شده، وعده ی غذای سازمانی برای 37 درصد از اولویت برخوردار بوده، اما فقط 12 درصد از کارفرماها این مورد را در لیست مزایایشان قرار دادهاند!
اولویت ناهار سازمانی نسبت به داشتن امتیاز دورکاری، یعنی کارجویان ترجیح میدهند ترافیک، مسیر رفت و آمد، هزینه بنزین و ماشین اینترنتی را بپذیرند و مرصعپلوی سازمانیشان را کنار همکارانشان نوشجان کنند تا اینکه با شلوارک طرح هاواییشان در خانه گرم ونرمشان بنشینند، پاهایشان را روی هم بیندازند و برای ناهار دوتا تخممرغ عسلیِ غوطهور در کرهی حیوانی بخورند. ناگفته نماند جابویژن هم در مسیر پیدا کردن محل کاری که امکان ارائه ناهار سازمانی برای کارجویان را دارد کم نگذاشته و در فیلترهای تعریف شده برای جستجوی محل کار، ناهار را یکی از موارد ذکر شده ذیل مزایا و تسهیلات سازمانها ذکر کرده. دیگر چه چیزی بهتر از این؟
وقتش رسیده که با تاثیرات ناهار سازمانی، این ابزارِ دل ضعفهِ آورِ جذاب بیشتر آشنا شویم و کمک کنیم تا این لذیذِ عزیز به جایگاه اصلی خودش یعنی رتبه 1 در مزایای مورد نظر کارجویان و کارمندان و حتی مزایای ارائه شده توسط کارفرمایان تبدیل شود. در یکی از جستجوهایی که برای نوشتن این یادداشت انجام میدادم متوجه شدم که آدمهای خوشخوراک و اهل دلی هم در HR Executive حضور دارند که در رابطه با تاثیرات ناهار سازمانی در نگهداشت نیرو صحبت کردهاند (اگر تا انتهای این نوشته ماندید و ضربدر قرمز رنگ بالای صفحه را نزدید اسم مقاله را هم بهتان میگویم). این در حالیست که در خوشبینانهترین حالت ممکن، هیچکدام از شرکتها و کارجویانی که تحقیقات روی آنها انجام شده تا به حال با کوبیده ی غرق در سماق چشم در چشم نشدهاند و نمیدانند در دنیا، غذاییهایی مثل قورمه سبزی، دیزی، فسنجان و میرزاقاسمی وجود دارد، و اگرنه حتما به جای ابزار نگهداشت از کلمه دیگری برای توصیف اهمیت و جایگاه والای ناهار سازمانی استفاده میکردند.(البته که شما غریبه نیستید بین این جستجو در مقالات، مجبور میشدم با افزایش تعاملاتم با یخچال و قفسهی خوراکیها، خودم را بابت کم توجهی به این ابزار در سازمانهای داخلی، التیام دهم!)
ارزش قائل شدن برای سلامت کارمندان، نکتهی ارزشمندیست که در دل ناهار سازمانی قرار دارد. کارفرمایان و مدیران منابع انسانی به عنوان تصمیمگیرندگان انتخاب شرکتهای سرویسدهنده ی غذا و حتی نوع غذا، میتوانند تاثیر بهسزایی در سلامت کارمندانشان ایفا کنند. سازمانهایی که سلامت فیزیکی و روانی کارمندانشان را جز اولویتهایشان قرار دادهاند، ترجیح میدهند کارمندان به جای خوردن ساندویچِ فلافلی که از آن روغنِ 4 روز مانده چِکه میکند، از یک غذای سالم و آمده شده با مواد اولیه مناسب و یا غذای رژیمی برخوردار باشند تا سطح انرژی و سلامت کارمندان را در بهینهترین وضعیت نگه دارند. سلامت فیزیکی همکاران یعنی پرسنل من از مرخصیهایشان برای بهبود بیماری استفاده نمیکنند و غیبت کمتری بابت مشکلات مربوط به سلامتشان دارند و در نتیجه هزینه کمتری را برای موارد مرتبط با درمان میپردازند و از سلامت روحی بالاتری نیز برخوردار خواهند بود.
نزدیکترین تجربهی من به "از بین رفتن سلامت روانی" خودم و جمعی از همکارانم بابت نداشتن ناهار سازمانی در یکی از شرکتها، به یک روز سرد پاییزی برمیگردد. یکی از همکارانم با بوی یک شامیِ درست و درمانِ خانگی وارد اتاق شد و بیانصافی نیست اگر بگویم تا چند ساعت همه ما در لذت و حسرتِ لقمههایی که برای خودش میگرفت و دولپی نوشجان میکرد، سلامت روانمان را به کل از دست داده بودیم.
اصلا همه ابعاد اخلاقی و انسانیِ مربوط به اهمیت غذای سالم برای کارمندان را هم که کنار بگذارید، شما که به عنوان مدیر یک سازمان دلتان نمیخواهد دقیقا در ساعت 14 روزی که قرار است همه هوشیار و مطلع برای لانچ شدن مهمترین محصولتان پشت سیستمهایشان باشند، با کباب ِ چرب و دوغِ ترشِ آبعلی که موقع ناهار خوردهاند، در چرتِ ظهرگاهی به سر ببرند؟
ناهار سازمانی در ساعتهای مشخصی از روز به کارمندان داده میشود. بر این اساس همه موظف هستند اگر واقعا گرسنهاند و دلشان یک غذای لذیذ میخواهد در زمانهای تعیین شده، در سالن غذاخوری حاضر شوند و از این سرویس استفاده کنند. این یعنی فرصتی که افراد، از دغدغهی کاریشان اندکی فاصله بگیرند، باهم تعامل و گفتگو داشته باشند و حتی اگر به اندازه ی خوردنِ یک بشقاب ماکارونی فرصت دارند از معاشرت و دوستی با همکارانشان لذت ببرند.
مدیران گرامی، اصلا میدانید چند درصد از کشمکشهای میان همکارانتان در صف انتظار برای گرم کردن غذا در مایکروفر ایجاد میشود؟ پس بهتر است با کمک ناهار سازمانی و با آغوش باز به استقبال ایجاد فضایی گرم و دوستانه در مجموعهتان بروید.
ناهار سازمانی یعنی شما به کارمندان خود این فرصت را هدیه میدهید تا در ساعتهای غیرکاریشان زمان کمتری را به پخت غذای روز بعدشان اختصاص دهند، یعنی زمان کمتری را بابت پیدا کردن و انتخاب غذای رستورانی از سرویسهای آنلاین و غیرآنلاین بگذارند و مهمتر از آن هزینه کمتری را بابت خرید غذا پرداخت کنند.
غذایی که ممکن است خرید آن توسط کارمند شما در بهترین حالت مبلغی معادل 400 هزار تومان را شامل شود، در حالتی که توسط شرکت تهیه و ارائه میشود هزینه کمتری را برای سازمان در برداشته و به جای آن امکان نگهداشت و کسب رضایت بالاتر از کارمندان را به همراه خواهد داشت.
در همین راستا بد نیست بدانید نیمی از مالباختگان کشور، کارمندانی بودهاند که از رستورانها غذا سفارش دادهاند و زمانی که به میزِ مخصوص گذاشتن غذای بیرون پز در لابی مراجعه کردهاند، متوجه شدهاند پیش از ایشان یکی دوغ یا نوشابهشان را به اشتباه برداشته و گازِ نوشابه لابد تا الان، شبیه به پولی که از جیب کارمند رفته، پریده است!
حالا که این همه در مورد حسن و کمال ناهار سازمانی گفتم، و بیش از قبل بزاق ترشح کردم، لازم است که از یکی از سرویسهای موفق تهیه "سفارش غذای خانگی" که از قضا در حوزه آمادهسازی "ناهار سازمانی" هم فعالیت دارند صحبت کنیم.
مامانپز، خوب بلد است که ما ایرانیها غذای خوشمزه و درجه یک ِ مادران را خوردهایم و میدانیم مزه ی واقعی ِ غذا یعنی چه. برای همین آشپزهای این مجموعه خانمهای خانهداری هستند که با عشق و حوصله آشپزی میکنند.
مامانپز خوب بلد است که تنوع غذایی برای ما ایرانیها که هرکجای کشورشان یک غذای ویژه و استثنایی دارد چقدر ارزشمند است و همین باعث شده تا تنوع غذایی (البته که همراه با بازه قیمتی منطف) در لیست غذاهای سازمانیشان قرار گیرد.
اصلا اینکه شما دلتان قرص است که یک پشتیبانی درست و درمان پشت ِ این سرویسدهی وجود دارد، دغدغهای بابت فاکتورها و موارد مالیاتی ندارید، و از همه مهمترین غذایی با کیفیت را در اختیار کارمندانتان قرار میدهید یک عالم ارزش دارد.
خلاصه که بیایید و از ناهار سازمانی غافل نشوید، ناهار سازمانیتان را هم با هرجایی جلو نبرید. من هم بروم با کارمندانِ شرکتهایی که مشتری ِ مامانپز بودهاند اشنا شوم و اندکی باهم تعامل کنیم، باور کنید آدمی که لذتِ خوردنِ غذای خوب را چشیده، توی رفاقت یک چیز دیگر است.
*منبع وعده داده شده:
hrexecutive.com (The Power of Lunch to Attract, Retain and Engage Your Workforce)