ویرگول
ورودثبت نام
erahimi631
erahimi631
erahimi631
erahimi631
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

نوشتن حین پیاده روی

دماغ­‌های خود را تیز کرده بودم تا در مسیر برگشت از پیاده‌­روی شبانه بتوانم از بوی درخت قدیمی و تناور گل‌­ابریشم کوچه نزدیک خانه‌­مان لذت بیشتری ببرم و در همان حال به مشاهداتم حین مسیری که امشب طی کرده بودم فکر می­کردم ناگهان صدای جیغ دختری که مادرش را به آرامش دعوت می­کرد اوقاتم را تلخ‌­تر کرد.همین چند ­دقیقه قبل بودکه در انتهای خیابان با خانم آشنایی و خواهرشوهرش مواجه شده بودم در حالی که احوال مناسبی نداشت و بخاطر درد معده تازه از مطب به خانه برگشته بودند.نگران‌شان بودم می­دانستم این روزها در خانواده‌­شان که از وضعیت مالی بسیار خوبی برخوردار هستند حواشی زیادی وجود دارد.در درگیری ورود کرده‌­اند که اصلا نیازی به مداخله آنها نبود و فقط از روی غرور به آن دامن زده و امروز مثل باتلاقی در آن بحران گیر افتاده‌­اند و همین مساله حال خانواده‌­شان را خراب کرده و امنیت و آرامش‌شان را به‌هم‌ریخته است.تقریبا اکثر بانوان خانه به دلیل استرس و نگرانی­‌های موجود همیشه در حال تشویش و اضطراب به سر برده که قائدتا آنها را با بیماری­‌های روحی،روانی و جسمی مختلفی درگیر کرده است. زمانی که ازآنها جدا شدم دقایقی قبل­‌تر را به یادآوردم که در ابتدای مسیر پیاده­‌روی با صحنه زیبایی روبه­‌رو شده بودم که زنی با دو فرزندش در حال آبیاری درختچه‌­های بیرون حیاط­‌شان بوده و هر از گاهی بر روی همدیگر آب­‌پاشی می­کردند. کمی آن­طرف تر نیز پسری ذوق زده توجهم را جلب کرده بود که با شوق ولحن کودکانه سوار بر دوچرخه قدیمی و کهنه،آب­نباتش را به پدر و مادرش که در حال تزیین مینی­بوسی برای فروش فلافل بصورت سیار بودند نشان می­داد.روی مینی‌­بوس نقش‌­هایی از ساندویچ طراحی شده بود و کلمه مینی­‌بوس فلافل که بصورت بزرگ روی بدنه به چشم می­خورد نگاه هر بیننده‌­ای را به خود جلب می­کرد و من را به اندیشه فرو برده بود که زندگی در جامعه امروز با این تورم و گرانی­‌های اخیر برای قشر متوسط واقعا سخت و مشکل شده است.

نگرانی و کنجکاوی باعث شده بود قدم‌­هایم را کمی آهسته‌­تر بردارم،پایان زودهنگام داد و بیداد در آن خانه نشان می­‌داد احتمالا مداجله مادر و فرزندی بوده و من خوشحال که مساله حادتری اتفاق نیفتاده به مسیرم ادامه دادم در حالی که عمیقا با خودم فکر می­کردم پول سرمایه است ولی ثروت نیست.ثروت یعنی دارا بودن سرمایه‌­های معنوی و مادی.چه بسیار خانواده‌­هایی را می­شناسم که اوضاع مالی بسیار خوبی داشته ولی از زندگی­شان رضایتی ندارند و بدون اهداف مشخصی ،دچار روزمرگی شده و لذت­هایشان دوامی ندارد.و البته خانواده‌­های بسیاری را مشاهده کرده که با درامد اندک، زندگی با­برنامه و خوبی را برای خودشان رقم زده‌­اند.

سرمایه‌­هایی مانند روابط ­عمومی مناسب،برنامه ریزی در درامدها و هزینه‌­ها،حضور پررنگ عشق و علاقه در خانواده،شخصیت و وجه‌ه­اجتماعی مناسب،آموزش و یادگیری علوم و دانش‌­های جدید ،می‌تواند به ثروتمند بودن هر خانواده‌­ای منجر شده و زندگی خوب و شادی را برای آنها به ارمغان داشته باشد.

ثروتمن بودن هنر است.یعنی بتوانی با داشته­‌های امروزت از زندگیت لذت برده و البته در راستای رشد و توسعه داشته‌­ها(مادی و معنوی) تلاش مداومی انجام داده به نحوی که لذت‌­بردن اززندگی امروزمان را بخاطر رسیدن به زندگی پرزرق و برق دیگران فدا نکنیم.

هنر خوب زندگی کردن موهبتی الهی و مبتنی بر شخصیت و شعور اجتماعی هر فرد است.هر فرد می­تواند تاثیر بسزایی در کیفیت زندگی خود و خانواده‌­اش داشته باشد.مشاهده زندگی تجملاتی و پرزرق و برق امروزی می­‌تواند به کانون خیلی از خانواده­‌ها آسیب جدی وارد نماید.خیلی از افراد باطن زندگی خود را با ظاهر زندگی دیگران مقایسه می­کنند بدون اینکه بدانند جوهره و باطن زندگی آنها چگونه است.اگر اینگونه افراد بدون در نظر گرفتن نعمت‌ها و داشته‌­های خود به این مقایسه ادامه دهند، موجب دل‌زدگی، یاس و ناامیدی در خود و نهایتا خانواده خود خواهند شد و لذت از این خانواده دور و دورتر خواهد شد.

پس بر ماست که با نگاه به خود و نعمت‌های امروزمان همیشه شکرگذار بوده و نهایت لذت از زندگی‌مان را ببریم.روزها در حال گذر هستند و کشتی روزگار منتظر هیچکس نمی‌­ماند.این ما هستیم که باید با درک و شناخت از فلسفه زندگی،قدر این روزها را دانسته و نهایت استفاده از زمان حال را ببریم و البته همیشه با برنامه‌­ریزی مناسب در جهت توسعه تمام جوانب زندگی­مان، حداکثر تلاش خود را انجام دهیم.


احسان رحیمی

21 تیر1399

اجتماعینوشتن
۴
۵
erahimi631
erahimi631
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید