Mohamadreza Lalegani
Mohamadreza Lalegani
خواندن ۹ دقیقه·۴ سال پیش

زبان آدمی‌زاد: ریشه های بسیار عمیق جنسیت زدگی روزمره


هر کس برای توصیف و هضم تجربیاتش از واقعیت خام، بسته هایی معنایی را ایجاد می‌کند. برچسب هایی که بر این بسته ها خواهد خورد، همان واژگان هستند. نوع بسته بندیِ واقعیت، به نحوه‌ی درک و هضم تجربه ها و ایجاد دنیای معنایی منحصر به فرد ختم می‌شود. هر کس با توجه به تجربیاتش از جهان، اقدام به ایجاد واژگان خاص خودش خواهد کرد. در مقیاس اجتماعی، اوضاع فرهنگی-انسانی و سیاسی به نوعی تجربه‌ی آن جامعه از آن برهه تاریخیست و در بین افراد آن جامعه با توجه به این تجربیات زبان تغییر خواهد کرد. واژگان جدید ایجاد خواهند شد و بعضی واژگان خواهند مُرد. در این بین واژگانی که تجربه‌ی افراد در راس قدرت، ادیبان و مشاهیر را طبقه بندی می‌کنند به زبان معیار، زبانی که به نسل های بعد آن را فرا خواهند گرفت، انتقال خواهد یافت و تجربیات و واژگان اقلیت ها و گروه های محدود شده سهمی از زبان نخواهد داشت. این تبعیض تاریخی در زبان به نابرابری هرمنوتیکی شناخته می‌شود.


سال‌ها احاطه مردان بر ابعاد مختلف اجتماعی-سیاسی و فرهنگی بسیاری از زبان های جهان را برای بیان تجربه‌ای مردانه از واقعیت اختصاصی کرده است. در حقیقت این تبعیض نوعی جنسیت زدگی زبانیِ تاریخیست که بر شاکله‌ی بسیاری از زبان های بشری نهادینه شده.


این که زبان تنها توانایی روایتی مردانه از واقعیت و تجارب را داشته باشد باعث محدودیت و دور افتادگی معنایی زنان از بسیاری از ابعاد جامعه و حتی از تجارب خود خواهد شد. به این معنی که زنان در بعضی از عرصه ها از قبل با تبعیضی ناگزیر در عرصه رقابت قرار می‌گیرند و این تبعیض بسیار عمیق، ریشه دار و بسیار پنهان و ناخوداگاه است.


درباب مثالی برای خطر نابرابری هرمنوتیکی، یکی از آسیب های روایت مردانه از واقعیت، توجیه تجاوز جنسی به واسطه عدم درک و شناخت معنای آن، هم از طرف فرد متجاوز و هم از طرف فرد قربانی است. در ادبیات فارسی که بخش عظیمی از آن را مردان شکل داده اند، مفاهیمی مانند «ناز کشیدن» ، «ناز کردن» ، «جفا کردن» و در کل برچسب هایی که به امتناع زنانه زده می‌شود، سال های سال بر سیطره معنایی روابط زن و مرد در جامعه ایرانی حکم فرما بوده است. این مفاهیم و همچنین مفاهیم دینی مانند «تمکین» به صورت بالقوه می‌تواند موقعیت تجاوز را برای قربانی عادی جلوه دهد و با برچسب های شاعرانه بر روی کار متجاوز، قربانی، متجاوز را تبرئه کرده و خود راه به علت احساس ناخوشایند مقصر می‌داند. همچنین فرد متجاوز نیز به همین علت کار خود را متعارف یا حتی عاشقانه تصور کرده و شهود غیراخلاقی و به زبان دیگر حس بدی نخواهد داشت. این درک معیوب و آسیب زای مردانه از این واقعه‌ی تلخ تجاوز را محتمل و آسیب آن را برای قربانی زن، چندین برابر خواهد کرد.


سوای ریشه شناسی فلسفی و طولی جنسیت زدگی زبان ها، مطالعه این امر به صورت مقطعی و عرضی نیز به بررسی زبان از نظر ساختار زبانشناختی و جنسیت زدگی نحوی زبان ها ختم خواهد شد که موضوع داغ فلسفه‌ی زبان معاصر بوده است. در این زمینه می‌توان به طور مثال به نقد های وارد شده به ساخت زبان انگلیسی توسط فیلسوفان زبان معاصر اشاره نمود:


◽️صرف متفاوت افعال یا ضمایر برای زنان

◽️جنسیت دهی به واژگان (که لزوما به معنی جنسیت زدگی نیست)


◽️نشاندار بودن اسامی زنانه:

?Actor(male) + ess = Actress(female)


?Manager(male) + ess = Manageress(female)


?Man+ "wo" = Woman


⁦▪️⁩نشاندار بودن اسامی زنانه به واسطه زبان عربی در زبان فارسی نیز دیده می‌شود:

?مدیر + «ه» تانیث = مدیره

?محترم + «ه» تانیث = محترمه


◽️اسامی خنثی کاذب: اسامی که قرار است برای اشاره به انسان به صورت اسمِ جنس به کار روند:


?Mankind or Man(بشریت) :

?Man is a primate.


اما خنثی نیستند. در جمله زیر می‌توان به سادگی به کاذب بودن این خنثی بودن پی برد:


?Man has two sexes: some men are female.

?Man breastfeeds the youngers.


⁦▪️⁩در زبان فارسی نیز این اشاره به بشریت با هنجار مذکر به چشم می‌خورد. مثلا:

?بنی آدم ، آدمیان، آدمیزاد


◽️وجود عناوین نامتقارن : پیشوند هایی که برای زنان و مردان به کار می‌رود متفاوت است:

?مردان: Mr.

?زنان: Miss , Mrs., Ms.


عناوین استفاده شده برای زنان اطلاعاتی راجع به وضعیت تاهل آن ها انتقال می‌دهد در صورتی که برای مردان اینطور نیست. استفاده روزمره از این پیشوندها، هربار خطابْ قرار داده شدنِ زنان را، اجبارا با انتقال و یادآوری اطلاعاتی از وضعیت تاهل آن ها گره خواهد زد. این امر باعث فروکاسته شدن عنوان زنان در محیط های رسمی به وضعیت تاهل و در واقع شوهر داشتن یا نداشتن آنان خواهد شد و هویت مستقل آن ها را زیر سوال خواهد برد.


⁦▪️⁩ در فارسی نیز عناوینی مانند دوشیزه برای بانوان ، هرچند الآن بسیار کم استفاده می‌شوند اما دلالت بر همین عدم تقارن زبانی دارند.


***

زبان فارسی بر خلاف اکثر زبان هایی مانند انگلیسی، فرانسوی یا عربی از نظر نحوی یکی از خنثی ترین و مطلوب ترین زبان های جهان از نظر تقارن جنسیتی است. افعال و صرف آن ها و دستور زبان فارسی کنونی، تقریبا هیچ اشاره ای به جنسیت نمی‌کند. اما از نظر کاربردی، اصطلاحات و استعارات و ساختِ واژگان آثار جنسیت زدگی در فرهنگ زبانی گویندگان آن مشهود است. مثال هایی از این امر در ادامه آورده شده است.


◽️ضرب المثل ها و اصطلاحات نامتقارن فارسی: در بسیاری از ضرب المثل ها و اصطلاحات روزمره فارسی از واژگان مذکر به عنوان هنجاری مثبت برای عام استفاده می‌گردد. این ضرب المثل ها معادل زنانه ندارند:


?مردش هستی یا نه؟

?مرد و مردونه برو بهش بگو.

?مرد کار نیستی تو!

? قول مردونه بده.

?بابا طرف سیبیل گرو گذاشته.

?با اتحاد و برادری می‌توان بر دشمن غلبه کرد.


◽️ پیش‌تر نیز به ادبیات فارسی و پیشینه تاریخی آن اشاره شد. در بسیاری از اشعار و قطعات شاعران بزرگ فارسی نیز از واژگان مذکر برای خطاب به تمام انسان ها استفاده شده است. در پند نامه های بزرگ ادبیات فارسی نیز بسیاری از خطابه ها به صورت نا متقارنی مذکر هستند. گویا تنها کنشگران اخلاقیِ پندپذیر مردان هستند. این قطعات گاها به اصطلاحات روزمره عموم راه می‌یابند.


?بر بساط نکته دانان، خود فروشی شرط نیست

با سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش

«حافظ»


?صورت زیبای ظاهر هیچ نیست

ای برادر! سیرت زیبا بیار

«پروین اعتصامی»


?کار هر کس نیست خرمن کوفتن

گاو نر می‌خواهد و مرد کهن

«ضرب المثل فارسی»


?ای برادر! تو همه اندیشه ای

مابقی خود استخوان و ریشه‌ای

«مولوی»


?تا مرد سخن نگفته باشد

عیب و هنرش نهفته باشد

«سعدی»


?ز نیکی بود مرد را راستی

ز سستی کژی آید و کاستی

«فردوسی»



◽️صورت انفعالی نامتقارن: در زبان فارسی گاها افعال مختص به فاعل مونث، صورت «مفعولی» و افعال مختص به فاعل مذکر، صورت «فاعلی» به خود گرفته‌اند. استفاده از این افعال با انتقال پنهان بار انفعالی به فاعلیت زنان، باعث دیکته‌ی ناخوداگاه احساس تابع بودن و عدم کنترل بر تصمیم گیری های شخصی برای مثال در زمینه ازدواج خواهد شد. گویی «خود بیان فعل» نیز اجازه‌ای ورود فاعلیت به جمله را از زنان می‌ستاند. به طور مثال:


?دختر دادن / دختر گرفتن

?زن دادن / زن گرفتن

?طلاق دادن / طلاق گرفتن

?نشان کردن / نشان دادن


⁦▪️⁩متاسفانه حتی در زبان فارسی عامیانه و خیابانی، افعالی که برای تداعی رابطه جنسی به کار می‌روند نیز از همین دست افعال بوده و باعث گره خوردن فعل جنسی زنانه با بار تحقیری و شرمگون و همچنین بار انفعالی می‌شود. این امر باعث می‌شود ادبیات جنسی فارسی اتمسفری متجاوزانه داشته باشد.


◽️تحقیر واژگانی: در بسیاری از زبان های جهان از جمله فارسی صفات منفی تحقیرآمیزی مختص به زنان و صفات زنانه وجود دارد. این صفات بسیار متنوع و اختصاصی هستند و مهمتر از همه معادل مذکر ندارند. بار تحقیری بسیاری ازین صفات مربوط به عدم مقبولیت زنان و صفاتشان در دیدگاه مردان و حتی زندگی جنسی آنان است. این صفات اغلب برچسب هایی اجتماعی ناشی ازین عدم مقبولیت است، مثلا عدم جذابیت برای مردان، ازدواج نکردن و یا جدا شدن. مثلا:


?بیوه، ترشیده ، سلیطه ، مطلقه ، عجوزه، دست خورده


◽️فحاشی جنسیتی: زبان فارسی مانند اکثر زبان‌های جهان دارای صفاتی منفی منصوب به عام و اغلب منصوب به مردان است که به واسطه توهین به زنان تحقیر آمیز تلقی می‌شوند. اغلب صفات نیز مانند گروه قبل در نتیجه وجود مفاهیمی مثل باکرگی، عفت ، آبرو و ناموس که دارای پس زمینه فرهنگی-مذهبی هستند به وجود آمده‌اند.


?بی‌ناموس - بی مادر - مادر خراب - بی غیرت و...[حدود ۹۰٪ این دسته از کلمات رکیک هستند و آورده نشده اند]


◽️همچنین صفاتی مانند «زن ذلیل» از جمله صفات تحقیرآمیزیست که برای مردانی که از همسر خود حرف شنوی دارند استفاده می‌شود. زبان فارسی برای حرف شنوی زن از شوهر صفت مذمومی ندارد.



◽️اصطلاحات و ضرب المثل های منفی: گاها برای توصیف منفی یک موقعیت یا یک شخص از صفات، اصطلاحات یا ضرب المثل های منفی که اشاره به ویژگی های زنانه دارند استفاده می‌شود. در استفاده از این اصطلاحات به طور مستقیم یا غیر مستقیم به جنس زن توهین می‌شود. بسیاری از این اصطلاحات از دل اتمسفر بومی زبانمندان فارسی متولد شده و نشانگر تفکر جنسیت زده‌ی نسل ها گذشته بوده است.


?حمام زنانه :محیط شلوغ و پر سر و صدا

?زبان مادر شوهر داشتن: فردی که بسیار کنایه آمیز صحبت می‌کند

?خاله زنک: فردی که بسیار خبرچین است.

?برو مثل زنا بشین تو خونه (توهین مرد به مرد)

?از زن کمترم اگه...(از قول مرد برای نشان دادن مردانگی)

?خواب زن چپه (شکل نادرست جمله‌ی خواب ظن چپه)

?پسرا شیرن مث شمشیرن

?دخترا موشن مث خرگوشن (شعر کودکانه مصطلح)



?اصلاح؟ : اصلاح یا حتی کوچکترین تغییر در بدنه سیال اما بسیار سنگین و چگال زبان سال ها به طول خواهد انجامید. محیط بالندگی و زبانوران یک زبان مهم ترین تاثیر را بر اصلاحات یک زبان دارد. زبان ها از زبانورانشان هویت می‌گیرند و به آن ها هویت می‌دهند. یکی از مهمترین امید های اصلاح عدم تقارن زبان فارسی و جنسیت زدگی آن در موارد ذکر شده، اشاعه اندیشه های حمایت از زنان و مطالعه جامعه در این باره است. بی شک هر چه مطالعات زبانوران درباره‌ی مصادیق جنسیت زدگی و نابرابری جنسیتی بیشتر باشد و هر چه شناخت عمیق تری از زبانشان داشته باشند با خوداگاهی بیشتر نسبت به انتخاب دایره واژگانی خود اهتمام می‌ورزند و حتی واژگان و یا دستور زبان متقارنی ابداع می‌شود. اگر این اتفاق در مشاهیر یک جامعه رخ دهد طبق مسیر انتقال زبانی در جامعه (کتاب ها، رسانه و...) آرام آرام اصلاحات انجام شده مصطلح شده و زبان دچار چرخش های جزئی اما پایدار خواهد شد. قطعا اولین قدم برای شما، که خواننده این متن هستید برداشته شده، که همانا اطلاع از این موارد نامطلوب در زبان است. امیدوارم این متن باعث شود، دفعه ی بعد که کلمه یا جمله ای جنسیت زده در مکالمات روزمره از اعماق بدنه کهن زبان در ذهنتان بر روی زبانتان لغزید بیشتر نسبت به آن هشیار باشید. بی شک این اولین و بزرگترین قدم در روانکاوی عقده های زبانی و کهن مدفون در پستو های ذهن جامعه ماست. جنسیت‌زدگی پنهان به محض اینکه آشکار گردد، نصف راه طی شده است. زبان، این یگانه مشعل متمایز بشری ابزاری همگانی و بی طرف برای بشر است. زبان هیچگاه زبان «آدمی‌زاد» نبوده است.


+++ منابع:

?مدرسی، یحیی- جامعه شناسی زبان-انتشارات آگاه - تهران

?دوبوار، سیمون –جنس دوم –صنعوی، قاسم –تهران-۱۳۷۹

?تراد گیل، پیتر –زبان شناسی اجتماعی،۱۳۷۶-درآمدی بر جامعه وزبان طباطبایی ،محمد-آگاه تهران

?نجفی، ابولحسن –فرهنگ فارسی عامیانه-۱۳۷۸-تهران-انتشارات نیلوفر

?صفوی، کوروش-نگاهی تازه به معنا شناسی_نشر مرکز

?پاک نهاد جبروتی،مریم-فرادستی و فرودستی در زبان–تهران نشر گام نو

?مرزبانپور، فاطمه-جنسیت زدگی زبان - ۱۳۹۰

?میر سعیدی ع. فارسی کنونی به عنوان یک زبان جنسیت گرا. زبان پژوهی. 2012;3(6):201-222. doi:10.22051/jlr.2013.1038

?Saul, Jennifer and Esa Diaz-Leon, "Feminist Philosophy of Language", The Stanford Encyclopedia of Philosophy (Fall 2018 Edition), Edward N. Zalta (ed.), URL = <https://plato.stanford.edu/archives/fall2018/entries/feminism-language/>.

زبانفمنیسمفارسیفلسفهجنسیت زدگی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید