روزهای ابتدایی بلوغ جسمانی شروع ورود به فصل جدیدی از زندگی انسان است که نوجوانی نام دارد. این دوره برای کودک دیروز و نوجوان امروز، جدید وغیرقابل درک است. با جسمی که در حال رشد و قویتر شدن است، همراه با ذهنی که آشفته است، (آشفتگی ناشی از آپدیت سنگین سیستم عامل مغز) به جامعه و محیطهای آموزشی وارد میشود. در پی یافتن خود و جایگاه خودش درهستیاست، میخواهد برای خودش فارغ از خانوادهای که دارد هویت بسازد. در این دوره است که در پی یک خاک مناسب و حاصلخیز برای آرام و قرار گرفتن و رشد ریشههای درخت وجودی میگردد. گاه والدین با انتخاب مدرسهای متناسب با معیارهای هویتی و اصیل خودشان، شرایط هویتیابی را برای نوجوان فراهم میکنند و هویت او را میسازند. گاه نوجوان خلاف نظام ارزشهای خانواده حرکت کرده و به زبان خودشان، به همهمه درونش گوش فرا میدهد که هر روز او را به یک سمت میخواند.
یکی از این صداها از یک میل و نیاز در نوجوان میگوید، نیاز به ارتباط با همسالان که آنها نیز چون خودش در حال رشد و تغییر هستند. با افراد مختلف طرح دوستی میریزد و بهعنوان یک موجود اجتماعی سعی در برقراری ارتباط دارد. بعضی از این ارتباطها در همان نطفه خفه شده و به مرحله بعدی که اثرگذاری و نقشپذیریست، نمیرسد.
بعضی از ارتباطها نیز با اسم فامیلی صدا کردن همدیگر گذر میکنند و تبدیل به یک دوستی صمیمانه میشوند. اینجاست که شاهد اولین تلاش نوجوان برای افشای درونیاتش به یک فرد غیر از خانوادهایم و آن اتفاق که دوستی نام دارد، شکل میگیرد.
دوستی با همسالان یک عامل ضروری برای تحولات مثبت در نوجوان است و خطر ابتلا به بیماری روانی را در آنها کاهش میدهد. حس هویت داشتن را در آنها تقویت میکند. دوستی مثبت با همسالان منجر به پایهریزی سلامت روان و روابط اجتماعی در بزرگسالی میشود و در ادامه زندگی به داشتن کارآمدی شغلی و داشتن روابط عاشقانه رضایتبخش کمک میکند. دوستی با افراد سالم، روابط بین فردی را در نوجوانان بهبود میبخشد.
از جمله مهمترین توانایی بین فردی در انسان، «همدلی» است. همدلی یعنی توانایی درک وضعیت روانی طرف مقابل، شریک شدن در احساسات یکدیگر و خوبی دیگری را خواستن. در بین گروههای همسالان در نوجوان که اغلب در محیط آموزشی با یکدیگر مراوده و دوستی دارند، دوستان همدل میتوانند نقش الگو را برای سایر نوجوانان داشته باشند. تعامل مکرر با دوستان همدل برای نوجوانان فرصت انتخاب دوستی همدلانه را فراهم میکند. دراین میان نوجوانان گفتوگو درباره نیازهای همه افراد گروه را یاد میگیرند و از افکار، نیت و احساسات دیگری باخبر میشوند. در پژوهشهای مختلف روانشناسی از بررسی میزان مهارتهای ارتباطی نوجوانان با گروه همسالان این نتیجه حاصل شده است که افراد همدل جذب یکدیگر میشوند و در ارتباط با یکدیگر، به همافزایی مثبت و همدلانه میپردازند و در تقویت مهارتهایی که گفته شد، به هم کمک میکنند.
نوجوانانی که کمی بدخلقی دارند یا تمایل دارند جذب گروههایی با رفتارهای پرخطر (اعمال خشونت، مصرف دخانیات) شوند به راهنمایی و مشاوره برای انتخاب دوست نیاز دارند. دراین میان نقش راهنمای تربیتی یا مشاور میتواند گرهگشا باشد تا از افراد همدل که در محیط آموزشی شناخته شدهاند، بخواهد تا نوجوانهای مدنظر را در گروههای خودشان جای دهند. با آنها مراوده کنند و آنها از رشد در جهت منفی بازداشته شوند. البته کار سختی است که در این عصر دیجیتال، ارتباطها محدود به مدرسه و دیدارهای حضوری نیست، ارتباط و دوستیها بیوقفه ادامه دارند و این تمایل به خودابرازگری و گفتوگو میان نوجوان تمامی ندارد. اگر نوجوان درونگرا نیز باشد و در جمع یا گروهها ساکت باشد، بالاخره یک دوست امن را پیدا میکند تا برای او شروع به صحبت کند.
حضور در شبکههای اجتماعی متنوع از سوی نوجوان یک وجه تاریک و خطرناک نیز دارد. در این شبکهها افراد زیادی هستند که از نیاز به دوستی نوجوانان در گروههای مختلف سوءاستفاده میکنند. نوجوانان نباید با دیدن چند تصویر و خواندن متنها به فرد اعتماد کنند و اصل در این شبکهها بر بیاعتمادی است. بسیار بودند افرادی که با تغییر هویت خود، نوجوانان را فریب دادند. خوب است والدین در این مورد این آگاهی را به نوجوان دهند و از آنها بخواهند برای طرحریزی یک دوستی از ارتباط حضوری شروع کند و بعد آن دوستی را به صورت مجازی پیگیرد یا اگر با فردی آشنا شد حتماً درباره او با خانواده یا دوست مورد اعتمادش صحبت کند، احتمال دارد در اثر غلیان احساس و عواطف دچار اشتباه در انتخاب و ارتباط شده باشد و لازم است همراه با یک عقل سلیم درباره دوستیهایش مشورت کند.