هر کس دین دارد همه چیز دارد و به فراغت و اسایش وقت میگذراند و انکه بیدین است با زر قارون و زور قارن محتاج و مسکین است. دیندار باهست و نیست از عالم بی نیاز باشد وبی دین از بدگمانی و بی اطمینانی همواره اسیر و گرفتار حرص و از.
دین ادمی را توانگر سازد و بیدین بیخیال فقر و وحشت اندازد. دین سرمایه راحت است وبی دینی مایه زحمت. اعتماد و توکل دیندار بخداست، تیکه و توسل بی دین بهکجاست؟
دین کار دنیا و اخرت هر دو را صلاح نماید و کاری که از دین اید از تمام دنیا و مافیها نیاید.
عین الحیات سعادت دین است و منهل عذب دولت ائین.
اما کدام دین و ائین؟ دین و ایئنی که به فکرودانش حاصل شده و به مجاهدتی بیش یا کم بدست امده باشد. راهی که خرد نماینده ان است و روشنتر از راه کهکشان. شریعتی الهی نه طریقتی واهی، مذهبی که ذهب را در ان دخلی نباشد و هر روز برای فقیر و غنی خرجی نتراشد.
عقایدی که از چرکی هوی پاک، صیقلی و مصفی مانند ایینه ادراک. فرایض و تکالیفی سهله و سمحه که عقل کامل داعی و مروج ان است و چون بحقیقت نگری موجب استقرار سود و براندازنده زیان است. دینی که برای دنیا است اسم بی مسمی است، اما دنیائی که برای دین است زیبنده و دلنیشن است.
صاحب دین مالک حیات جاودانی است و دارای تمام فواید این جهانی و ان جهانی. لذت زندگانی و تمتع هستی را دیندار می برد و بیدین مسیکن تا هست با میبرد و خار میخورد.