محمد عزت زاده
محمد عزت زاده
خواندن ۳ دقیقه·۷ ماه پیش

ماناموکی یا سرگذشت غم انگیز یک آرمان شهر


ماناموکی
ماناموکی


همه ما روزی نشده است که جهان پیرامون خود را بهتر از این وضعیت فعلی تصور نکرده باشیم.جهانی که همه چیز بر اساس قانون و همه کس بر اساس قانون زندگی می کنند.دیگر کسی نیست که مثلا بخواهد از چراغ قرمز عبور کند و یا حتی دیگر کسی نمی خواهد به دیگری آسیبی بزند.شما هر روز صبح دیگر لازم نیست به محل کار خسته کننده خود بروید.سینماها بلیت ندارند.خیلی موارد دیگر …

همه ما رویای زندگی در این دنیا را داریم.آرمان شهر مدینه فاضله یوتوپیا اسم های مختلف این نوع تفکر می باشند.در واقع ردپای آرمان شهر ها در خیلی از فرهنگ ها یافت می شود.اولین جرقه آن در یونان باستان و در کتاب جمهوری نوشته فیلسوف مشهور یونان باستان افلاطون به عرصه ظهور رسید و پس از دوره ایی نبود که فیلسوفی دانشمندی علوم اجتماعی به آن نپردازد.

در واقع، آرمان شهر نمادی از یک واقعیت آرمانی و دست‌نیافتنی است.این مفهوم معمولاً به تصویر کشیده می‌شود تا به نقاط ضعف بشریت و زمانه‌ی فاسد و خطرناک حمله کند .این مفهوم به جایی اشاره دارد که جامعه‌ای کامل و بدون کاستی در آرامش و هماهنگی زندگی می‌کنند.همان طور که خیلی ها رویای زندگی در این نوع دنیا را دارند ولی حقیقتا این بهشت دنیوی می تواند همان دوزخ ابدی ما بشود.

مثلا آیا شده است متصور شوید در آینده نه چندان دور هوش مصنوعی جای شما را در بازار کار گرفته است و دیگر مهارت شما خریداری ندارد و یا این که بشر تمامی آن چه ما محیط زیست و حیات وحش می نامیم توسط دستان خود ما نابود شده و ما در یک محیط کاملا مصنوعی و ماشینی زندگی می کنیم.تمامی این موارد دقیقا ضد آنچه که آرمان شهر می باشد .به این دنیا دیستوپیا گفته می شود.یوتوپیا آرمان شهر و دیستوپیا ضد آرمان شهر

هدف از طرح این موارد چیست؟

کسانی که مانند من عاشق مباحث فلسفی و آینده پژوهی در ادبیات باشند قطعا از مطالعه آثاری مانند 1984 و دنیای قشنگ نو خیلی لذت بردند و از این که با دو دریای فلسفه و ادبیات در کنار هم لذت برده اند قطعا به دنبال آثار دیگر هستند.

در این مقاله سعی می کنم یه اثر ادبی فوق العاده در این سبک به شما معرفی بکنم.

ماناموکی سرگذشت دراماتیک یک آرمان شهر است.داستان از اوج یک تمدن آرمانی شروع و در اخر نحوه سقوط آن را به خوبی نشان می دهد.خواننده ابتدا فکر می کند سبک داستان در سبک داستان های بومی و کهن آفریقایی می باشد ولی رفته رفته طمع شیرین و عمیق علمی تخیلی به ان افزوده میشود.این داستان درست از وقتی روایت می شود که آرمان های مدینه فاضله ما به درست ترین شکل ممکن و در اوجش به نحوه کامل در حال اجرا میباشد ولی کم کم اهالی جامعه کتاب ما کم کم شروع به فاصله گرفتن و فراموش کردن سنت های خود می روند.و در پایان خواننده را با سرگذشت دارماتیک و همچنین احساسات لبریز از دلسوزی شگفت زده می کند.

نمی دانم شما از کدام دسته خواهید بود آنان که با این سرگذشت دلسوزی خواهند کرد و به نظرشان ای کاش که آرمان شهر ما برپا می ماند ؟ و یا آنان که به نظرشان همان بهتر که این جامعه نابود شد؟

این کتاب با ترجمه فوق العاده روان در نشر تندیس چاپ شده و می توانید از خواندن این کتاب به زبان شیرین فارسی لذت ببرید.امیدوارم از این کتاب لذت ببرید

منتظر نظرات شما هستم

با آرزوی موفقیت و پیشرفت برای همه ما

فلسفهارمان شهرمعرفی اثراثار فاخر ادبی
یه مهندس کنجکاو
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید