نوجوان و جمع خانوادگی
آخرین روز فصل پاییز و کوتاهترین روز سال را با شور و اشتیاق برای جمع شدن در کنار هم و خانوادهمان آغاز میکنیم. همه بزرگترها برای این جشن، در تدارک هستند، از خرید آجیل و شیرینی و انار و هندوانه تا پختن انواع آش میوه یا رشته. در این جشنواره رنگ و خوراکی بچهها چه جایگاهی دارند؟ کودکان ما در این شب در چه شرایطی هستند؟ بچهها عموماً در حال تماشا هستند. در سالهای گذشته- که تعداد کودک و نوجوانان فامیل زیاد بود و هر یک برای خودشان یار و یاوری داشتند- به شوق دیدار هم در خانه بزرگ فامیل جمع و به بازی مشغول میشدند از بازیهای حرکتی و خالهبازی تا اسم و فامیل بین نوجوانها.
اما در سالهای اخیر و با ظهور پدیده تلفن هوشمند و سر و کله زدن نوجوانها با این اسباببازی جدید، باعث شد که صدای اعتراض ریشسفیدها بلند شود که «دو دقیقه اومدیم خودتون رو ببینیم، همهش سرتون تو گوشی بود.» بعد از این واقعه بود که برنامه جمع کردن گوشیها در ابتدای شب و گذاشتن آنها در یک سبد، به یکی از آیینهای شب چله اضافه شد و بسیار مورد تقدیر همگان از جمله مادربزرگها قرار گرفت. البته که باعث ناراحتی نوجوانها شد. با شروع پاندمی کووید19 و تغییر در شرایط ارتباطات اجتماعی، منع رفت و آمد در سال انزوا و خانهنشینی، همین گوشی که شبی موجب فصل بود، حالا شب یلدا بانی وصل شده بود. اعضای فامیل با تماسهای تصویری با کیفیت که آن زمان خبری از فیلترهای گسترده نبود، دور هم جمع شدند و نوجوانها با فیلترهای مختلف اینستاگرام و اسنپ چت شب خوشی را با دوستانشان در فضای مجازی گذراندند. چرا سالهای کرونا، شب یلدا از دید نوجوانها بهتر بود؟ چرا هر چه پیش میرویم برگزاری این مراسم برای کودک و نوجوان
کسلکنندهتر است؟
و خوشایند نیست
و ترجیح میدهند در خانه بمانند؟! چرا تمایل نوجوانان به شرکت در برنامههای هالووین یا کریسمس که با فاصله کمی، قبل و بعد از شب چله است، بسیار بیشتر از مراسم سنتی ایرانی است؟
در صحبت با آنها و مشاهده رفتار چند نوجوان نزدیکم، متوجه شدم که چند دیدگاه در این مورد دارند. در شب چله واقعاً نوجوان اثر کمرنگی دارد، چه در انجام کارها، چه در نحوه برگزاری مراسم کم پیش میآید که خانوادهای از نوجوانش مشورت یا کمکی بخواهد یا اجرای بخشی از رسوم شب چله را برعهده او بگذارند مثلاً نوجوان مسئولیت داشته باشد تا چند بازی دستهجمعی یا خانوادگی را پیدا کند و در آن شب ضمن آموزش به همه، آن را بازی کنند یا اگر اهل بازی دیجیتال است در کنسول خودش، بازیهای گروهی را انتخاب و برای آن شب دانلود و نصب کند. یک لیگ بازی دیجیتال راه اندازد و اهالی بازی، کنار هم بازی کنند یا داستان یا افسانه عامهای از این شب و آخر پاییز و برتری نور بر تاریکی را انتخاب کند و برای همه بخواند یا شعرخوانی از حافظ را نوجوان جمع انجام دهد.
سپردن مسئولیت و بخشی از کار یا اجرای برنامه به نوجوانان فامیل و حذف نقش تماشاگر بودن در این شب چله، آنها را به حضور کنار بزرگان مشتاق میکند. نوجوان علایق و تمایلهای متفاوت و متضادی را در درون خودش دارد. همانقدر که میتواند در حد خودش مسئولیتپذیر و مقید باشد، میتواند لاقید و اهل ژیگولبازیهای مراسم هالووین و عکس گرفتنهایش باشد، اگر به آن جنبه مثبت نوجوانی توجه و از آن استفاده نکنیم، به سمت خودابرازی منفی در این برنامهها کشیده میشود و خانواده و نوجوان در مقابل هم قرار میگیرند. از طرفی نوجوان به برنامههایی که پررنگ و لعابند و بیشترین حد لذت را با ترشح دوپامین دریافت میکنند، بیشتر علاقه و تمایل دارند.
اما چه کنیم که این دوقطبی اتفاق نیفتد؟
میتوانیم با یک شبیهسازی مثبت و کوچک، برای شب چله هم با مشورت نوجوان، تِم انتخاب کنیم و از نوجوانها یا بزرگترها بخواهیم که با آن همراهی کنند، تم هم میتواند محتوایی باشد، هم یک رنگ یا لباس خاص. گمان میکنم که بزرگان فامیل هم برای تنوع و هم دیدن نوجوانان دست همکاری به شما میدهند و برای خودشان نیز لحظات شاد و مفرحی را بهوجود خواهند آورد. اگر اصل در کنار هم بودن تمام اعضای فامیل از کوچک تا بزرگ است، میتوانیم با تغییر جزئی در روند اجرای مراسم و با حوصلهای بیش از گذشته، بدون نصیحت و تزریق احساس گناه به کودک و نوجوانمان، همراهی آنها را با خودمان برانگیزیم و یک خاطره خوش از دورهمی فامیل برایشان بسازیم.