وقتی که روان به زبان رنگ سخن میگوید.
ناگهان به ذهنت میرسد که به سراغ کتابچه رنگ بروی. هر رنگی را نمیخواهی، دنبال یک رنگ خاص هستی.
ذهنت حسابی متمرکز است که مبادا حاشیه و نقطه ای از دست برود و سفید بماند.
روانم در حال سخن گفتن با من است...
من نمی شنوم. سراپا گوش میکنم...
هیچ پیام و نکته ای نباید نهفته و نگفته بماند.