ویرگول
ورودثبت نام
انفرادی
انفرادی
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

Wake up

برای دوست هایم می نویسم. برای کسانی که می دانم در این آشوب زندگی امروزی، دنبال معنا می گردند. کسانی که قرار نیست کوله بار سنگینی از تاریخ را با خود حمل کنند. می خواهند اصیل باشند و اصیل بودن یعنی نزدیکی بیشتر به خود. خود بودن و خود را بودن.

نویسنده :

متن قبل در مورد #تفکر-شفاف کمی صحبت کردیم. دری را باز کردیم به سوی #انسان-شناسی.

حال می خواهم چیز های مختلف و پراکنده و مهمی را نام ببرم و در روز های آتی پازل #تفکر-شفاف را در کنار هم تکمیل کنیم.

کلید واژه ها را با هشتگ مشخص می کنم تا اگر بیشتر علاقه داشتید. سرچ کنید و بیشتر بخوانید.

حتما تا انتها بخوانید و در مورد هر کلید واژه اگر چیزی می دانید کامنتی بدهید.

با #سفر-قهرمان شروع می کنیم .و #کهن-الگو از فلسفه #یونگ.

سفر قهرمان، یعنی سفری که باعث می شود قهرمان شویم. بن مایه بسیاری از داستان هایی که می خوانید همین سفر قهرمان است. مرحله های مخصوص به خودش را دارد. بسیاری از بازی ها نیز، همین #سفر-قهرمان را در بردارند. کار های پائولو کوئلیو بیشتر این سبکی هستند. اگر دقیق شوید خواهید دید اغلب داستان های ماندگار سفر کردن هستند. داستان ارباب حلقه ها از این نمونه است.

حال چرا این را گفتم ؟ می خواهم که قهرمان باشید. قهرمان شفاف فکر کردن. قهرمان #روایت.

و تمام این سفر با دو چیز فوق العاده همراه هستند #عشق #ماجراجویی

متن :

Our passions are the winds that propel our vessel. Our reason is the pilot that steers her. Without winds the vessel would not move and without a pilot she would be lost.

نویسنده :

امروز اتفاقی در مورد دو چیز با دوستانم چت کردم. یکی اینکه #عشق درونی است. فرد مقابل صرفا باعث می شود شما نسبت به این حس آگاه شوید. یا آن را کشف کنید. حال آنکه همه #عشق ها از نوع #عشق-به-جنس-مخالف نیست. عشقی که در #سفر-قهرمان به کار ما می آید. عشقی از جنس #زیبایی است. عشقی از جنس #حقیقت است. نگران کلید واژه ها نباشید فقط می خواهم آشنا شوید. عشقی که در این ماجراجویی ها خواهیم دید از جنس داستان مشهوری است از زبان #افلاطون. افرادی در غار به دیدن سایه ها دل بسته بودند. تا اینکه روزی به سوی آتش و سپس به سمت بیرون غار و روشنایی و خورشید حرکت کردند. در این راه آن ها #عاشق بودند. عشقی از جنس حقیقت یابی.

چیز دیگری که ذهنم را مشغول خودش کرده بود. حس #ماجراجویی بود. چیزی که باعث می شود به کشف ناشناخته ها بروید. در واقع جرقه آن، از گوش دادن به آهنگی از black hill بوده است.

نمی دانم که این لینک درست کار می کند یا نه. اما با فیلتر شکن روی آن بزنید. دو آهنگ اول این آلبوم بسیار #هارمونی دارد. سوال اساسی من این بود. هارمونی چیست ؟ چطور می فهمم کدام نت کنار کدام زیباست. نمی خواهم اطلاعات علمی به من بدهید و صرفا با دانسته ها بازی کنید. به ماهیت #ماجراجویی آن نگاه کنید. این که چطور نت ها و یا کلام و یا واژه ها می توانند دنیایی را برای ما و یا بهتر است بگویم مغز ما باز می کنند؟

ماجراجویی می تواند ما را به سمت ناشناخته ها پرتاب کند. می تواند به سمت کتاب ها و منابع و لینک ها حرکت دهد. اما گاهی مانند عشق، برای شعله ور شدن نیازمند کمی #تلنگر است. عشق را دیگری تحریک می کند اما در نهایت ریشه این عشق در نهاد خود فرد کاشته می شود. ماجراجویی نیز همین است. شاید نور از بیرون به داخل غار تابیده باشد. و عامل این نور و حقیقت نیز خورشید باشد. اما برای افراد داخل غار، ماجراجویی بوده است که آن ها را به سمت این حقیقت کشانده است. انسان عالم ابتدا عاشق و ماجراجو بوده است. کسی که شفاف فکر می کند باید عاشق و ماجراجو باشد.

متن :

مسئولیت اش با شماست. آری دقیقا با شماست. چگونه می خواهید در چند دهه بعد جواب خودتان را در آینه بدهید. خواهید گفت که نمی دانستید ؟ خواهید گفت که ناتوان بوده اید ؟ بیدار شوید، همین امروز بیدار شوید. تمام قالب هایی را که برای تان ایجاد کرده اند را دور بریزید. مغز را از زائد ها بشویید. این فقط مسئولیت اش با شماست. در ابتدا باید داشته هایتان را زیر سوال ببرید. هیچ لیوان پری، پر تر نمی شود. اما باید دیدگاه لیوان خالی را داشته باشید. هنوز چیز هایی زیادی است که باید بدانید.

نویسنده :

امروز درهم گفتم، باید در ابتدا #پرسه-زنی یا wandering# داشته باشیم. تا بتوانیم موضوع را باز کنیم. و دو عنصر اساسی #روایت را انجام داده باشیم. #گره-افکنی و سپس #گره-گشایی.

حال شعر زیر را بخوانید و سرچ کنید و گوش دهید.


This is the end, this is the end

You wait to find that I'm still here

And you've been waiting for the light to shine

Wake up, wake up, wake up

I'll be the answer to the question

I can't answer, it's a question

You can't spit it out, can we find,

We find, we find a way out, a way out

It's easier to understand


سفر قهرمانعشقافلاطونپائولو کوئیلوروایت
نوشتن، هویت من است با آن زیست شخصی‌ام را احساس میکنم و با آن از زیست شخصی‌ ام فرار میکنم و به راحتی پرنده‌ ای می‌شوم در آسمان های تخیلات. شما راهی بهتر از نوشتن سراغ دارید برای نفس کشیدن ؟
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید