برخورد فرهنگی زمانی بوجود می آید که دو فرد با دو فرهنگ مختلف در کنار هم قرار گیرند . حال شدت و تاثیر این برخورد زمانی بیشتر می باشد که یک فرد به جامعه ای دیگر سفر کند. مطمئناً، زمانی که مهاجران از کشورهای مختلف به ایالات متحده می رسند، یک نوع برخورد فرهنگی وجود خواهد داشت، زیرا مهاجران به محیطی وارد شده اند که دارای زبان جدید، آداب و رسوم و تفاوت هایی می باشند. زمانی که مهاجران آسیایی باشند این تفاوت ها و برخورد فرهنگی شدیدتر و ملموس تر می باشد. چرا که بین فرهنگ شرقی و فرهنگ غربی تفاوت های ارزشی زیادی وجود دارد. هر چقدر که این تفاوت ها بیشتر باشد برخورد فرهنگی شدت بیشتری می گیرد. این برخوردهای فرهنگی می تواند بین والدین (تست سبک های فرزند پروری بامریند) و فرزندان مهاجر مشکلات و اختلافاتی ایجاد کند و شکاف بین دو نسل را بیشتر کند. چرا که والدین بخاطر خو گرفتن با ارزش های آسیایی کمتر تحت تاثیر ارزش های کشورهای غربی قرار می گیرند. اما فرزندان، در برخورد با فرهنگ های کشورهای غربی از سویی تلاش می کنند تا به روابط خودشان با والدین و فرهنگ آسیایی احترام بگذارند و از سویی دیگر خود را تا حدودی همرنگ جامعه جدید می کنند. بنابراین این برخوردهای فرهنگی اگر مدیریت نشوند خود می تواند آغاز گر یک تنش باشد.
ارزش های شرقی و غربی
در ادامه تفاوت های ارزش های جمع گرایانه شرقی و ارزش های فردگرایانه غربی تیتر وار آورده می شود:
جوامع آسیایی به عنوان جوامع طبقاتی شناخته شده اند، همچنین جوامع شرقی جایی است که هویت فردی بر مبنای فاکتور “ما” است، جایی که فرد وابسته به گروه، خانواده، روستا، شهر و جامعه می باشد و به واسطه این محیط ها هویت می یابد. اما در غرب خبری از از این وابستگی ها نیست چرا که فردگرایی حرف اول را می زند و در آنجا مدام فرد خودش را به چالش می کشد و از دوران کودکی طوری آموزش می بیند که از خودش بپرسد که چه کسی است و خود را بدون داشتن تعلقات ارزیابی نماید. این مطالب نشان می دهد که به هنگام استفاده از متون غربی باید این تفاوت های فرهنگی را درک نمود. بنابراین استفاده از مبانی غربی در بستر کشورهای شرقی بدون در نظر گرفتن روانشناسی فرهنگی ممکن است ما را دچار تعارض نماید. لیکن قبل از استفاده از این مبانی لازم است تا آن را متناسب با ارزش های جمع گرایانه تفسیر و مورد استفاده قرار دهیم.