گفتگوی مجتبی یکتا با مهندس مهدی عیوض زاده تحلیلگر کسب و کار در صنعت هوشمند و فعال در حوزهی فناوری
با افزایش استفاده از نیروی بخار و آب و ظهور کارخانههای بزرگِ تولیدی و مکانیزه شده در اواسط قرن هجدهم، تمدن بشری شاهد انقلاب عظیم صنعتی بود که موجبِ تغییرات برگشتناپذیر در تمامی جنبهها از جمله باورها و تفکرات انسانها شد، این تحولات با عنوان انقلاب صنعتی اول شناخته میشود. در ادامهی همان روند انسان توانست کاربردها و نگاه جدیدی در فناوری روز پیدا کند که مدیریت منابع انسانی و تولید انبوه را شدیدا تحت تاثیر قرار داد. نمونهی این تغییرات را میتوان در خط تولید خودروسازی فورد مشاهده کرد، اینگونه تغییرات زمینهساز انقلاب صنعتی دوم بود. در انقلاب صنعتی سوم ریزپردازندهها ظهور کردند که پایه و اساس اینترنت، ابررایانهها، هوش مصنوعی و بسیاری از فناوریهای جدید و انقلابی امروز به شمار میروند. به نظر میرسد فناوری انقلابیِ شگرفی که جهان را متحول کند در انقلاب صنعتی چهارم پدید نیامده است و هر آنچه هست ادامه همان انقلاب صنعتی سوم است. در انقلاب صنعتی چهارم همان فناوریهای انقلاب اول، دوم و سوم وجود دارند اما با این تفاوت که کاربردهایی تازه و انقلابی برای آنها پیدا شده است. سیستمهای اطلاعاتی و سختافزاری با بهرهگیری از هوشمصنوعی و فناوریهای زیستی چشمانداز تازهای به روی بشر گشوده است. من در اینجا از شما میخواهم چند نمونه از این کاربردهای جدید در انقلاب صنعتی چهارم را معرفی بفرمایید. همچنین آیا در ایران اصولا حرکتی در جهت انقلاب صنعتی چهارم انجام شده است؟ موانع پیش روی شرکتهای ایرانی برای دستیابی به فناوریهای جدیدِ انقلاب صنعتی چهارم چیست؟
وقتی صحبت از انقلاب صنعتی چهارم میکنیم، فناوریهایی نظیر اینترنت اشیا، هوش مصنوعی، کلان دادهها، واقعیت افزوده (Augmented Reality)، تولید افزایشی (Additive Manufacturing) و زنجیرهی بلوکی از اصلیترین موضوعاتی است که این تحول مبتنی بر آنها شکل گرفته است. مجموعهی این فناوریها راهکارهای حل مسائلی است که بشر با آن مواجه بوده است، این راهحلها در طیف وسیعی از حوزهها و صنایع مختلف کاربرد دارد.
به عنوان مثال در حوزه کشاورزی میتوان به محاسبه و مدیریت هوشمند حجم محصولات زیر کشت و تولید شده، مدیریت تولید محصولات کشاورزی با توجه به پارامترهای آب و هوایی موثر، هوشمندسازی آبیاری، کوددهی و سمپاشی محصولات، در حوزه معدن، راهکارهایی برای سنجش از راه دور حجم دپوهای مواد معدنی، تشخیص فرونشست معادن، تعمیر و نگهداری پیشگیرانه تجهیزات، کلاههای ایمنی هوشمند، در حوزه حمل و نقل راهکارهای مربوط به خودروهای خودران و مدیریت ناوگان حمل و نقل و بسیاری کاربردهای دیگر، اشاره کرد.
در ایران، بله هماکنون شرکتهای ایرانی وجود دارند که با رویکرد تحول دیجیتال، محصولات و راهکارهایی در حوزه هوشمندسازی ارائه کردهاند و اگر بخواهیم در مورد موانع پیش روی آنها صحبت کنیم مهمترین آنها در ابعاد مختلف قانونی و اقتصادی است، نیاز به قوانین تسهیلکننده و حمایتکننده میباشد که فعالان و ارائهدهندگان محصولات و راهکارها را حمایت کند و همینطور شرایطی فراهم شود تا با حمایتهای مالی، موانع پیش رو جهت سرمایهگذاریهای مورد نیاز در تولید و پیادهسازیها مرتفع شود.
لطفا برای آشنایی خوانندگان در مورد اینترنت اشیاء به عنوان یکی از ابعاد صنعت چهار بیشتر توضیح دهید که چیست و چه کاری انجام میدهد؟
یعنی اینترنت اشیا افقی، اینترنت اشیائی است که امکانات لازم را برای اینترنت اشیاء عمودی فراهم میکند.
در واقع بستری است که امکان توسعه و پیادهسازی کاربردهای مختلف را فراهم میآورد، یعنی اینطور نیست که بگوییم بستر اینترنت اشیائی داریم و صرفا از آن برای مدیریت هوشمند مصرف برق یا گلخانه هوشمند بهره میبریم، بلکه علاوه بر اینها کاربردهای دیگری هم در صنایع مختلف مبتنی بر نیازها و چالشهای آن حوزه میتواند پیادهسازی شود. گسترهی کاربردهای این بستر متنوع و قابل توسعه است.
در انقلاب صنعتی چهارم بحث بهینه سازی بسیار مهم است، به ویژه بهینهسازی انرژی، شرکتها با بهرهگیری از فناوری جدید در تولیدات صنعتی میتوانند در هزینههای انرژی صرفهجویی کنند، به تبع آن هزینه تولید و قیمت مصرفکننده نهایی هم پایین میآید.
وقتی صحبت از بهینه سازی میکنیم، رسیدن به نقطه مطلوب در ابعاد مختلفی از راهحلها مطرح میباشد. به عنوان مثال صنعت چهار در حوزه انرژی برای کاهش خطاها در قرائت کنتورها و به نقطه مطلوب رساندن سطح مصرف، بنا به کاربردهای خانگی و صنعتی به گونهای در ماموریت بهینهسازی نقش ایفا میکند. با هوشمندسازیِ کنتورهای سنتی، فرایندهایی همچون خوانشِ خودکار، بالا بردن امنیت دستگاه، شناسایی دستگاههای خراب و بیاستفاده، به راحتی و با هزینههای بهینه انجام میشوند. سامانههای پایش هوشمند انرژی، سامانه یکپارچهای متشکل از کنتور هوشمند، بستر نرمافزاری و بستر ارتباطی شبکه است که به عنوان مثال میتوان از لوراوَن (LoRaWAN®) [1] یا اینترنت اشیاء باند باریک (NB-IoT) [2] نام برد. هر مصرفکننده الگوی مخصوص به خود را دارد، و الگوی مصرف صنعت با مصرف خانگی و مصرف تجاری متفاوت است بنابراین با این نوع راهکار هوشمندسازی میتوان میزان مصرف مشترکین را از راه دور پایش و کنترل کرد که حرکتی بسیار ارزشمند در جهت مدیریت و کاهش مصرف و در نهایت تحقق بهینهسازی خواهد بود.
یکی از مهمترین عوامل تسهیل کنندهی گسترشِ اینترنت اشیاء، اینترنت نسل پنجم است. برای عملکرد درست اینترنت اشیاء ما به پهنای باند و سرعت بالا برای پاسخگوییِ آنیِ اشیاء به سرور و اشیاء دیگر، نیاز داریم. در حال حاضر بیشترین حجم سرمایهگذاری در حوزه اینترنت اشیاء درآمریکا و چین صورت گرفته است، وضعیت اینترنت نسل پنجم در ایران چگونه است؟ آیا ما در یکی دو سال آینده شاهد ورود اینترنت نسل پنجم به ایران خواهیم بود؟
ما در سالهای اخیر با تبعات بیماری کووید-19 دست به گریبان بودهایم، این یکی از موضوعاتی است که باعث شده تا علیرغم افزایش تقاضا در حوزه فناوری در دوران کووید، رشد بازار با توجه به مسائل اقتصادی و محدودیتهای سرمایهگذاریها (از منظر توسعه و سرمایهگذاری در حوزه فناوری) همچنان از پیشرفتهای فناوریِ روز دنیا عقب باشد. از طرفی با توجه به ماهیت اینترنت 5G، فرکانس بالا و پهنای باند خاصی که دارد، برای راهاندازیِ آن نیاز به سایتهایی داریم که تعداد آن باید چندین برابر از سایتهای مورد نیاز برای اینترنت نسلهای قبل بیشتر باشد. در نتیجه با توجه به نوع فرکانس، پهنای باند خاص و افزایش چند برابریِ تعداد سایتهای مورد نیاز، حجم سرمایهگذاریِ بسیار بالاتری را میطلبد. از طرفی با در نظر گرفتن شرایط تحریم و افزایش چندین برابری هزینهها در حوزه سلامت در دو سال اخیر، حجم سرمایهگذاری در این بازار را محدود کرده. همچنین باید در نظر داشت که بعضی از فرکانسهای مطلوب برای شبکه در حال حاضر خالی نیست و باندهای مورد نیاز باید تعیین تکلیف شده و فرایند قانونگذاری آن پیش برود. قطعا مشکلات و چالشهایی که ما پیش روی خود داریم نسبت به کشورهای توسعهیافته بیشتر است. اما اگر بخواهیم صنعت 4.0 را در ایران پیادهسازی کنیم با توجه به ویژگیهای فوقالعادهی اینترنت نسل پنجم نظیر کممصرف (Low-power) و کمتاخیر (Low latency) بودن، راهی جز راهاندازیِ اینترنت 5G نداریم، این فناوری نقشی حیاتی در صنعت 4.0 بازی میکند. با این حال امیدواریم که در آینده با رفع موانع اقتصادی و قانونی به تدریج بتوانیم در این مسیر حرکت کنیم.
البته باید این نکته را هم متذکر شوم که همین الان هم با تمام موانع ذکر شده، در کاربردهای خاص صنعتی و با در نظر گرفتن توجیه اقتصادی مبتنی بر مدل کسبوکار میتوانیم شبکهی 5G را به صورت محدود (Hotspot) راهاندازی کنیم. به عنوان مثال میتوان برای یک کارخانهی فولاد سایتهایی را در نقاط مختلف شهر برپا کرد تا شبکهای به هم پیوسته با کاربردهای خاص و محدود برای کارخانه شکل بگیرد، و به تدریج در آینده میتوان تعداد این سایتها را افزایش داد.
پس در حوزه صنعت ما خیلی سریعتر شاهد اینترنت نسل پنجم خواهیم بود.
بله در حوزه صنعت با توجه به شرایط اشاره شده، امکان پذیرتر است.
نظر شما در مورد اینترنتهای ماهوارهای چیست؟ با توجه به اینکه استارلینک در حال حاضر در بازار هست و رقبای دیگری همچون وان وب و یوتلست در حال پیوستن به بازار هستند، چه چشماندازی را برای آن متصور هستید؟ آیا در ایران مثل تلویزیونهای ماهوارهای همهگیر خواهد شد؟ یا امکان توسعه آن در ایران وجود ندارد؟
با توجه به اینکه اپراتورهای مخابراتی فعلی در هر نقطه جغرافیایی و شرایط امکان ارائه سرویس را ندارند، حجم قابلیت و فرصتهای فوقالعادهای که اینترنت ماهوارهای میتواند ایجاد کند واضح هست. برای پاسخگویی به شکلهای مختلف نیازمندیها و در موقعیتهای مختلف، فراگیر شدنِ اینترنت ماهوارهای در کنار سایر روش ها کاملا قابل پیشبینی است، در ایران با توجه به نیاز بازار و محدودیتهای خطوط ارتباطی فعلی، ضرورت ایجاد و رشد اینترنتهای ماهوارهای با پتانسیل بالایی رو به رو است که امید است با تسهیل شدن مجموعهای از شرایط و قوانین و نکاتی که برای اینترنت ماهوارهای در نظر خواهند گرفت بتوانیم از مزایای اینترنت ماهوارهای در کشور بهرهمند شویم.
علاوه بر بحث فناوری، نوعی نگاه متفاوت به انسان و منابع انسانی در انقلاب صنعتی چهارم مشاهده میشود. گفته میشود زیربناهای توسعهی انسانی در انقلاب صنعتی چهارم عبارتاند از 1- داشتن یک زندگی سالم و خلاقانه، 2- داشتن آگاهی، و 3- دسترسی به منابع مورد نیاز برای برخورداری از یک زندگی متعارف. ما در ایران چگونه میتوانیم به اهداف توسعهی انسانی برسیم؟ آیا اصولا با مکانیزمها و ساختار فعلی اجتماعی/سیاسی در ایران چنین چیزی امکانپذیر است؟
بر اساس دیدگاه گارتنر در طرح موضوع علوم انسانی دیجیتال یا انسانگرایی دیجیتال (Digital humanism)، موضوع ارتباط دوجانبه میان علوم انسانی و دنیای دیجیتال مطرح شده است. در واقع تحول دیجیتال در خدمت انسان و در جهت رشد قابلیتهای آن میباشد. به عنوان مثال با تحولاتی که صنعت 4.0 در حوزهی انرژی و کشاورزی ایجاد خواهد کرد میتوانیم برای اَبَربحرانهای زیستمحیطی راهحلی پیدا کنیم. در حوزهی منابع انسانی هم باید توجه ویژهای به این حوزه شود. اگر بخواهیم از مزایای تحول فناورانه در صنعت 4.0 بهرهمند شویم، راهی نداریم جز اینکه شرایط و مسیر حرکت را در سایر ابعاد نظیر ابعاد انسانی و اجتماعی نیز هموار کنیم. باید این تحولات و قابلیتهای آن معرفی شود و همه مردم به مزایای آن آگاه شوند. مردم باید بدانند که چگونه صنعت 4.0 میتواند به بهبود زندگی انسان کمک کند. قطعا موانع پیش روی اینگونه تغییرات، با قانونگذاریِ صحیح همراستا با این تحولات میتواند خیلی سریعتر مرتفع شود.
با ظهور انقلاب صنعتی چهارم و حتی پیش از آن به نظر میرسد بسیاری از مشاغل در حال ناپدید شدن و بسیاری از تخصصها و شغلهای جدید نیز در حال ظهور هستند؟ به عنوان مثال یک متخصص رادیولوژی را در نظر بگیرید که سالها تحصیل کرده و تخصص گرفته است تا بتواند تومورهای مغزی را در تصاویر رادیولوژی از مغز انسان تشخیص دهد، ولی حالا سیستمهای هوش مصنوعیای ساخته شده است که با بررسی میلیونها تصویر رادیولوژیِ ثبت شده در گذشته توانسته است هوش خود را آموزش داده و تقویت کند و در نتیجه میتواند تومورهای مغزی را دقیقتر و بهتر از متخصصهایی با سالها تجربه، تشخیص دهد. تصویر کنید فردی تصمیم میگیرد در رشتهای تحصیل کند که در حال حاضر در جامعه دارای منزلت اجتماعیِ بالایی است و سالهای زیادی از عمر خود را در تحصیل آن تخصص میگذراند. حال بعد از فارغالتحصیل شدن با این واقعیت مواجه میشود که شغل او با ساخت نرمافزارهای دارای هوشمصنوعی در خطر ناپدید شدن و از بین رفتن است! آیا این موضوع میتواند منشاء بحرانهای جدید در جامعه باشد؟ فکر میکنید در آینده چه نوع شغلها و تخصصهایی دوام میآورند و چه نوع مشاغلی از بین خواهند رفت؟
صنعت چهار فرصتهایی را ایجاد میکند که با سادهتر شدن کارهایی که تکراری و خسته کننده هستند و گاها ایمنی و سلامتی افراد را به خطر میاندارند، با آزاد شدن زمانهایی که پیشتر هدر میرفت افراد وقت و انرژی خود را صرف جنبههایی کنند که نقش خلاقیت و نوآوری در آنها مشهود است. صنعت چهار با هوشمندسازی فرایندها و سازوکارها عملا قرار است هزینههای تولید را کاهش و سرعت تولید و توسعه را افزایش دهد. بنابراین قسمتهایی از شغلهایی که مبتنی بر فعالیتهای تکراریِ الگوریتمپذیر و قابل پیشبینی باشد در آیندهای نه چندان دور به تدریج جای خود را به مجموعهای از سیستمهای هوشمند خواهد داد که آن کارها را حذف، خودکارسازی و یا تغییر شکل خواهند داد. در کنار آن حتما چندین برابر شغلهای جدید و فرصتهای نو خلق میشود. نیروی کار باید آماده این تغییرات باشد تا بتواند در فعالیتهای جدید نقشآفرینی کند و از این فرصت در شکوفایی و نوآوری استفاده کنند، در غیر اینصورت شاهد نابرابری شغلی و شکاف مهارتی شدیدی در جامعه خواهیم بود.
به عنوان نمونه از حوزههایی که تقاضای زیادی در آنها در آینده شکل خواهد گرفت میتوان به هوش مصنوعی، یادگیری ماشین، کلان دادهها، خودکارسازی فرایندها، امنیت اطلاعات، طراحی تجربه کاربری و تعامل انسان با نرمافزار، رباتیک و زنجیرهی بلوکی، اشاره کرد. در این حوزهها شاهد نیاز شدید بازار در آینده خواهیم بود. برعکس مشاغلی که جنس تکرارشوندگی و روتین دارند، شغلهایی که خیلی مبتنی بر خلاقیت و نوآوری نیستند از بین خواهند رفت. عملا شغلهایی که حالت میانرشتهای دارند توسعه پیدا خواهند کرد. مثلا در هوش مصنوعی فرد هم باید کار فنی، تخصصی و برنامهنویسی انجام دهد و هم با حوزهای که قرار است هوش مصنوعی در آن توسعه پیدا کند آشنایی کافی داشته باشد و بتواند با آن ارتباط برقرار کند. به طور کلی اگر مشاغلی دارای مولفههایی همچون حل مسائل پیچیده، خلاقیت و نوآوری باشند احتمالا در آینده بیشتر با آنها سروکار خواهیم داشت. اگر چنین مواردی در یک شغل نباشد خیلی سریع به سمت حذف و جایگزینی در آینده پیش خواهد رفت.
با توجه به اینکه در ایران کمبود نیروی متخصص داریم و رقابت شدیدی بین کشورهای توسعه یافته برای جذب نیروهای متخصص وجود دارد، چه پیشنهادی برای شرکتها دارید تا بتوانند سرمایهی انسانی خود را گسترش دهند؟
یکی از موضوعات مهم در فرایند تحول دیجیتال، بحث منابع انسانی دیجیتال است. در یک انقلاب صنعتی با این ابعاد و حجم تغییرات و اثراتی که بر آینده انسان میگذارد، قطعا سازمانها را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد. بنابراین سازمانها باید به توانمندسازی افراد و نیروی انسانی خود توجه ویژهای داشته باشند. در دورهی جدید، سازمانها با نیازمندیهای جدید مواجه میشوند که چالشهایی برای آنان در پی دارد، استراتژی سازمان میتواند این باشد که با آموزش و توانمندسازی افراد فعلی بخشی از مسائل و مشکلات جدید حل شوند. تعریف فازهای آمادهسازی و توانمندسازی سرمایههای انسانی در راستای رویایی با تحول دیجیتال و هزینه کردن برای آن میتواند یکی از راهکارها باشد.
حفظ و توسعه مزایای رقابتی سازمانها و ایجاد محیطهای کاریِ یادگیرنده برای پرسنل یکی دیگر از راهکارها برای دستیابی به اهداف نگهداشت و رشد سرمایه انسانی خواهد بود.
توجه به نسل Z، تغییرات فضاهای کاری جدید، نیازهای شغلی دنیای پیش رو، کار کردن در اکوسیستمهای جدید و همگام شدن با اقتصاد Gig، نگاهی نو به انسانها و ساختارهای جدید منابع انسانی را میطلبد. با تغییر اولویتها و دغدغههای نسل جدید، تغییرات بنیادی در ساختارهای مدیریت منابع انسانی از ضروریات است. قطعا پاسخگویی به نسل جدید و نیازهای آنها و اقتصاد گیگی در گرو ساز و کارهای جدید مدیریت منابع انسانی و تغییر در ساختارهای متناسب با آن خواهد بود.
در حوزه نرمافزار، شبکههای اجتماعی و سایر حوزهها تعداد زیادی موقعیتهای جدید برای نیروی جوان که تازه میخواهند وارد بازار کار شوند به وجود آمده است، اما این سردرگمی وجود دارد که یک فرد تا کی میتواند فناوری جدید و مهارت جدید کسب کند تا بتواند خود را در بازار کار سرپا نگه دارد، در حالی که امروز اگر نیروی کار تنها حتی به مهارتهای چند ماه قبل خود اکتفا کند ممکن است به این نتیجه برسد که در کار خود در حال پسرفت است و همین روزهاست که با نیروی جدیدی جایگزین شود. توصیه شما برای جوانان تازه نفس که وارد چنین بازار پویایی میشوند چیست؟
به طور خلاصه اگر بخواهم بگویم، به نظر میرسد برای انطباق با این تغییراتِ سریع تنها از یک مسیر میتوانیم گذر کنیم؛ یادگیری مداوم مبتنی بر شناخت نیازمندی بازار. افراد باید متناسب با سرعت تغییراتی که در حال وقوع است و البته رصد تغییرات نیازهای بازار، دانش و مهارت خود را نیز ارتقاء دهند. در واقع نیازمند یک پارادایم شیفت ذهنی هستیم، تنها با این تغییر نگاه، افراد میتوانند از تغییرات استقبال کنند و به تدریج با مهارت و دانشی که به دست میآورند خود را با دنیای جدید تطبیق دهند. دیگر مثل گذشته نیست که فردی یک چیز یاد میگرفت و سالها با همان چیز و بدون یاد گرفتن مهارت جدید کسب درآمد میکرد. فضا عوض شده است، به نظر می رسد برای همگام شدن با تحول دیجیتال باید توامان آموخت و با تغییرات سازگار شد.
بیایید از مساله منابع انسانی خارج شویم، در اینجا میخواهم در مورد خودروهای خودران و خودروهای برقی سوالاتم را ادامه دهم. ایران چه زیرساختهایی لازم دارد تا بتواند از خودروهای خودران و برقی استفاده کند؟ شاید هماکنون هم زیرساختهای لازم در برخی نقاط شهرهای ایران موجود باشد. سوال بعدی اینکه آیا خودروهای خودران تولید داخل میتوانند با نمونههای خارجی رقابت کنند؟ آیا ممکن است در آینده همان وضعیتی که در صنعت خودروسازی ملی در ایرانخودرو و سایپا به وجود آمد در صنعت خودروهای برقی هم به وجود بیاید؟
ماهیت خودروهای خودران وابسته به فناوریهای فوقالعاده جدید و مبتنی بر کلان داده و هوش مصنوعی هستند، اتفاقا به سوال قبلی شما باید برگردیم که در مورد اینترنت 5G بود. در اینجا نیاز ما به 5G بسیار بیش از پیش احساس میشود. دیگر مثل یک کارخانه صنعتی نیست که بخواهیم با چند سایت و راهاندازی چند دکل به صورت هاتاسپات شبکهی 5G را راهاندازی کنیم. در اینجا باید یک فراگیری در پوشش اینترنت 5G در سطح شهر شکل بگیرد، تا خودروها بتوانند همدیگر را ردیابی کرده، بشناسند و موانع را تشخیص دهند. در مورد اینکه آیا ما میتوانیم با شرکتهای خارجی رقابت کنیم یا خیر باید مساله را به دو بخش متفاوت تقسیم کرد، بخش نرمافزاری و بخش سختافزاری. ما در بخش نرمافزاری چون تمرکز روی توسعهی الگوریتمها و سیستمهای نرمافزاری است ما اتفاقا اینجا خیلی جای رقابت داریم. یعنی شرکتهای ایرانی از این زاویه حتی میتوانند مزیت رقابتی هم داشته باشند. ما در قسمتهای نرمافزاری می توانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم، در درازمدت شبکهی جدیدی از خودروسازی شکل میگیرد که مانند صنعت خودروسازیِ سنتیِ فعلی کار نخواهد کرد و با قدرت نرمافزاری میتوان خودروهای جدید و متفاوتی خلق کند و برای این صنعت آینده مثبتی را میتوان متصور بود. البته همهی اینها نیازمند رفع موانعی است که پیشتر اشاره کردم.
به عنوان سوال آخر بیایید قدری در مورد زنجیرهی بلوکی صحبت کنیم. آیا فناوری زنجیرهی بلوکی میتواند در انقلاب صنعتی چهارم نقشی بازی کند؟ آیا فراجهان یا متاورس در مقیاس صنعتی میتواند از این فناوری بهره ببرد یا زنجیرهی بلوکی تنها در فراجهانهای عمومی و سرگرمی کاربرد دارد؟ در سایر حوزهها چطور آیا در قالب کاربردهای صنعتی میتوان روی فناوری زنجیرهی بلوکی حساب کرد؟ البته شما به نکتهای اشاره کردید که با آمدن کووید-19 فناوری از نیازمندیهای بازار پیشی گرفته است. اجازه دهید در این مورد قدری با شما مخالفت کنم. به نظر من در حوزه فراجهان و اینترنت بعد از اتفاقات کووید-19 و دو سال خانهنشینی، مردم به استفاده از اینترنت و دنیای مجازی گرایش بیشتری پیدا کردند. به تدریج به نظر میرسد نیازهای مردم در حال خارج شدن از صفحات دو بعدی وب است و به نظر میرسد سلایق مردم به سمت تجربههای غنیتری از دنیای مجازی مثل غوطهوری 360 درجه سوق پیدا کرده است.
من در اینجا ابتدا به موانع توسعه صنعت 4.0 اشاره میکنم بعد به سوال شما در مورد فراجهان و بحث زنجیرهی بلوکی میپردازیم. برای پیادهسازی صنعت 4.0 ما نیازمند این هستیم که امکانات زیرساختی در سطح کشور بتواند هر چه زودتر توسعه پیدا کند. بحثهای قانونی باید نظم و سازمانی بگیرد و شرایط برای راهاندازی اینترنت 5G باید تسهیل شود و همچنین مساله دیگری که داریم بحث نیروی کار متخصص است که باید روی آن بیشتر کار کنیم. در دوران همهگیری خیلی از کشورها از جمله ایران با مسائل و مشکلات اقتصادی زیادی دست به گریبان شدند. برای توسعه صنعت 4.0 ما نیاز به سرمایهگذاری داریم مثلا برای راهاندازی 5G به حجم عظیمی از سرمایهگذاری احتیاج است اما وقتی کووید اتفاق افتاد، حجم سرمایهگذاریها در حوزه تکنولوژی (علیرغم روند تقاضای رو به رشد آن) و به علت نیازمندیهای ایجاد شده به واسطه کووید مثلا در حوزه سلامت، تمرکز بازار و رشد آن در مقایسه با تحولی که دنیا تجربه کرده، فرایند توسعهی زیرساختها را تحت تاثیر قرار داد.
نکته دیگر اینکه فناوری در سطح دنیا با سرعت بالایی در حال پیشرفت است اما ممکن است در بازارهایی رشد نیازها به همان سرعت نباشد به این دلیل که هنوز موانع فناورانه زیادی در پیش روی بازار وجود دارد. به عنوان مثال ما در حال بحث روی انقلاب صنعتی چهارم هستیم اما یک سری از بحثها و موانع اصلا مربوط به انقلاب صنعتی سوم میشود. یعنی ما کمبودهایی در برخی قسمتها داریم که هنوز در انقلاب صنعتی سوم آن را تکمیل نکردهایم و حالا میخواهیم بیاییم به صنعت 4.0 در صورتی که انقلاب صنعتی چهارم مبتنی بر زیرساختهایی است که باید در انقلاب صنعتی سوم تکمیل میشد. چون این عدم توسعهیافتگی در برخی قسمتها وجود دارد بنابراین در صنعت 4.0 هم ما را با موانعی مواجه میکند. اما در بعضی از کشورها که زیرساختهای لازم در انقلاب صنعتی سوم فراهم آمده حالا مردم تشنهی امکانات جدید هستند و این نیازها همراستا با پیشرفت فناوری به جلو پیش میرود.
در بحث زنجیرهی بلوکی باید گفت که آیندهی دنیا روی زنجیرهی بلوکی است و عملا ما از ماهیتی متمرکز (Centralized) به ماهیتی غیرمتمرکز (Decentralized) در حال حرکت هستیم. تصوری که ذهن اغلب مردم روی آن سوگیری دارد این است که زنجیرهی بلوکی مربوط به رمزارزها میشود اما در واقع آنچه اتفاق افتاده این است که کاربردهای زیادی برای زنجیرهی بلوکی پیدا شده است. مثلا در مدیریت زنجیرهی تامین، سبکهای جدید زندگی، مطرح شدن سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز (DAO Decentralized Autonomous Organization)، نظامهای پولی و اجتماعی، قراردادهای هوشمند، شبکهی توزیع انرژی و بسیاری از حوزههای دیگر در حال تمرکززدایی و استفاده از قابلیتهای زنجیرهی بلوکی است. در هر حوزهای که قابلیت تعاملات تراکنشی داشته باشد زنجیرهی بلوکی قابلیت تحولآفرینی و تسهیل فرایندها را دارد. به عنوان مثال در حوزه اینترنت اشیاء با توجه به تعدد دستگاههای متصل به هم و حجم عظیم دادههایی که مبادله میشود، مسائلی از جنس کلان داده پیش میآید، تضمین درستی دادهها در طول مسیر هزینههای غیرقابل پیشبینی دارد. در حالیکه اگر از فناوری زنجیرهی بلوکی استفاده کنیم ردیابی و امنیت اطلاعات به راحتی میتواند میسر شود.
در مورد سوال بعدی شما، در موضوع فراجهان، همزادهای دیجیتال در واقع به نوعی کپی دیجیتال از مجموعه داراییهای فیزیکی، فرآیندها و سیستمها هستند. نکته حائز اهمیت این است که با توجه به افزایشِ لحظهایِ دادهها و اسناد مثلا در خطوط تولیدی کارخانهها، باید مکانیزمی برای امنیت و تغییرناپذیریِ دیتاها وجود داشته باشد که برای این مهم با توضیحات قبلی میتوان از فناوری زنجیرهی بلوکی بهره برد.
منتشر شده در فصلنامهی فرهنگی-هنری جهان اشراقی
شماره نهم، زمستان 1401
[1] لورا (LoRaمخفف Long Range) فنِّ انحصاریِ شبکهی گستردهی کمتوان (low-power wide-area network یا به اختصار LPWAN) است. این روش بر اساس فنهای تعدیل طیف گسترش برگرفته شده از فناوری chirp spread spectrum (یا به اختصار CSS) صورت گرفته است.
از آنجا که لورا لایهی فیزیکی را تعریف میکند، کمبود لایههای بالایی شبکه حس میشدند. از این رو لوراون یکی از چندین پروتکلی است که برای تعریف لایههای بالایی شبکه ساخته شده است. لوراون پروتکل لایهی کنترل دسترسی متوسط (medium access control یا به اختصار MAC) مبتنی بر ابر است اما عمدتاً به عنوان پروتکل لایهی شبکه برای مدیریت ارتباط بین دروازههای شبکه گسترده کم توان و دستگاه های end-node به عنوان پروتکل مسیریابی که توسط LoRa Allianceنگهداری میشود، عمل میکند. (منبع: ویکی پدیا)
[2] اینترنت اشیاء باند باریک (به انگلیسی: Narrowband IoT یا NB-IoT یا LTE Cat NB1) یکی از فناوریهای LPWAN است که این قابلیت را فراهم میکند تا تعداد زیادی از دستگاهها و سرویسها بتوانند از طریق شبکههای سلولی به یکدیگر متصل شوند. NB-IoT فناوریای است که توسط سازمان استانداردسازی 3GPP برای حمایت از اینترنت اشیاء به وجود آمدهاست. (منبع: ویکی پدیا)