ترس از نوشتن و فوبیای انتشار مطلب!
در مطلب قبل با هم بررسی کردیم که چطور بنویسیم و ویژگی های یک متن خوب چیه. اما در بحث تولید محتوا، اول از همه باید یک سری از ترس هامون رو بذاریم کنار!
یکی از این ترس ها، ترس از نوشتنه. خیلی ها اگر دست به کیبورد (شما بخونید قلم) ببرن میتونن جادو کنن. اما یک سری فکر های بیهوده مانعشون میشه. نکنه متنم زیاد باشه؟ اگر کم باشه چی؟ شاید اشتباه بنویسم. اصلا موضوعم خوبه؟ و هزاران خیال باطل دیگه… . این افراد حتی به خودشون جرات نمیدن که نوشتنو شروع کنن و چقدر حیف.
یکی دیگه از ترس ها، ترس از انتشار مطلبه. متن نوشته شده، همه چی آماده س اما دستش نمیره اون دکمه انتشارو بزنه. هی بالا پایین میکنه متنو، کم میکنه زیاد میکنه آخرشم میگه نچ ولش کن، خوب نیست. چون میترسه.
بیاید یک بار از آخر به اول نگاه کنیم و فرضیات رو هم بذاریم روی بدترین حالت ها. شما یک متن نوشتید (که فرض میکنیم متن خوبی هم نیست) و دکمه انتشار رو میزنید.
۳، ۲، ۱، بوووووووووم
اتفاقی افتاد؟ اکانتتون در ویرگول، لینکدین و … منفجر شد؟ مسلما خیر. شما صرفا یک مطلب رو در معرض دید افراد مختلف گذاشتید. نهایتش اینه که چند نفر میان و همون اول نوشته شما رو میبندن و میرن. بذارید زیر لب یه غرولندی هم بکنن اصلا. لایک ۰ ، دنبال کننده ها ۰ . واقعا این نتیجه اینقدر ترسناکه؟ مگر نه اینکه باید تمرین کنیم و بنویسیم و بنویسیم تا یاد بگیریم؟ اگر بنویسید و منتشر نکنید آیا میتونید نتیجه ش رو بسنجید که چه متنی خوبه، چه موضوعی پر طرفداره، اطرافیانتون به چه نوع لحنی عادت دارن و ...؟ آیا با این روند پیشرفت می کنید؟ خیر خیر خیر… .
اگر پیوسته بنویسید و با دیگران به اشتراک بذارید، کم کم به یک نویسنده تبدیل میشید و همون افراد که قبلا متن شما رو بی توجه بستن، طرفدارتون میشن و پای ثابت متناتون. دوستان عزیز من، متن هیچ نویسنده ای از اول خوب نبوده. تمام نوشته های یک نویسنده هم همیشه خوب نیست. حتی خفن ترین ها. به اندازه افراد روی کره زمین سلیقه موجوده. شاید همون مطلبی که از نظر شما مسخرست از نظر فرد دیگه ای خیلی خوب و کاربردی باشه. زدن دکمه انتشار به انفجار ختم نمیشه… .