داخل ماشین نشسته بودیم که احسان (همسرم) از جمع پرسید: کسی میدونه این نقطههای منظم دور شیشه جلو برای چیست؟ در لحظه گفتم تا خط و نقطه بازی کنیم و تو ترافیک حوصلمون سر نره :))) همین جا بود که بچهها گفتن تو چقد خلاقی تو جواب خندهدار دادن و من فکر کردم واقعاً خلاقم؟ اصلاً چطوری بفهمم که خلاقم؟ اگر شما هم این سوال رو در ذهن دارید ده تا نشونه زیر بهتون کمک میکنه بفهمید آدم خلاقی هستید یا توهم خلاق بودن دارید درست مثل من ...
افراد خلاق انرژی زیادی جسمی وذهنی دارند. آنها میتوانند ساعتها روی یک تکلیف کار کنند که توجه آنها را به خود جلب میکند و به نظر میرسد که همیشه مشتاق هستند. داشتن ذهن خلاق به این معنا نیست که همیشه درگیر یک کار خلاقانه یا هنری باشید. افراد خلاق و هنرمند، کنجکاو هستند و بی سر و صدا در مورد موضوعاتی که مورد علاقه آنها است فکر میکنند.
افراد خلاق تمایل به باهوش بودن دارند؛ اما تحقیقات نشان داده است که داشتن ضریب هوشی بسیار بالا لزوماً با داشتن دستاوردهای خلاقه مرتبط نیست. در واقع داشتن IQ بالای 120 لزوماً منجر به خلاقیت بیشتر نمیشود.
بازیگوش بودن یکی از ویژگیهای افراد خلاق است؛ اما این سبک دلی و هیجان با یک ویژگی متناقض دیگر همراه میشود: پشتکار. هنگام کار روی یک پروژه، افراد خلاق تمایل به نشان دادن عزم و اراده صددرصدی خود دارند. آنها ممکن است ساعت ها روی چیزی کار کنند، اغلب تا دیروقت شب بیدار میمانند تا زمانی که از کار خود راضی شوند.( اینکه دقیقاً خود منم)
افراد خلاق دوست دارند رویاپردازی کنند و احتمالات را تصور کنند و شگفتیهای جهان میتواند آنها را در تخیل غوطهور کند، با این حال به اندازه کافی واقعبین هستند که تشخیص بدهند کدام رویاهای خود را به واقعیت تبدیل کنند. در واقع آدمهای عادی ممکن است ایده های خود را به عنوان یک خیالپردازی صرف یا بیربط ببینند، افرادی که ذهن خلاق دارند راه های عملی برای تبدیل ایدههای خود به واقعیت پیدا میکنند.
اغلب ما در دام دستهبندی برونگرا یا درونگرا میافتیم و من به عنوان یک خردادی درونگرا و برونگرا به شما میگویم که خلاقیت مستلزم ترکیب هر دوی این تیپهای شخصیتی است. افراد خلاق تمایل دارند ویژگی های درون گرایی و برون گرایی را همزمان از خود نشان دهند. آنها میتوانند هم صمیمانه و متین، هم اجتماعی و هم ساکت باشند.
افراد بسیار خلاق تمایل دارند به دستاوردهای خود افتخار کنند؛ اما از جایگاه خود نیز آگاه هستند. آنها ممکن است برای دیگرانی که در زمینه کاریشان فعالیت میکنند احترام زیادی قائل باشند؛ اما در عین حال میتوانند ببینند که کارشان اغلب در مقایسه با دیگران یک سر و گردن بالاترست. البته این نکته چیزی نیست که روی آن تمرکز کنند و مغرور شوند.
دختران و زنان خلاق نسبت به سایر دختران و زنان مستقلتر و قاطعتر هستند، درحالیکه پسران و مردان خلاق نسبت به سایر مردان کمتر پرخاشگر و حساستر هستند. افراد خلاق معمولاً میتوانند جنبه های مردانه و زنانه خود را همزمان در آغوش بگیرند. این بدان معنی است که آنها میتوانند همزمان حساس و قاطع باشند.
افراد خلاق بنا به تعریف متفکران «خارج از چارچوب» هستند و ما اغلب آنها را ناسازگار و حتی کمی سرکش هم میدانیم. خلاقیت مستلزم سنتی بودن و در عین حال فراتر رفتن از سنتهاست. این بدان معناست که بتوانیم گذشته را به عنوان منبعی از دانش بدانیم و حتی آن را در آغوش بگیریم، در حالی که همچنان به دنبال راههای بهبود یافته برای ایجاد راهحلهای جدید باشیم.
افراد خلاق فقط از کار خود لذت نمیبرند؛ آنها عاشق کاری هستند که انجام میدهند. اما، فقط علاقه داشتن به چیزی لزوماً منجر به نتیجه عالی نمیشود. تصور کنید نویسندهای آنقدر عاشق نوشته های خود است که حاضر به ویرایش یک جمله نیست (مثلاً من). افراد خلاق هم میتوانند از کار خود لذت ببرند و هم به طور انتقادی آن را بررسی میکنند.
افراد خلاق حساستر از دیگران هستند و این نکته هم پاداش و هم درد را به همراه دارد. عمل خلق چیزی، ارائه ایده جدید و ریسک کردن، اغلب افراد خلاق را در معرض انتقاد و حتی تحقیر قرار میدهد که دردناک است. با این حال عشق به یک ایده درد و شادی را در کنار هم قرار میدهد.
حالا خودمونیم چند تا نشونه آدم خلاق رو دارید؟ چیزی بود که من از قلم انداخته باشم؟