در هفتهای که گذشت، همایش کمپین #من_طراحم برگزار شد. هدف این کمپین حمایت از طراحان و رفع مشکلات آنها به خصوص در زمینه حقوق مادی و معنوی است. من هم طراحم؛ با نتهای موسیقی طرح میزنم. همین بهانهای شد تا به عنوان یک پیانیست و آهنگساز، به مسأله کپیرایت در موسیقی بیشتر فکر کنم. به نظرم لازم است حالا که مردم دارند خواستههایشان را مطرح میکنند، بحث درباره مسأله مهم کپیرایت هم مطرح شود.
دو کنوانسیون مهم در این زمینه وجود دارد: یکی کنوانسیون برن برای حمایت از آثار ادبی و هنری و دیگری کنوانسیون جهانی حق نشر. من به عنوان یک موزیسین، سه دلیل ساده برای لزوم اجرای کپیرایت در ایران — یا بهتر بگویم، پیوستن ایران به کنوانسیونهای کپیرایت — دارم که شما را به خواندن آنها در ادامه مطلب دعوت میکنم.
۱- حقوق مولف را رعایت کنیم.
نبودن کپیرایت و بدتر از آن، رعایت نکردن حقوق مولف توسط خود آدمها، ضربه زیادی به مولفان زده است. موزیسینها هم مثل طراحان، اثرشان را مثل بچهشان دوست دارند. وقتی میبینم یک قطعه موسیقی بدون اجازه استفاده شده، هم ناراحت میشوم و هم خوشحال. خوشحال از این جهت که رسالت هنر در دیده شدن و شنیده شدن است؛ و ناراحت میشوم از این جهت که حقوق هنرمند پایمال شده است. وقتی اثری — چه هنری، چه غیرهنری — استفاده میشود، باید حقوق مولف آن نیز رعایت گردد. حداقل کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که از صاحب اثر برای استفاده از اثر او اجازه بگیریم.
وقتی میبینم یک قطعه موسیقی بدون اجازه استفاده شده، هم ناراحت میشوم و هم خوشحال. خوشحال از این جهت که رسالت هنر در دیده شدن و شنیده شدن است؛ و ناراحت میشوم از این جهت که حقوق هنرمند پایمال شده است.
۲- درآمد هنرمندان را آجر نکنیم.
بر خلاف تصور عموم، درآمد موزیسینها از فروش آثارشان بسیار پایین است و اکثرا از آموزش موسیقی یا اجرای زنده درآمد کسب میکنند. اسپاتیفای به ازای هر بار پخش موسیقی تنها ۱ سنت به هنرمند پرداخت میکند؛ یعنی ۱۰۰ نفر باید به یک قطعه موسیقی گوش کنند تا آن هنرمند ۱ دلار به دست بیاورد. در آیتونز، در حالت خوب حداکثر ۷۰ درصد درآمد فروش به هنرمند میرسد و بیشتر درآمد حاصل از فروش به ناشران موسیقی میرسد. بیاید این حداقل درآمد را آجر نکنیم و موسیقی را تا جایی که امکانش را داریم، قانونی تهیه کنیم. بیپ تونز تلاشهای خوبی را در این زمینه آغاز کرده و میتوانید موسیقی هنرمندان ایرانی را به صورت قانونی از آن بخرید.
۳- با رعایت کپیرایت، در سطح جهانی دیده و شنیده میشویم.
موسیقی و هنر ما کیفیت بالایی دارد و میتواند به راحتی در دنیا بدرخشد. اما به خاطر این که با کپیرایت جهانی همراه نیستیم، دیده و شنیده نمیشویم و از فرصتهای ارزشمندی محروم شدهایم.
بعضی از موسیقیهایی که جایزه Grammy را برنده میشوند، به قدری ساده و ابتدایی هستند که میشود در ۲ ساعت با یک لپتاپ آنها را ساخت. آن وقت کمتر کسی موزیسین بزرگی مثل علی بیرنگ را که میتواند در سطح هانس زیمر و جان ویلیامز آهنگسازی کند، میشناسد. این ضربهای است که خودمان به خودمان زدهایم. برای این که حرفم را بهتر متوجه شوید، پیشنهاد میکنم موسیقی زیبای افتتاحیه جشنواره بینالمللی فیلم اصفهان ۲۰۰۴ را با آهنگسازی علی بیرنگ بشنوید:
تا زمانی که خودمان به فکر خودمان نباشیم، کسی برایمان کاری نمیکند. من انتظار دارم حداقل از خودمان شروع کنیم. سعی کنیم خودمان آن را رعایت کنیم و موضوع کپیرایت را با اطرافیانمان در میان بگذاریم. دیگران را با خودمان همراه کنیم و اجازه دهیم بحث جدی در این زمینه شکل بگیرد.